رضا نیکنام، مدیرعامل نشر کنار در آیین رونمایی از رمان روایتهای نامعتبر که در شهر کتاب فرشته برگزار شد، گفت: نشر کنار چند سال است فعالیت خود را آغاز کرده و از همان ابتدا بنای ما این بود استانداردهای لازم به صورت حداکثری در ظاهر و محتوا رعایت شود.
وی افزود: ما ۲ بخش ویژه در نشر کنار راهاندازی کردیم؛ ترجمه با حضور خانم مقانلو و تالیف با حضور مسعود بربر به عنوان دبیر. تلاشمان این است بهترین آثار را در هر ۲ حوزه انتخاب و به عنوان ناشر آن محتوای ارزشمند را با ظاهر خیلی خوب عرضه کنیم، ضمن اینکه در حوزه ترجمه هم با خرید کپیرایت، کتابها منتشر میشوند.
* به نویسندگان سالهای اخیر کمتوجهی شده است
مسعود بربر، نویسنده و دبیر بخش ادبیات تالیفی نشر کنار نیز در این نشست گفت: در دوره معاصر نخستین داستاننویسان تلاش میکردند اصول روز داستاننویسی را بدانند و به کار گیرند. وی افزود: چندی پیش یک رویداد ادبی برگزار کردیم به نام «داستان 25». از سال 75 تاکنون 34 هزار عنوان چاپ اول داشتیم. بهترین آثار را انتخاب کردیم. 18 هزار رای ثبت شد و 200 اثر اول، داستاننویسانی بودند که خیلیها آشنا نبودند. وقتی بررسی کردیم دیدیم داستانها چقدر اصولی و درست نوشته شدهاند.
نویسنده «مرزهایی که از آن گذشتی» با اشاره به رمان روایتهای نامعتبر گفت: مدتها بود داستانی نخوانده بودم که قصه درست، اصول داستاننویسی دقیق و فرم منطقی و زبان فارسی معیار و درست داشته باشد، طوری که هر جای کتاب را تصادفی باز کنید و بخوانید از نثر آن شگفتزده شوید و صدای راوی را بشنوید.
* روایتهای نامعتبر و تجربه خوانش
حبیب پیریایی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست گفت: روایتهای نامعتبر یک تجربه خوانش است، به این معنا که اگر من داستان را هم تعریف کنم آن چیزی که لذتبخش است تجربه خوانش خود متن است. نویسنده تمام آنچه را قرار است کشف کنید خیلی زود در اختیار شما قرار میدهد اما پیرنگ اینگونه است که نویسنده داستان را جمع میکند، میشکافد، دوباره جمع میکند و میشکافد.
وی با انتقاد از رمانهای مدرن که در سالهای اخیر منتشر شده است، گفت: ساحتی که نویسنده این رمان را در آن نوشته، آنقدر داستان بد و متفاخر دارد که از آوردن نامش هم گریزان هستم؛ ادبیات پسامدرن اما در این کار از قضا شگردهای سطحی زیاد نیستند اما ما هستیشناسی پستمدرنیستی را داریم. عدم قطعیت که از عنوان کار هم متوجه میشوید، مینیمالیست اشیا، مکانها و... هیچچیز توصیف نمیشود، مگر کارکردی داشته باشد. برای من یکی از تحسینبرانگیزترین نکات قصه است که نویسنده متنی را با اقتصاد آدمها و اشیا پیش برده است.
* رمانی با دغدغههای معرفتشناسانه
دکتر ایوب مرادی، عضو هیات علمی دانشگاه نیز در این نشست گفت: من این اثر را یک رمان مدرن میدانم که بر دغدغههای معرفتشناسانه تاکید دارد. البته رگههایی از پسامدرنیته را هم میتوان تشخیص داد.
استاد دانشگاه تاکید کرد: ما مفهومی داریم به نام اضطراب معرفتی که لازمه زندگی مدرن و جهان مدرن است. وقتی خواستهای دارید و با مانع روبهرو میشوید، دچار اضطراب میشوید، مثل اضطراب از مرگ که برابر زندگی جاودانه قرار میگیرد. من دوست دارم نسبت به همه امور دانش و آگاهی داشته باشم اما دستیافتنی نیست و کاری که نویسنده کرده همین است که آگاهی هر لحظه در حال تکمیل است. مرادی افزود: در کل داستان، در باب مرگ شخصیت زن ایدههای بسیاری مطرح میشود و بطلان آن هم هست؛ معیار تشخیص آگاهی درست از غلط که برایان مک هیل بر آن تاکید دارد و هر لحظه دستخوش تردید میشود؛ چیزی که شاهد در کل رمان با آن روبهرو است.
* روایت توأم اول و سوم شخص
مریم میرمحمدی، نویسنده و منتقد، سخنران پایانی این نشست بود. وی درباره رمان روایتهای نامعتبر گفت: این کتاب از سال 86 و به صورت بریده بریده نوشته شده است. فکر نمیکردیم 1402 چاپ شود. رمانی است که دیر برآمده و امیدوارم دیر بماند.
این منتقد با بیان اینکه نثر اکنون نویسنده با نثر کتاب هم متفاوت است، گفت: البته نثر کتاب از ویژگیهای اصلی آن و از نقاط قوت جدی رمان است.
میرمحمدی با بیان اینکه ویژگی دیگر آن تعلیق است و این فضای تعلیقی تا انتها ما را همراه میبرد، گفت: این تعلیق چند ویژگی دارد که مخاطب را خسته نمیکند؛ یکی خود نثر است. آشناییزداییهای بسیار زیاد و جانبخشیهای بسیار درخشان دارد. خود موضوع هم در خرد جمعی ما نشسته است. داستان بدون اینکه شخصیت زن برجستهای داشته باشد، زنانه است. ضمن اینکه ما یک راوی اول شخص و سوم شخص داریم که همزمان داستان را جلو میبرند و ما را همراه میکنند.