گفتوگوی «وطن امروز» با بهروز افخمی درباره فیلم «صبح اعدام» و داستان شهیدان طیب حاجرضایی و اسماعیل رضایی
محمد محمدی: فیلم سینمایی «صبح اعدام» ساخته بهروز افخمی امسال در چهلودومین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد. این فیلم برشی از لحظات پایانی زندگی اسماعیل رضایی و طیب حاجرضایی است که در پی قیام خونین ۱۵خرداد ۱۳۴۲ محکوم به اعدام شدند. داستان این فیلم در فاصله زمانی ۵ تا ۶:۳۰ صبح روز اعدام این 2 شخصیت تاریخی روایت میشود. علاوه بر ارسطو خوشرزم در نقش حاجاسماعیل رضایی، مسعود شریف در نقش طیب حاجرضایی، داوود فتحعلیبیگی در نقش قاضیعسکر، پوریا منجزی در نقش کلیددار طیب، مهرداد نیکنام در نقش تیمسار، محسن آوری در نقش سرهنگ دادستانی، کاوه دارابی در نقش خبرنگار کیهان و فریبا آذرشب در نقش مادر حاج اسماعیل رضایی در تازهترین ساخته بهروز افخمی نقشآفرینی میکنند. در رابطه با این فیلم گفتوگویی با بهروز افخمی کارگردان «صبح اعدام» داشتیم.
***
* درباره ایده «صبح اعدام» توضیح دهید و اینکه چه شد در این سالها این موضوع را نزد خودتان نگه داشتید و این زمان سراغ ساخت چنین فیلمی رفتید؟
حدود 25 سال پیش در پی تحقیقی درباره حاجمهدی عراقی و هیاتهای موتلفه اسلامی، در آرشیو روزنامه کیهان به گزارش اعدام طیب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی رسیدم. در آن زمان متوجه شدم این یک گزارش عادی نیست بلکه یک گزارش شجاعانه است و خبرنگاری که این گزارش را نوشته است به این 2 فرد اعدامشده علاقه داشته است. گزارش کیهان مطلب مفصلی بود که خیلی شبیه یک فیلم و فیلمنامه بود اما هنوز چیزهایی برای فیلم شدن کم داشت. از همان زمان فکر کردم این گزارش میتواند پایه یک فیلمنامه باشد که 80 دقیقه پیش از اعدام و 10 دقیقه بعد از اعدام اسماعیل رضایی و طیب حاجرضایی را روایت کند. یعنی این فیلم میتواند هیچ فلشبکی نداشته باشد و در همان بازه زمانی باشد که خودش شبیه یک فیلمنامه است.
در همه این سالها موضوع این اعدام در ذهنم بود و از آرشیو کیهان عکس و نسخهبرداری هم کرده بودم. هر چند وقت یک بار یاد این داستان میافتادم اما با خودم فکر میکردم الان وقت ساختن این فیلم نیست.
* چند درصد این فیلم براساس مستندات و روایتهای واقعی است؟ در ساخت این فیلم صددرصد نگاه مستند داشتید یا علاوه بر نوشتن دیالوگ در روند داستان هم تغییراتی ایجاد کردید؟
تقریبا تمام داستان «صبح اعدام» براساس واقعیات است. یک نقل قول معروف از طیب وجود دارد که روز قبل از اعدام، در زندان همینطور که داشته از جلوی سلول یکی از زندانیها عبور میکرده، به او گفته است «اگر امام را دیدی به او بگو همه تو را دیدند و خریدند، ما ندیده خریدیم». من این نقل قول را در فیلم آوردهام اما طیب این حرف را در اتاق تشریفات و به کس دیگری میگوید. خیلی از روایتهای دیگر این فیلم را من از کتاب «طیب در گذر لوطیها» برداشتم اما آنها هم براساس روایتهای واقعی هستند.
* در این چند روز اکران جشنواره چه بازخوردهایی از مخاطبان دریافت کردید؟ در روز سوم جشنواره فیلم شما در خانه جشنواره نیز اکران شد، اهالی رسانه و منتقدان چه مواجههای با فیلم شما داشتند؟
به نظر من و بر اساس فیلمهایی که ساخته و در جشنواره بودهام، خانه جشنواره هیچوقت معیار خوبی برای قضاوت مخاطبان فیلم نبوده است. اینجا کسانی حضور دارند که خودشان را منتقد و حرفهای میدانند. در ضمن شرایط اکران فیلم در برج میلاد اصلا خوب نیست و صدا در سالن نامفهوم میشود. در فیلم ما یک شخصیت پیرمرد 103 ساله وجود دارد که خود به خود صدایش تا حدودی نامفهوم است و در این سالن اصلا شنیده نمیشد. روی هم رفته من نمایش برج میلاد را معیار قضاوت فیلم نمیدانم.
* «صبح اعدام» ابتدا با یک نریشن آغاز میشود. در رابطه با نوع روایت این فیلم توضیح دهید و اینکه چطور به این سبک و مدل رسیدید؟
یکی از لوازم روایت این داستان، این است که به تماشاچی یا مخاطب فیلم بفهمانید داستان تظاهرات 15 خرداد اصلا چه بوده است. بچههای این نسل اکنون نمیدانند 15 خرداد سال 42 چه اتفاقاتی رخ داد. اینکه توضیح درستی از این واقعه داشته باشیم خودش ما را به شیوه عکس و نریشن هدایت کرد. بنابراین سراغ این فکر رفتم که در فیلم یک فیلمساز ناشناخته داریم که احتمالا فیلمی در این موضوع ساخته است و مصاحبههایی که شنیده میشود از آن فیلم مستند گرفته شده است. ما در این فیلم یک خبرنگار داریم که صدایش را میشنویم و با افرادی که از آن دوره زنده ماندهاند، گفتوگو میکند. اینها ضرورتهای تعریف کردن زمینه داستان بود، یعنی برای اینکه داستان بخوبی فهم شود ابتدا مخاطب باید متوجه میشد که تظاهرات 15 خرداد چه بود و چه اتفاقاتی منجر به این واقعه شد و چه اتفافاتی منجر به اعدام اسماعیل رضایی و طیب حاجرضایی شد. بدون گفتن این مسائل نمیشد وارد فیلم شد.
