printlogo


کد خبر: 275518تاریخ: 1402/11/7 00:00
گفت‌وگو در سایه روزهای داغ منطقه

سمیرا کریمشاهی: نخستین سفر حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دولت سیزدهم به ترکیه چهارشنبه هفته گذشته انجام شد. برنامه سفر رئیس‌جمهوری به آنکارا در طول چند ماه گذشته حداقل ۲ بار لغو شده بود که مورد اخیر آن به دلیل حادثه تروریستی کرمان بود. با حضور رئیس‌جمهوری و هیات همراه در آنکارا و دیدار رجب طیب اردوغان، همتای ترکیه‌ای، هشتمین نشست شورای عالی همکاری ۲ کشور برگزار شد. مهم‌ترین خروجی سفر ترکیه امضای 10 سند همکاری در بخش‌های مختلف همچون انرژی، فناوری اطلاعات، گردشگری و... بود. از محتوای سخنان ۲ رئیس‌جمهور می‌توان دریافت طرفین از وضعیت همکاری اقتصادی دوجانبه ناراضی‌اند و میزان تبادلات تجاری - اقتصادی تهران - آنکارا به نسبت ظرفیت‌های موجود، وضع قابل قبولی ندارد. در یک دوره 10 ساله حجم تبادلات تجاری طرفین از 22 میلیارد دلار به 7 میلیارد دلار در سال 2023 رسیده است. اکنون ایران و ترکیه چشم‌انداز تبادلات با ارزش 30 میلیارد دلاری را به منظور ارتقای روابط در نظر گرفته‌اند. در کنار روابط دوجانبه، دغدغه مبارزه با تروریسم و امنیت منطقه‌ای موضوع مهمی بود که در گفت‌و‌گوهای چهارشنبه مطرح شد. تقابل و همکاری ایران و ترکیه به عنوان ارکان غرب‌ آسیا در میزان پیشبرد پرونده‌های منطقه‌ای  نقش حیاتی ایفا می‌کند. در این یادداشت، مهم‌ترین مسائل منطقه را که در عین رقابت، ظرفیت تقویت همکاری میان ۲ کشور را دارد بررسی می‌کنیم:
* توفان الاقصی و مواجهه با رژیم صهیونیستی
جنایت‌های رژیم صهیونیستی در 100 روز اخیر علیه مردم فلسطین مانند نبردهای گذشته این جبهه، سروصدای زیادی را از سوی دولت رجب طیب اردوغان بویژه شخص او بلند کرده است. اردوغان همواره تلاش کرده خود را حامی اصلی فلسطین در جهان اسلام معرفی کند که البته به لطف مهارت ترکیه در دیپلماسی عمومی و کمک‌های مالی، تلاش‌های او چندان بی‌ثمر نبوده است اما مساله رغبت دولت ترکیه و اسرائیل در همکاری و بهبود روابط دوجانبه هیچگاه از دیدگان غیر دور نمانده است. در تنش‌های فلسطین، دولت اردوغان و رژیم صهیونیستی حتی اگر ناچار به پرداخت هزینه سیاسی شوند، روابط خود را در سطح مبادلات تجاری حفظ می‌کنند. توفان الاقصی تازه‌ترین شاهد این مدعاست. همزمان که می‌توان در اکثر روزها شاهد درگیری شدید لفظی میان مقامات آنکارا و رژیم صهیونیستی بود، مسیرهای تجاری طرفین مانند قبل از 7 اکتبر فعال است، حتی روزنامه «کرار» ترکیه در هفته نخست ژانویه، در گزارشی مدعی شد حجم مبادلات بین ترکیه و رژیم در ماه دسامبر 35 درصد رشد داشته است. وزارت بازرگانی ترکیه با رد این ادعا دلیل افزایش میزان حجم تجارت را محاسبه کالاهایی که برای فلسطین ارسال می‌شود دانست که باید از گمرک و بنادر تحت نام رژیم اسرائیل عبور کند. با وجود اینکه آمار مشخص و تفکیکی ارائه نشده اما واضح است که از قطع روابط و عدم تامین نیازهای اسرائیل از سوی آنکارا خبری نیست. هرچند ننگ عدم اراده قطع روابط با رژیم در بحبوحه نبرد غزه صرفا بر پیشانی اردوغان ننشسته است و حکام متعددی در جهان اسلام را در بر می‌گیرد اما شاید هیچ‌کدام از آنها به