گروه اجتماعی: حکم قصاص محمد قبادلو، عامل قتل یک مامور نیروی انتظامی و جرح 5 مامور دیگر در جریان اغتشاشات سال گذشته، پس از ۴۸۷ روز رسیدگی قضایی و تایید در دیوان عالی کشور، صبح دیروز به اجرا درآمد. محمد قبادلو در جریان آشوبهای سال ۱۴۰۱ با خودروی وانت، ماموران پلیس را زیر گرفت که طی آن فرید کرمپور به شهادت رسید. در ابتدا خانواده وی و رسانههای ضد ایرانی سعی داشتند بگویند قبادلو بیگناه است اما با توجه به اسناد و تصاویر این ادعا به جایی نرسید، چرا که شخص قبادلو بارها به صراحت اعلام کرد با انگیزه مشخص و برنامه قبلی اقدام به زیر گرفتن ماموران نیروی انتظامی کرده است. آنها در ادعای بعدی برای فرار از عدالت، مشکل روانی متهم را مطرح کردند؛ ادعایی که بعد از معاینات و بررسیهای پزشکی قانونی رد و تشخیص داده شد قبادلو در حین ارتکاب جرم هیچ مشکل روانی نداشته است.
با این وجود پس از گذشت 487 روز رسیدگی قضایی حکم دادگاه کیفری یک استان تهران مبنی بر «قصاص نفس» محمد قبادلو در پرونده به شهادت رساندن یک مامور نیروی انتظامی به نام «فرید کرمپورحسنوند» و مجروح کردن 5 مامور دیگر در جریان ناآرامیهای سال گذشته، پس از تایید در دیوان عالی کشور، صبح دیروز اجرا شد.
مرکز رسانه قوهقضائیه اعلام کرد: بر اساس گزارش نیروی انتظامی در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که جمعی از عوامل نیروی انتظامی در سطح شهر پرند در حال کنترل اغتشاشگران بودند، فردی به نام «محمد قبادلو» در حالی که سوار یک خودروی پیکان سفیدرنگ بود، به صورت عمدی با سرعت بالا به قصد قتل ماموران انتظامی که در حال انجام وظیفه بودند رانده و ۶ مامور را در حالی که سوار موتور بودند، زیر میگیرد که هر ۶ نفر دچار مصدومیت و شکستگی دست و پا میشوند اما یکی از ماموران به نام «فرید کرمپور» بر اثر شدت جراحات به شهادت میرسد.
عامل حادثه توسط عوامل انتظامی و شاهدان حاضر در محل شناسایی و دستگیر میشود. متهم از ابتدای دستگیری به جرائم خود، مخصوصا راندن عمدی ماشین روی ماموران انتظامی به قصد قتل اعتراف کرد.
بعد از صدور کیفرخواست، پرونده متهم در رابطه با قتل عمد با عنوان اتهامی «قتل عمد و سایر جرائم در صلاحیت محاکم کیفری» به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع میشود.
بررسی پرونده محمد قبادلو به اتهام قتل عمد و سایر جرائم تحت صلاحیت دادگاه کیفری از قبیل شروع به قتل 5 مامور نیروی انتظامی، صدمه بدنی به آنها و تخریب عمدی اموال متعلق به نیروی انتظامی در دادگاه کیفری یک استان تهران، از آبان ۱۴۰۱ آغاز شد.
دادگاه متهم با حضور متهم، شکات، شاهدان عینی حادثه، کارشناسان پزشکی قانونی و وکیل تعیینی قبادلو برگزار شد و در نهایت ۳ دی ۱۴۰۱ ختم رسیدگی اعلام و حکم مقتضی صادر شد.
دادگاه کیفری یک استان تهران محمد قبادلو را به اتهام «قتل عمد» شهید فرید کرمپور، به «قصاص نفس» محکوم کرد و بابت اتهام «شروع به قتل عمد» ماموران یگان امداد از طریق برخورد عمدی به وسیله خودرو به قصد قتل آنها به تحمل ۱۰ سال حبس تعزیری و بابت اتهام «تخریب عمدی» ۶ دستگاه موتوسیکلتهای سازمانی یگان امداد فرماندهی انتظامی شهرستان رباطکریم، به جبران خسارت و یکونیم سال حبس تعزیری محکوم کرد که درباره مجازاتهای تعزیری، فقط مجازات اشد قابل اجراست.
حکم دادگاه کیفری یک استان تهران مبنی بر قصاص نفس، در پی فرجامخواهی متهم و وکلای او به دیوان عالی کشور ارسال شد.
شعبه رسیدگیکننده به فرجامخواهی متهم، پس از وصول پرونده و بررسی آن، رای دادگاه را تایید میکند و در پی تایید حکم قصاص در اسفند ۱۴۰۱، پرونده جهت اجرای حکم به دادگاه بدوی ارسال میشود.