* فکر میکنید فیلمسازان و سینماگران ما چقدر موظف هستند به چنین موضوعاتی که به نوعی مغفول واقع شدهاند، بپردازند؟
وظیفه کسی نیست که به موضوعات مغفول بپردازد. من این داستان را دوست داشتم و دربارهاش فیلم ساختم، اگر نه الزامی برای پرداختن به موضوعات خاص نیست.
* با توجه به وضعیت سینمای الان فکر میکنید بیان چنین موضوعاتی در بستر فیلم سینمایی میتواند مورد اقبال مخاطبان واقع شود؟
من «صبح اعدام» را با پول کم ساختم تا ضرر نکند و اگر هم ضرر میکند، کم باشد. نزدیک به نصف سرمایه این فیلم را خودم دادم. فکر میکنم فیلمی ساختهام که دوستش دارم. یعنی از ساختن این فیلم شرمنده نیستم، از جایی از فیلم بدم نمیآید و راحت تماشایش میکنم. آنهایی که به طیب علاقهمند هستند ممکن است در همین اکرانهای جشنواره هم فیلم را پیدا و تماشا کنند اما این فیلم از آن آثاری است که به تدریج و در طول سالها مخاطب خود را پیدا میکند. از این لحاظ «صبح اعدام» از آن دسته فیلمهایی است که دار و دسته و هواداری پیدا میکند که سینهچاک فیلم باقی میمانند. من بعضی وقتها فکر میکردم یک فیلم کالت میسازم و پرفروش است و واقعا هم پرمخاطب و پرفروش میشود. مثلا فیلم «شوکران» ناگهان فروش زیادی پیدا کرد و به یکی از پرفروشترین آثار سینمای ایران تبدیل شد.
* شاید خیلی از موضوعات وجود دارد که فیلمسازان مختلف به آن میپردازند. شاید وجه تمایز آن نوع نگاه و زاویه دیدی باشد که فیلمساز به آن میپردازد. به طور مثال شاید درباره امام حسین و روز عاشورا فیلمهای زیادی ساخته شده است اما فیلم «روز واقعه» ماندگار شد. شما چقدر تلاش کردید در تمام آثاری که ساختهاید و به طور ویژه در «صبح اعدام» با نگاهی خاص به موضوع بپردازید که حتی اگر گزارهای از آن را جایی دیدهایم اما این فیلم کاملا متفاوت و مخصوص بهروز افخمی باشد.
این مساله به تلاش فیلمساز ربطی ندارد و کسی تصمیم نمیگیرد کاری کند که شبیه کار دیگران نباشد. شما اصولا یا اینگونه هستید یا نیستید. اگر اثر قلمتان قابل تشخیص نیست پس یعنی قلم شما شخصیت ندارد. به این مساله سبک یا همان قلم اختصاصی میگویند. اهل فن قلم 2 خطاط نستعلیق را از یکدیگر تشخیص میدهند. این دست خود آن استاد نیست بلکه او دارد تلاش میکند خط درست بنویسد اما قلم او قابل تشخیص است.
* بعد از فیلم با چند نفر از دوستان در خانه جشنواره صحبت میکردم و میگفتند کارگردانی فیلم بسیار خوب است اما شاید مخاطب عام نتواند با این فیلم ارتباط برقرار کند. نظر شما در این رابطه چیست؟ شما فیلم را برای یک عده خاص ساختید یا فکر میکنید مخاطب عام دارد؟
خیر! من برای مخاطب عام فیلم میسازم نه یک عده خاص. یعنی در ابتدا برای خودم فیلم میسازم و در مرحله دوم برای تماشاچی عادی فیلم میسازم اما این روزها تماشاچیهای عادی به سینما نمیروند و اگر هم میروند برای اینکه قیمت بلیت سینما زیاد شده است به دیدن فیلم کمدی میروند. مخاطبان با خانواده آمدهاند و تصمیم میگیرند یک شب خوش بگذرانند و فیلم کمدی تماشا کنند. حق هم دارند اما «صبح اعدام» ممکن است به تدریج از طریق اکران آنلاین یا حتی تلویزیون مخاطب خود را پیدا کند. اتفاقی که برای فیلم «روباه» رخ داد. این فیلم در جشنواره هم با کینهتوزی نادیده گرفته شد اما اکنون خیلی از مخاطبان «روباه» را دیدهاند و این فیلم را به خاطر دارند.
* اکنون زود است برای گفتن این حرف اما به عنوان سؤال پایانی چه برنامهای برای «صبح اعدام» بعد از جشنواره فیلم فجر دارید؟
بالاخره باید برای نمایش فیلم تمهیداتی در نظر گرفته شود اما باید ابتدا مشخص شود فصل و زمان اکران این فیلم کی است و اینکه شیوه نمایش چطور است. در سینمای کم در مدت زمان زیاد اکران میشود یا خیر. همه میدانیم اکنون اکران فیلمهای غیرکمدی خیلی سخت شده است.