اندازه اردوغان ادعای حمایت از مردم فلسطین را مطرح نکرده باشند. برای نشان دادن اینکه اقدام برای فلسطین در چنین سطح و کیفیتی بار معنایی «حمایت عملی» را ادا نمی‌کند، ایران ایده‌ای منطقی مطرح کرده است. در طول 100 روز گذشته رهبر انقلاب در سخنرانی‌های‌شان بارها تاکید کرده‌اند حمایت جدی از فلسطین، کشورهای اسلامی را به اقدام عملی موثر وامی‌دارد. در سخنرانی اخیر ایشان، صرف صحبت آتش‌بس در غزه را موضع‌گیری اشتباه کشورهای اسلامی دانستند که از اختیار آنها خارج و در دست دشمن یعنی رژیم صهیونیستی است. تاکید رهبر انقلاب بر قطع شریان‌های حیاتی رژیم صهیونیستی است و کشورهای اسلامی باید ارتباط سیاسی و اقتصادی خود را با رژیم قطع کنند. این موضع صریح و شفاف جمهوری اسلامی ایران، در گفت‌وگوهای دوجانبه تهران - آنکارا در چهارشنبه گذشته به مقامات ترکیه‌ای ابلاغ شد. تبیین مسؤولیت حکام جهان اسلام به عنوان اقدام واقعی و تحت اختیار دولت‌های مسلمان نه به منظور تغییر رفتار آنها، بلکه برای آشکار شدن بیش از پیش توخالی بودن مواضع لفظی و رفتارهای دوگانه در قبال مساله فلسطین ضروری است. آنجا که این مقامات خود را حامی مردم ستمدیده فلسطین معرفی می‌کنند اما از طرف دیگر روند انتقال احتیاجات رژیم صهیونیستی از خاک کشورهای اسلامی تسهیل می‌شود. تاکید ایران بر موضع اعلام‌شده از سوی رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مقامات کشورهای اسلامی بویژه ترکیه و شیوخ جنوب خلیج‌فارس، می‌تواند به خوبی تفاوت نوع حضور در مبارزه سرنوشت‌ساز با رژیم صهیونیستی را برای ملل اسلامی روشن کند، چنانکه نشانه‌هایی از این آگاهی در افزایش محبوبیت عناصر محور مقاومت از جمله یمن و حزب‌الله لبنان در میان ملت‌های مسلمان بعد از آغاز نبرد غزه به خوبی واضح است.
* شمال سوریه و ادلب
تثبیت جایگاه دولت بشار اسد در سوریه و سرعت گرفتن روند عادی‌‌سازی روابط حکام جهان عرب با دمشق که در روزگاری نه‌چندان دور تمام قدرت مالی و لجستیکی خود را برای سقوط اسد به میدان جنگ سوریه آورده بودند، دولت اردوغان را به سمت پیوستن به صف آشتی با دمشق متمایل کرد. هرچند این رغبت تا رسیدن به سطحی از روابط حداقلی مقدمات زیادی را می‌طلبد اما در 6 سال اخیر با میانجی‌گری ایران و روسیه به طور نهان و آشکار جلسات رایزنی میان هیات‌های ترکی - سوری انجام شده که جدی‌ترین آن دیدار چهارجانبه وزرای خارجه ایران، روسیه، ترکیه و سوریه پیش از انتخابات 2023 ریاست‌جمهوری ترکیه بود.
معضل جمعیت 4 میلیونی پناهندگان سوری در ترکیه، دولت این کشور را با فشار افکار عمومی مواجه کرده و در ایام انتخابات نیازمند ارائه چشم‌اندازی برای رای‌دهندگان از آشتی با دمشق و تسریع در روند انتقال سوری‌ها به موطن‌شان بود اما دولت اسد هرگونه پیشرفت در مذاکرات را منوط به خارج شدن کامل نیروهای نظامی ترکیه از شمال سوریه می‌داند. با توجه به میزان نفوذ ترکیه در مناطق شمالی و وابستگی عمدی به ترکیه که برای ساکنان آن مناطق ایجاد شده، عملی شدن این امر چندان آسان نیست، حتی اگر چنین تصمیمی از سوی دولت ترکیه اتخاذ شود، با توجه به دغدغه‌های امنیتی آنکارا انجام آن زمان‌بر خواهد بود. ترکیه به‌رغم مخالفت‌های تهران و مسکو اما