حمیدرضا غزنوی*: همانطور که مقام معظم رهبری نوید دادند، رسیدن به رشد اقتصادی 8 درصدی با حمایت از بخش خصوصی امکانپذیر است، البته لطف ایشان به بخش خصوصی و فعالان اقتصادی مربوط به امروز و دیروز نیست و از سالهای دور مقام معظم رهبری معتقد به اقتصاد مردمی و سپردن امور به بخش خصوصی بودهاند.
اصل و پایه اقتصاد مقاومتی که حدود 10 سال پیش توسط ایشان مطرح شد، چیزی غیر از حمایت از تولید و تولیدکننده نبوده و نیست. البته به عقیده من این فرامین به درستی اجرایی نشده است که اگر شده بود شرایط این چنین نبود. امروز بعد از 10 سال فرصت مناسبی است که ارزیابی شود چه میزان از این سیاست کلان اجرایی شده است. مسلما در این ارزیابی نکات بسیاری روشن میشود.
واقعیت آن است که صنایع در ایران ظرف یک دهه گذشته با وجود تمام مشکلاتی که سد راه آنها بوده، توانستهاند گامهای بلندی بردارند و امروز با شرایط یک دهه قبل غیرقابل مقایسه است اما باز هم تا نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم. امروز در بحث اشتغال به یک نقطه قابل دفاع رسیدهایم یا در اکثر امور تحریم تن و بدن اقتصاد کشور را نمیلرزاند و تولیدکنندگان و کارگران ایرانی توانستهاند کالاهای با تکنولوژی بالا را تولید کنند.
در این موقعیت احتیاج است که با نگاهی جامع استراتژی یا برنامه صنعتی برای کشور طراحی شود. نبود این نقشه باعث شده در برخی موارد شاهد فعالیت صنایعی باشیم که باعث نارضایتی مردم شدهاند. اگر استراتژی پیشتر طراحی شده بود حمایتها و اساسا رفتار دولت با تولیدکنندگان نیز بر اساس آن تنظیم میشد و اینگونه نبود که بزرگترین مشکل صنایع و تولیدکنندگان تصمیمات خلقالساعه از سوی دولت باشد.
مسلما در تدوین این سند راهبردی باید تمام نخبگان اقتصادی، نمایندگان فعالان اقتصادی و نمایندگان دولتی نقش داشته باشند. اگر این چنین نباشد رهاورد آن مانند برنامههای 5 ساله توسعهای میشود که به گواه آمار رسمی درصد ناچیزی از آنها اجرایی شده است.
شایسته است این سند در بالاترین جایگاه تقنینی کشور یعنی مجلس شورای اسلامی نیز به تصویب برسد و تبدیل به یک قانون شود. این مهم نیازمند یک وفاق ملی و توجه ویژه به بحث تولید است. با این قانون هر تولیدکننده، کارآفرین یا فعال اقتصادی جایگاه خود را در توسعه کشور متوجه میشود و طبق آن گام برمیدارد. همانطور که مقام معظم رهبری بر آن تاکید داشتند امروز بخش خصوصی کشور به توانایی قابل توجهی رسیده که نیاز است به درستی مطرح شود.
امروز اغلب صنایع ایرانی در منطقه حرف برای گفتن دارند و کشورهای همسایه، تولیدات ایرانی را به کیفیت مناسب میشناسند اما در داخل کشور شاهد آن هستیم که این نگرش به وجود نیامده است.
معتقدم با تنظیم استراتژی صنعتی، سرمایهگذاران داخلی و خارجی هم برای حضور در اقتصاد کشورمان راغب میشوند. زمانی که یک تولیدکننده بتواند یک ارائه مناسب از نقشه تجاری خود عرضه کند و سرمایهگذار هم متوجه شود کل کشور به این راهبرد معتقد است، مسلما با خیال راحت به سمت سرمایهگذاری در اقتصاد ایران میآید.
امروز تمامی بازارهای کشورهای منطقه به روی ایران باز است و توان آن وجود دارد که صنایع ایرانی به بازاری بسیار بزرگتر از بازار داخلی کشورمان ورود کنند؛ این موضوع با سرمایهگذاری بزرگ و همکاری تمام بخشهای اقتصادی محقق میشود.
در اغلب صنایع کشورمان احتیاج است زنجیره تولید تجهیز شود و توسعه یابد، دلیل اهمال در این موضوع نبود تصویر روشن از شرایط مختلف اقتصادی است. زمانی که یک برنامه وجود داشته باشد، صنایع هم با خیالی آسوده میتوانند زنجیره تولید خود را توسعه دهند. اما درباره حمایت دولت باید بگوییم که مسیر توسعه اغلب کشورها از دل حمایت دولت شکل گرفته است. دولت باید در کنار بخش خصوصی و تولید باشد. امروز برای کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی بسیار سخت است که بگوییم در زمینه تسهیلات مشکل خوردهایم. تسهیلات برای تامین مالی واحدهای تولیدی مقدماتیترین کاری است که دولت میتواند برای حمایت از صنایع انجام دهد.
امیدواریم سیاستهای دولت به سمتی حرکت کند که در زمینه تامین مالی واحدهای صنعتی دیگر مشکلی نداشته باشیم.
دبیرکل مجمع کارآفرینان ایران *