شروین طاهری: یکی از عجیبترین اخباری که متعاقب حملات هوایی ایذایی و به اصطلاح متقابل ارتش پاکستان به تروریستهای جداییطلب این کشور در این سوی مرز ایران منتشر شد، مربوط به تشکیل نشست امنیتی اضطراری پاکستان بود، آن هم یک روز بعد از پایان یافتن غائله مرزی ۳ روزه میان ۲ کشور. اینکه آقای انوار الحق کاکر به عنوان وزیر اعظم موقت(نخستوزیر) و یک سیاستمدار بلوچ تبار، در جریان کل تنشهای مرزی حد فاصل ایالت بلوچستان این کشور و استان سیستانوبلوچستان ایران غایب بوده و تازه سر و کلهاش بعد از فروکش کردن گرد و غبارها پیدا شده، آشکارترین نشانه جایگاه نازلی است که کابینه مستقر در اسلامآباد در مسائل امنیتی و امور ملی جمهوری اسلامی پاکستان دارد. او که تازه بامداد روز جمعه یک شبانهروز کامل پس از پیچیدن خبر حمله به قرارگاههای جبهه جداییطلب بلوچ BLF در مناطق سراوان، شامسر و حنق در عمق حداکثر 38 کیلومتری مرز ۲ کشور، از داووس سوییس به اسلامآباد بازگشته بود، دیروز بعدازظهر در یک نشست امنیتی کاملا تشریفاتی با حضور رئیس ستاد کل ارتش و رئیس سازمان اطلاعات (آیاسآی) پاکستان شرکت کرد. یا اگر دقیقتر گفته باشیم، این کارگزار خاندان نوازیها محضر ۲ گرداننده اصلی پاکستان یعنی ژنرال عاصم منیر و ژنرال بازنشسته قمر جاوید باجوا رسید تا لابد از آنها بابت رتق و فتق امور مملکت طی 4 روزی که در سفر نیمهتفریحی در کوهستانهای آلپ به سر میبرد تشکر کند.
سوال اینجاست که اصلا جناب انوار الحق در آن شرایط بحرانی که حتی خناسان شیطان بزرگ در پاکستان تلاش داشتند آن را به جنگ میان ۲ ملت تعبیر کنند، چرا 4 روز تمام - یعنی ۳ روز بعد از نوبت تریبون سخنرانیاش در اجلاس مجمع جهانی اقتصاد 2024 - وقت گذراند و وقتی ماجرا به خوبی و خوشی تمام شد به کشورش بازگشت؟
در ۳ روز پرتلاطمی که میان پاکستان و ایران گذشت، او نه در تصمیم وزیر خارجه کابینهاش برای فراخواندن سفیرشان از تهران دخیل بود و در این مورد اظهارنظری کرد، نه چهارشنبه گذشته - روز بعد از هدف قرار گرفتن پایگاه تروریستهای ضدایرانی در عمق خاک کشورش - در دیداری خوش و خندان با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در داووس سوییس، عتاب و خطابی شبیه آنچه از دیگر بخشهای حاکمیتی پاکستان به گوش میرسید، داشت و نه حتی در توئیتی که روز پنجشنبه گذشته از سوییس بعد از حمله ضدتروریستی متقابل پاکیها زد، از تبادل تعارفات عادی دیپلماتیک میان ملتهای ۲ کشور فراتر رفت. پس الحق که انوار الحق و کابینهاش در هیچ جای این بازی نبودند و تداوم سکوتش در نشست دیروز هم بر این موضوع صحه میگذارد. از نظر کارشناسان امنیتی، آنچه در روزهای اخیر در ۲ سوی مرز ایران و پاکستان گذشت، در برخی ابعاد و نه به صورت کامل اصطلاحا یک «نمایش مالزون» بود که هر ۲ کشور با قدرتنمایی در جریان آن، جدیت خود را نسبت به حل و فصل مساله مشترک تروریسم عیان کردند.
در واقع همه سر و صدایی که هفته گذشته از اطراف و اکناف پاکستان و سپس رسانههای شرکتی و تفرقهاندازان غربی در واکنش به حمله دقیق شامگاه سهشنبه به ۲ مقر مهم گروهک تروریستی موسوم به جیشالعدل در ایالت بلوچستان برپا شد، هیچ اثری در تخریب رابطه تاریخی و فرهنگی ۲ ملت ایران و پاکستان نداشت. همه اینها در نهایت تبدیل به حواشی بخش اصلی نمایشی شد که بیش از 230 میلیون پاکی همسایه و حتی بسیاری از هموطنان و دیگر ملتهای منطقه را متوجه اهمیت برخورد بهموقع با تروریسم افراطی قومیتی و عقیدتی به منظور آرامسازی بسترهای همکاریهای ترانزیتی و اقتصادی میان ۲ کشور کرد. گفته میشود سفرای فراخوانده شده ۲ طرف نیز همین هفته به محل ماموریتشان بازمیگردند. همانطور که عارف علوی، رئیسجمهور پاکستان در اظهارات اخیرش اشاره کرده، ایران و پاکستان کشورهایی برادر هستند که مسائل فیمابینشان را متمدنانه حل و فصل میکنند. پاکستان کشوری است متشکل از 5 منطقه باستانی پیوست تمدن کهن ایران، شامل مکران، زرنگ، پنجاب، سند و کشمیر. ملتی بزرگ و باسابقه انقلاب علیه استعمار انگلیس که تا ۲ قرن پیش زبان پارسی در میانشان رواج داشت و امروز هم نماد فرهنگیشان شاعر پارسیگوی سترگی است به نام اقبال لاهوری. هنوز هم عنوان پاکستان، سرود ملیاش و نسب بسیاری از خاندانهای نخبه این کشور وامدار ایرانزمین است. زمستان خواهد رفت و روسیاهی به دیپلماتهای آمریکایی و وابستگان نظامی اسرائیلی که بیخ گوش برخی سیاسیون پاکی نشسته و قصد داشتند با سوءاستفاده از تحولات اخیر تخم نفاق را میان ۲ملت بپراکنند خواهد ماند. مطمئنا رخدادهای هفته آخر دی 1402 در تاریخ مشترک ۲ کشور به عنوان جنگ مرزی ثبت نخواهد شد بلکه این سرآغاز فصل جدیدی از همکاریهای امنیتی و نظامی ۲ همسایه متمدن خواهد بود.