اما با نامه پزشک معاینهکننده به رئیس قوهقضائیه و قضات دیوان عالی کشور، وکلای متهم در ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، مجددا تقاضای اعاده دادرسی میکنند که با تجویز اعاده دادرسی، اجرای حکم متوقف و پرونده به دادگاه کیفری همعرض جهت بررسی ارجاع میشود.
رئیس کل دادگستری استان، تجویز اعاده دادرسی را با ذکر استدلال، خلاف شرع تشخیص میدهد و آن را موجب تضییع حق اولیای دم میداند.
نهایتا رئیس قوهقضائیه با اعاده دادرسی موافقت میکند و پرونده جهت رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال میشود.
* تایید مجدد حکم قصاص در دیوان عالی کشور
شعبه رسیدگیکننده در دیوان عالی کشور، در بررسی مجدد پرونده، تقاضای متهم را منطبق با بندهای ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی ندانسته و با رد تقاضای اعاده دادرسی محکومعلیه، حکم قصاص نفس را تایید کرد. حکم قصاص نفس محمد قبادلو به جرم قتل عمد شهید استوار فرید کرمپورحسنوند، پس از ۴۸۷ روز رسیدگی قضایی به پرونده صبح دیروز اجرا شد.
* متهم انگیزه مشخصی داشته و ماهیت جرم را میدانسته
متهم در شرح حال خود سوابقی از اختلال دوقطبی را بیان میکند اما واقعیت این است که متهم در شرح حال خود فقط ۲ نوبت ویزیت ذکر کرده و آنها را نیز اختلال دوقطبی عنوان میکند. در واقعیت اما بیماری اختلال دوقطبی با یک بار یا ۲ مرتبه انجام ویزیت برای فرد بیمار و پزشک مشخص نمیشود و احتمالا در آن نیاز به بستریهای مکرر دارد. اگر متهم قبادلو بستریهای مکرر یا تشخیص بیماری نیز داشت، صرف تشخیص یک اختلال به این معنا نیست که شخص در تمام اوقات فاقد مسؤولیت است. روانپزشک حاضر در جلسه دادگاه در پاسخ به سوالهای مطروحه به صراحت اعلام کرد با توجه به اطلاعاتی که متهم میدهد وی شب قبل از حادثه به سقز میرود، ناراحت میشود و تحت تاثیر و تحریک فضای مجازی قرار میگیرد، خشمگین میشود و رفتاری را انجام میدهد که انگیزه جرم و مجازات آن را میدانست. طبق گفته روانپزشک پزشکی قانونی، متهم کاملا آنچه اتفاق افتاده است را توضیح میدهد و یک عامل محرک نیز ذکر میکند و رفتار او هدفدار بوده است. در نهایت با استناد به صحبتهای روانپزشک و از آنجا که تناقضی بین صحبتهای متهم با واقعه وجود نداشت و بیخوابی و عدم مصرف دارو تاثیری در وقوع جرم نداشته است، دادگاه آخرین دفاع متهم و وکلای او را اخذ کرد. با توجه به اینکه اقرار متهم در تعارض با سایر مستندات و مدارک منعکس در پرونده نبوده و با توجه به اینکه بیارادگی و عدم تعادل روانی بر اثر مصرف دارو و مواد روانگردان بر فرض صحت در ارتکاب جنایت، موجب منتفی شدن قصاص و مانع مجازات نیست مگر اینکه ثابت شود متهم حین ارتکاب به طور کلی اختیاری نداشته است که از نظر دادگاه، در پرونده حاضر با توجه به اقرار صریح متهم نسبت به ارتکاب جرم با تشریح جزئیات و بیان اینکه جرم با طرح و برنامه قبلی انجام شده، علائم و شواهدی از اختلال عمده در متهم مشاهده نمیشود و وی مسؤول اعمال و رفتار خود بوده است، حکم قصاص را صادر کرد.*
***
نتیجه بررسیهای پزشکی قانونی درباره محمد قبادلو
قوهقضائیه نتیجه بررسیهای پزشکی قانونی درباره محمد قبادلو را اعلام کرد. با توجه به ادعای اختلال روانی متهم از سوی وکلای وی، متهم مهر ۱۴۰۱ به پزشکی قانونی معرفی میشود و سلامت روانی وی گواهی میشود. پزشکی قانونی در این رابطه اعلام کرد: علائم و شواهدی از اختلال عمده روانپزشکی که باعث فقدان قوه تمییز و کنترل اراده شود در زمان وقوع جرم در متهم مشاهده نمیشود. حتی پس از اعلام نظر پزشکی قانونی درباره سلامت متهم، در جلسه ۱۹ آذر ۱۴۰۱، روانپزشک و رئیس پزشکی قانونی و سایر مطلعان و شهود نیز دعوت شدند. طبق معاینات و بررسیهای پزشکی قانونی، علائم و شواهد اختلال عمده روانشناسی که باعث فقدان قوه تمییز و کنترل اراده محمد قبادلو شود در زمان وقوع جرم در نامبرده مشاهده نمیشود و وی مسؤول اعمال و رفتار خود بوده است.