همچنان مایل به انجام عملیات نظامی در شمال سوریه علیه گروهک‌های کرد است. تابستان 1401 اردوغان عزم جدی برای یک عملیات سنگین در شمال حلب داشت اما با حضور در تهران و هشدار صریحی که در سطح عالی‌ترین مقامات گرفت، همچنین پاسخ منفی طرفین نشست آستانه، عملیات چندجانبه را به چند حمله‌ پهپادی تقلیل داد. دوشنبه گذشته در آستانه سفر رئیس‌جمهور به ترکیه، روزنامه «ترکیه» این کشور در مطلبی مدعی شد اردوغان همچنان برنامه عملیات نظامی در حلب را در سر دارد. او در دیدار با رئیسی سپس با سفر قریب‌الوقوع پوتین به ترکیه، به دنبال کسب رضایت دو رئیس‌جمهور از اقدام نظامی ترکیه در سوریه خواهد بود. این روزنامه پیش‌بینی می‌کند عملیات مذکور بعد از انتخابات شهرداری‌های ترکیه در فروردین‌ماه انجام خواهد شد. حتی با فرض اینکه ایران و روسیه بتوانند با به‌کارگیری ظرفیت‌های چارچوب آستانه بدون جبهه‌گشایی، اردوغان را مجاب به صدور دستور خروج ارتش ترکیه از شمال سوریه کنند، همچنان پرونده ادلب به عنوان مساله حیاتی بحران سوریه باز می‌ماند. با توجه به کنترل این منطقه به دست تروریست‌های هیات‌ تحریر الشام، پاکسازی ادلب بدون در نظر گرفتن آتش جنگ و صرفا از راه دیپلماتیک غیرممکن خواهد بود. در هفته‌های اخیر همزمان با اوج‌گیری تنش در غزه، تبادل آتش در شمال حلب و جنوب ادلب میان ارتش سوریه و همپیمانانش با تروریست‌های مستقر در ادلب در جریان است. در جبهه ادلب از سال 2020 صرفا تبادل آتش مقطعی جریان دارد و عملیات نظامی جدیدی به منظور آزادسازی آن برنامه‌ریزی نشده است. البته لازم به ذکر است که تجربه عملیات پاکسازی ادلب در 2020 ثابت کرد آزاد‌سازی این منطقه به عنوان آخرین پناهگاه تروریست‌های باقیمانده از جنگ سوریه کاری بس دشوار است. اگر نظری را که معتقد است ادلب بازوی رژیم صهیونیستی در سوریه است نادیده بگیریم، با توجه به درگیری روسیه در جبهه اوکراین و محور مقاومت در جبهه فلسطین، طرح‌ریزی عملیات جدید برای ادلب در آینده نزدیک بعید به نظر می‌رسد اما برای مسکو و تهران مهم است که در قبال میانجی‌گری میان آنکارا - دمشق آیا ترکیه حاضر به عقب‌نشینی از جبهه ادلب و اتخاذ رفتاری متفاوت از عملیات 2020 خواهد بود یا خیر. حمله موشکی اخیر سپاه پاسداران به ادلب هرچند با توجه به برد 1300 کیلومتری موشک، پیامی به تل‌آویو تلقی شد اما نباید از این نکته غفلت کرد همزمان این پیام می‌تواند دریافت‌کنندگان دیگری همچون ترکیه و تروریست‌های تحریرالشام داشته باشد که ادلب تا ابد استخوان لای زخم بحران سوریه باقی نمی‌ماند‌.
* اقلیم کردستان عراق و مبارزه با تروریسم
به طور معمول یک تهدید امنیتی مشترک، پایه قوی‌تری نسبت به یک منفعت مشترک به منظور پیوند کشورها با اراده همکاری ایجاد می‌کند. به همین منظور چالش امنیتی گروهک‌های کرد فعال در عراق که ترکیه و ایران با آن سروکار دارند، باعث نشده اختلاف‌هایی که بر سر مواجهه با کردها با ریشه قدیمی حدودا 100 ساله میان ۲ کشور جریان داشته و دارد، درک از تهدید مشترک را از بین ببرد. مبارزه با تروریست‌هایی همچون پژاک و پ‌ک‌ک بارها روی میز گفت‌وگوهای طرفین قرار گرفته اما هر دو با چالش بزرگ عدم اقتدار کافی و لازم در دولت مرکزی عراق مواجهند. 
