درباره روایتسازی روزنامه آمریکایی از گفتوگوی اخیر«وطن امروز» با محمدجواد ظریف
* در معادلات بین ایران و آمریکا؛ میدان حرف اول را میزند، نه خیالپردازیهای رسانهای
گروه سیاسی: روزنامه نیویورکتایمز در شماره روز پنجشنبه اول فوریه/ 12 بهمن خود مقالهای با عنوان «ایران تلاش میکند از جنگ با آمریکا جلوگیری کند» منتشر کرده است. در این مقاله مطالبی درباره استراتژی منطقهای ایران و نیز سیاست ایران در قبال حمله اخیر به پایگاه نظامیان آمریکا در مرز سوریه و اردن نوشته شده است.
اما در بخشی از این مقاله، ادعای عجیبی درباره محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه ایران مطرح شده است. فرناز فصیحی، نویسنده این مقاله نوشته است: 3 سال پس از پایان به حاشیه رفتن وزیر امور خارجه قبلی ایران یعنی محمدجواد ظریف، حلقه نزدیک به آقای خامنهای یک بار دیگر به صورت منظم با ظریف صحبت و از او مشاوره میگیرد. آقای ظریف که به عنوان یک اعتدالگرا شناخته میشود، برای مسؤولان آمریکایی فردی شناختهشده است. «آنها با آقای ظریف تماس گرفتند، زیرا او بهتر میتواند موقعیت فعلی را برای آنها و مخاطب توضیح دهد و در شرایط حساس کنونی آنها به متخصصان عالی در سیاست خارجی نیاز دارند». این جمله را ساسان کریمی، تحلیلگر سیاسی در تهران که همکار محمدجواد ظریف در دانشگاه تهران است، بیان کرده است. او در ادامه گفته هدف این است که این بحران جدی را با هر ابزار ممکن به نحوی مدیریت کنند که نتیجه آن حمله نکردن آمریکا به ایران باشد.
همانطور که پیداست، نیویورکتایمز در این بخش از مقاله، مدعی شده است یک حلقه نزدیک به رهبر معظم انقلاب به صورت منظم از ظریف مشورت میگیرند و آقای ساسان کریمی از نزدیکان آقای ظریف، دلیل مشورت گرفتن نزدیکان رهبر انقلاب از وزیر سابق امور خارجه را تحلیلهای واقعبینانه ظریف برای جلوگیری از جنگ ایران و آمریکا میداند!
تنها به فاصله چند ساعت پس از انتشار این مقاله نیویورکتایمز، مشخص شد نه تنها ادعای مطرح شده مبنی بر گفتوگوی نزدیکان رهبر انقلاب با آقای ظریف از اساس کذب بوده است، بلکه نویسنده مقاله نیز در نقل قول از آقای کریمی تقلب کرده است.
بگذارید شرح ماجرا و در واقع اصل داستان را از واکنش آقایان رضا نصری و ساسان کریمی که هر 2 از نزدیکان ظریف هستند، بخوانیم.
رضا نصری در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت: «ماجرای مقاله جنجالی نیویورکتایمز چیست: روزنامه «وطن امروز» چند روز پیش در اقدامی بیسابقه با آقای دکتر ظریف درباره جنگ غزه مصاحبهای انجام میدهد؛ خانم فرناز فصیحی (از روزنامه نیویورکتایمز) از آقای دکتر ساسان کریمی (همکار دکتر ظریف در دانشکده مطالعات جهان) درباره دلیل مصاحبه این روزنامه با دکتر ظریف میپرسد (چرا که سابقه نداشته)؛ آقای دکتر کریمی هم پاسخ میدهد آنها با دکتر ظریف تماس گرفتند، چون بهتر میتواند در این شرایط حساس وضعیت را تحلیل کند؛ خانم فصیحی هم «آنها» را به «اطرافیان رهبری» تعبیر میکند و اینگونه در مقالهاش نتیجهگیری میکند که اطرافیان رهبری با دکتر ظریف درباره «درگیری اخیر با آمریکا» مشورت میکنند!
