محمدمحسن فایضی: مسابقه دادن یا ندادن با رژیم صهیونیستی به یک مساله پرتکرار و سوالبرانگیز در اذهان افکار عمومی کشور تبدیل شده است بویژه که در سالهای اخیر عدم رقابت ورزشکاران ایرانی به رشتههای بیشتری هم کشیده و این مساله پربازتابتر هم شده است. المپیک 2020 که در ماههای آخر سال 2021 در توکیو برگزار شد، از حاشیههای سیاسی هم به دور نبود؛ ابتدا عدم رویارویی 2 ورزشکار سودانی و الجزایری با حریفان اسرائیلیشان در جودو و سپس نخستین رویارویی یک ورزشکار عربستانی با یک ورزشکار اسرائیلی در تاریخ المپیک، بحث تطبیع یا تحریم اسرائیل را چند روزی تیتر یک رسانههای عربی کرد. اتفاقات اخیر و تلاشهای تلآویو در استفاده از دیپلماسی ورزشی برای غلبه بر حامیان و طرفداران تحریم رژیم نژادپرست صهیونیستی، الزام توجه به این امر و اتخاذ سیاست جدی دیپلماسی ورزشی و چگونگی عبور از چالشهای پیش روی آن را دوچندان کرده است. بازی تیم تاج ایران با تیم هاپوئل رژیم صهیونیستی در سال 1970 میلادی 3 سال پس از جنگ 6 روزه و در دورانی که تیمهای عربی بازی با تیمهای اسرائیلی را تحریم کرده بودند، یکی از معدودترین خاطرات بهیادگار مانده در اذهان عمومی ایران از مواجهه با رژیم صهیونیستی است؛ موضوعی آشنا که تقریبا روایتی از آن شکل نگرفته و پرداخت نشده است. مستند «دوئل امجدیه» با آغازی جذاب سعی میکند در بستر تاریخ، ماجرای فینال جام باشگاههای آسیا را که بدون حضور تیمهای عربی و با 7 تیم برگزار شده بود، از زبان شخصیتهای مختلف با نگرشها و تفکرات گوناگون روایت کند. استفاده از اسناد با سندخوانی استاد تقیپور، بازیابی روایت نشریات اسرائیلی در آن سال، استفاده از خاطرات آقایان عزتشاهی، ربیعی و بازیکنان وقت تیم تاج، باعث شده فضای بازی در ورزشگاه امجدیه برای مخاطب جذاب و باورپذیر شود.
این مستند با روایت دقیق «عادیسازی اجتماعی» با رژیم صهیونیستی به دور از شعارزدگی، سعی دارد مخاطب را اقناع کند که بازینکردن با صهیونیستها و تحریم ورزشی تلآویو چه منطقی دارد. آنچه در جامعه ایرانی در حال اجراست، شبیه پلنی است که در دهههای اخیر در کشورهای عربی دنبال شده است. فرآیند عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب را میتوان در قالب 3 مرحله سادهسازی کرد؛ مرحله نخست، پذیرش و ایجاد روابط امنیتی و سیاسی پنهان، مرحله دوم پذیرش عادیسازی روابط در فضای نخبگانی و تبیین لزوم آن برای جامعه و در مرحله سوم که مهمترین بخش فرآیند عادیسازی است، حساسیتزدایی اجتماعی. یکی از راههای حساسیتزدایی اجتماعی در روابط، رودررو شدن ورزشکاران تیمهای عربی و اسلامی با نمایندگان اسرائیل است. برای مرحله سوم رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر گامهای جدیای در کشورهای عربی برداشته است. حضور در مسابقات ورزشی، کنفرانسها و همایشهای هنری و ورزشی یا نمایشگاه اکسپو دوبی نمونهای از این اقدامات است. محمدرضا یوسفی، کارگردان این مستند سعی کرده است با پیوند اتفاقات به جدایی بحرین، مخاطب را به اصل دیدار حساستر و بر اهمیت آن بیفزاید؛ اتفاقی که برخلاف خط روایت مستند، چندان متقن و باورپذیر درنیامده است و میتوان آن را انتقاد به مستند دانست.
نگارنده معتقد است وهله نخست در مبارزه با رژیم صهیونیستی، گفتوگو با مردم و روایت اتفاقات است، درست اقدامی که مستند «دوئل امجدیه» و تیم سازنده آن انجام دادهاند. مهمترین مساله در افکار عمومی در مساله فلسطین گفتوگو نکردن، توجیه و سخن گفتن با خود مردم به عنوان اصل مرجع عادیسازی یا عدم عادیسازی و تحریم رژیم صهیونیستی در ورزش، فرهنگ و دیگر تحولات اجتماعیاند. تحریم اسرائیل بویژه تحریم ورزشی آن مختص ایران نیست و اتفاقا در دهه اخیر به واسطه اشغالگریها و جنگهای غزه افزایش هم یافته است. ورزشکاران بسیاری در سراسر جهان در اعتراض به ظلم و اشغالگری اسرائیل از مسابقه با رقبای اسرائیلی خودداری میکنند. این ورزشکاران عمدتا از کشورهای اسلامی و عربی هستند اما جنبش تحریم اسرائیل طرفداران بسیاری حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارد. این سیاست روشی غیرخشن برای فشار بر سیاستهای ظالمانه اسرائیل و حمایت از حقوق مظلومان فلسطینی است.
این سیاست درست در ایران هم باید به درستی اجرا شود. متاسفانه به دلیل اجرای نادرست، این سیاست در معرض نارضایتی و فرسودگی قرار گرفته است. این فرسودگی در درازمدت اگر اصلاح نشود و با زبانی مثل زبان دوئل امجدیه با مردم صحبت نشود، به تعطیلی این سیاست و تسلیم در برابر طرفهای غربی خواهد انجامید.