پایگاه‌های متعدد نظامی ترکیه در شمال عراق و عملیات‌های نظامی در کوهستان‌های مرزی و همچنین عملیات‌های موشکی ایران در مرزهای غربی و اقلیم کردستان با واکنش منفی دولت عراق مواجه می‌شود، در حالی ‌که تهران و آنکارا توقع دارند بغداد ملاحظات امنیتی دو کشور را در نظر بگیرد. انفعال دولت عراق و ناتوانی مدیریت بحران، می‌تواند بر واگرایی ایران و ترکیه در مقابل چالش تجزیه‌طلبی و تروریسم دامن بزند. ایران حزب دموکرات کردستان را دروازه نفوذ موساد و اسرائیل در خاک عراق می‌داند. بخشی از این همکاری با صهیونیست‌ها به منظور تحت تاثیر قرار دادن ژئواکونومیک و معادلات انرژی منطقه است که پای ترکیه هم به میان می‌آید. برای مثال مارس  ۲۰۲2 با حمله موشکی سپاه پاسداران به مواضع موساد در اقلیم، رسانه‌های ترکی و غربی مدعی شدند بخش مهم این عملیات هدف قرار دادن محل اسکان شیخ باز، دلال حوزه انرژی بود که با واسطه‌گری قاچاق گاز اقلیم کردستان به اسرائیل، ترکیه آمادگی همکاری در این انتقال را داشته است. 
موضوع دیگر اختلاف‌برانگیز در میدان قابل بررسی است؛ عملیات‌های نظامی ترکیه در راستای مبارزه با تروریست‌های پ‌ک‌ک به گستره‌ای از خاک عراق می‌رسد که مواضع سازمان‌های نظامی عراق از جمله حشدالشعبی در معرض تهدید قرار می‌گیرد؛ اتفاقی که منجر به شهادت پیر جکو از فرماندهان حشدالشعبی در سنجار شد. بدین ترتیب شائبه بهانه بودن مبارزه با تروریسم و ماجراجویی اردوغان به منظور اشغال یا نفوذ در بخشی از خاک عراق مطرح شده است که مانند کمربند مرزی سوریه، منطقه حائل امنیتی در مرز خود با عراق ایجاد کند. اما در دولت جدید اردوغان و حضور هاکان فیدان رئیس سابق سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه در قامت وزیر خارجه، به نظر می‌رسد ترکیه قصد دارد با عقلانیت و تفکری واقع‌بینانه نسبت به گذشته مساله مبارزه با تروریسم در عراق را دنبال کند. فیدان دغدغه ارتقای جایگاه ترکمن‌ها (به عنوان ظرفیت ترکیه در عراق) در ساختار حشدالشعبی را دنبال می‌کند و طی 6 ماه 3 رایزنی با فالح الفیاض، رئیس حشدالشعبی داشته است. به طور قطع تلاش برای نزدیکی به یک سازمان نظامی رسمی عراقی به جای جبهه‌گشایی مقابل آن، تا جای ممکن هزینه‌های سیاسی و نظامی عملیات‌های ترکیه در خاک عراق را کاهش می‌دهد. علاوه بر این، تکاپوی هیات‌های نظامی - امنیتی ترکیه و رفت و آمد آنها به عراق به طور چشمگیری افزایش یافته و در دوره 8 ماهه دولت جدید اردوغان مذاکرات متعددی با همتایان عراقی بر سر پرونده مبارزه با تروریسم و امنیت مرزهای مشترک برگزار کرده‌اند. این تلاش‌ها تا جایی برای عناصر پ‌ک‌ک نگران‌کننده بود که بر دامنه عملیات‌های خود علیه نظامیان ترکیه از ماه گذشته افزودند و ترکیه متحمل یکی از سنگین‌ترین تلفات نظامی با از دست دادن 21 نیرو طی ۳ هفته در شمال عراق شد. 
در مقابل، ترکیه همچنان عملیات‌های زمینی و هوایی خود علیه گروهک‌های کرد در شمال عراق و سوریه را دنبال می‌کند. همزمانی دور جدید حملات هوایی ترکیه به شمال عراق با حمله موشکی ایران به مواضع موساد در اقلیم کردستان و تفاوت رفتار مقامات عراقی قابل تأمل است که واکنش به ترکیه تقریبا هیچ بود. می‌توان گفت ابتکار دستگاه جدید دیپلماسی ترکیه با عقبه اطلاعاتی - امنیتی توانسته در دوره کوتاه چند ماهه زمامداری، مقامات عراقی را به در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی آنکارا با رایزنی و جلسات متعدد مجاب کند. این اقدام اقناعی می‌تواند با گسترش دامنه همکاری و پیوستن ایران، به سازوکاری کارآمد تغییر وضعیت دهد تا ترتیبات امنیتی سه‌جانبه‌ای برای مساله مبارزه با تروریسم و ممانعت از تبدیل شدن اقلیم به کانون تهدید کشورهای همسایه عراق فراهم شود.