اصولا نه بحث از ارتباط با آمریکا درست است؛ نه مشورتی با دکتر ظریف صورت گرفته!»
آقای ساسان کریمی هم که نیویورکتایمز روایت خود را به گفتههای او مستند کرده بود؛ در واکنش به این گزارش نیویورکتایمز، در شبکه ایکس نوشت: «به @nytimes درباره مشورت با @JZarif هیچ چیز نگفتم (چون میدانم مشورتی با ایشان نمیشود). آنچه سوال شد درباره چرایی مصاحبه «وطن امروز» با ایشان بود که گفتم فکر میکنم چون ایشان در محیط بینالمللی بهتر از هر کسی شنیده میشوند، با ایشان درباره مساله فلسطین مصاحبه شده است».
خود آقای ظریف نیز روز گذشته در گفتوگو با پایگاه خبری انتخاب تصریح کرد ادعای نیویورکتایمز درباره او صحت ندارد.
از واکنشها به نیویورکتایمز پیداست این روزنامه آمریکایی از گفتوگوی اخیر «وطن امروز» با آقای ظریف یک داستان سر هم کرده است و سپس جهتگیری این داستانسرایی را به سمت موضع مطلوب آمریکا در قبال اتفاقات اخیر منطقه برده است. کاری که خانم فصیحی در نیویورکتایمز انجام داده، این است:
1- ادعای دروغ مشورت گرفتن مرتب و منظم نزدیکان رهبر انقلاب از آقای ظریف را مطرح کرد.
2- از نزدیکان ظریف درباره دلایل گفتوگوی «وطن امروز» و ظریف سوال پرسید و جواب آنها به این سوال را به عنوان دلیل ادعای دروغ مشورت گرفتن نزدیکان رهبر انقلاب از وزیر سابق امور خارجه جا زد.
3- این تقلب و داستانسرایی را به سمت القای انگاره ضعف و عقبنشینی ایران مقابل آمریکا در مسائل منطقه غرب آسیا برد.
خلاصه کاری که نیویورکتایمز در این مقاله انجام داده، این است: پیشفرض قرار دادن یک ادعای دروغ، مستندسازی متقلبانه برای تقویت این پیشفرض دروغ و سپس نتیجهگیری غیرواقعی از این دستکاری!
از منظر رسانهای، مقاله نیویورک تایمز مصداق عینی یک اقدام ضدرسانه است؛ دروغپردازی علیه واقعیت و آگاهیبخشی. مقالات نیویورک تایمز از سال گذشته تاکنون را مرور کنید. نمونههای مشابه، فراوان پیدا میشود.
از منظر سیاسی نیز این مقاله نیویورکتایمز، کمترین اعتبار و فایده سیاسی ندارد. در تنش ایجادشده بین ایران و آمریکا، این قبیل مقالات و نوشتهها، چندان موثر نیست. نویسنده مقاله سعی کرده است ایران را در موقعیت ضعف و انفعال در مقابل آمریکا قرار دهد، در حالی که اتفاقا مقاومت در موقعیت برتری نسبت به آمریکاست. آنچه در مناسبات فعلی میان ایران و جبهه مقاومت از یک سو و آمریکا در سوی دیگر موثرتر از هر چیزی است، معادلات میدانی است، نه مناسبات رسانهای و عملیات روانی رسانهای!
از زمانی که نامه صادق خرازی به «دنیس راس» درباره برخی پیشنهادات ضد مقاومت دولت خاتمی در برابر احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران، ناگهان در نیویورکتایمز منتشر شد؛ تا الان که سرهمبندی و تقلب این روزنامه درباره نقش ظریف در مدیریت تنش میان آمریکا و مقاومت منتشر میشود، راه درازی طی شده و خیلی چیزها تفاوت کرده است. آقای ظریف هم حتما این تغییرات و نقش میدان در مدیریت معادلات را میداند. به جای تخیلات نیویورکتایمز، متن مصاحبه او با «وطن امروز» را دوباره مرور کنید!