* قفقاز و چالش زنگزور
شعله‌ور شدن آتش جنگ قره‌باغ از سال ۲۰۲۰،  پای ترکیه و ایران را این بار در پرونده‌ا‌ی غیر از مسائل غرب آسیا به میان کشید. موضع ایران در قبال تنش آذربایجان و ارمنستان در ۲ گزاره شفاف بوده که ایران با احترام به تمامیت ارضی کشورهای همسایه، مخالف اشغالگری است و نسبت به آزادسازی سرزمین‌های آذربایجان نگاه مثبتی دارد اما تغییر ژئوپلیتیک منطقه با دستکاری خط مرزی را خط قرمز خود می‌داند، بویژه اینکه چنین نقشه‌ای با فتنه‌انگیزی سرویس موساد و حضور آنها در مرزهای ایران درهم آمیخته باشد.
اما بخش اعظم تقابل ایران و ترکیه در قفقاز به روند کلان نظم کریدوری بازمی‌گردد که در چشم‌انداز آینده ساختار بین‌المللی سنجه مهمی برای قدرت کشورها خواهد بود. تلاش کشورها به منظور بهبود ظرفیت ترانزیتی و کریدوری خود، به طور طبیعی رقابت‌آفرین است و ترکیه و ایران با موقعیت بکر در پهنه غرب آسیا از این قاعده مستثنا نیستند.
ترکیه در نبرد قره‌باغ دست کمی از یک شریک راهبردی برای دولت علی‌اف نداشت و اکنون می‌خواهد میوه مهم حمایت‌ها را در ارتقای جایگاه خود در چشم‌انداز کلان تبدیل شدن آناتولی به هاب کریدوری بچیند، لذا تاکید بر اجرایی شدن ابتکار کریدور زنگزور که شرق آسیا و آسیای مرکزی را از طریق آذربایجان و ترکیه به اروپا متصل می‌کند، در همین چشم‌انداز آنکارا مطرح شده است. علاوه بر این، آماده‌سازی زنگزور بخش مهمی از رویای اتصال جهان ترک اردوغان را پوشش می‌دهد. با این حال نباید چنین نکته‌ای را نادیده گرفت که زنگزور برابر با یک طراحی تمام ترکی نیست. از اظهار نظر مقامات روسیه به عنوان دیگر بازیگر مهم معادلات قفقاز به نظر می‌رسد چراغ سبز مسکو به طرح زنگزور نشان داده شده است. 
در این میان، ایران با کریدوری که مرز کشورمان با ارمنستان را به طور کامل مسدود کند، به طور قاطع مخالف است. افزون بر این به اعتقاد کارشناسان داخلی، در کنار معضل مرزی، چنین کریدوری مسیرهای عبوری شرق به غرب از ایران را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. 
چانه‌زنی‌های متعدد در قالب مذاکرات دوجانبه و چندجانبه، بر سر مدل اجرای این کریدور ادامه دارد. در دیدار روز چهارشنبه سران ایران و ترکیه سازوکار گفت‌وگوهای «3+3» بستر مناسب برای همکاری سازنده در قفقاز جنوبی ارزیابی شد. پیش از این ترکیه به منظور جلب نظر ایران پیشنهاد عبور مسیر از ایران و اتصال آن به نخجوان را مطرح کرد که هرچند مشخص نیست ترک‌ها چقدر در این راستا جدی هستند اما همه ماجرا به باکو و آنکارا ختم نمی‌شود. همان‌طور که گفته شد، مسکو از زنگزور استقبال می‌کند، ارمنستان هم با توجه به  حصار و بن‌بست ژئوپلیتیکی که گرفتار خاکش شده تمایل دارد با رفع ایراداتی که بر زنگزور وارد می‌داند (مانند اختلاف بر سر تسلط مسیری که از ارمنستان می‌گذرد)، ایروان از مواجب آن بی‌بهره نماند. پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان به تازگی طرح «چهارراه صلح» را ارائه کرده که در مسیر شمال به جنوب آن ایران حضور دارد اما در مسیر شرق به غرب ارمنستان پل ارتباطی آذربایجان به ترکیه خواهد بود.
 می‌توان گفت میل برای افزایش  قدرت بر سر رقابت راه‌ها، کشورها را به تکاپوی ارائه چشم‌اندازهای کریدوری مطابق با منافع خود انداخته است. ایران و ترکیه به طور قطع رقابت جدی برای تنوع بخشی در ظرفیت کریدوری خود دارند که گریزناپذیر است اما با توجه به معضل امنیتی منطقه غرب آسیا و مسیرهای‌ پرخطر، طرح‌های کریدوری متعدد با بازیگری همزمان ۲ کشور اجرایی‌تر به نظر می‌رسد.

Page Generated in 0/0066 sec