printlogo


کد خبر: 276871تاریخ: 1402/11/18 00:00
جاه طلبی‌های مرموز ابوظبی در دریای سرخ

سمیرا کریمشاهی: امارات عربی متحده با آگاهی از وضعیت امنیت شکننده خود، خطر ورود به یک ائتلاف نظامی را پذیرفت و در جبهه عربستان در تجاوز به یمن از سال 2015 قرار گرفت. در واقع سران امارات با پذیرش این تهدید امنیتی آیند‌ه‌ای را متصور شدند که متضمن امنیت آنها خواهد بود؛ یعنی تسلط بر اوضاع شبه‌جزیره عربستان و طی کردن روند کم‌هزینه‌تری برای آشکارسازی روابط خود با اسرائیل. اما زمینگیر شدن در خاک یمن و اختلاف‌های چندجانبه در میان اعضای ائتلاف پیام مهمی به ابوظبی مخابره کرد که با جا باز کردن برای اسرائیل در منطقه جنوب غرب آسیا خبری از امنیت جمعی نخواهد بود. این پیام‌ غیر از در میدان جنگ یمن، بارها به صورت عملی از سوی انصارالله به حکام عرب رسید. بهمن 1400 حمله موشکی به خاک امارات همزمان با سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم‌صهیونیستی به ابوظبی و حمله به خاک عربستان همزمان با دیدار مخفی بن‌سلمان و نتانیاهو، پیام‌های واضح یمنی‌ها بود که آنها جولان اسرائیل در منطقه را هزینه‌ساز خواهند کرد. اکنون در میانه جنگ غزه، یمنی‌ها بار دیگر با اقدامات خود هشدار خطر وجود رژیم‌ صهیونیستی را مخابره می‌کنند. کاهش تردد کشتی‌ها، اختلال در کمک‌رسانی به اسرائیل از طریق دریای سرخ و افزایش چند برابری هزینه بیمه کشتیرانی بین‌المللی نه از کنش یمن بلکه از جنایت‌های اسرائیل در فلسطین و منطقه نشأت می‌گیرد. این وضعیت اصلا خوشایند حکام عربی از جمله امارات و عربستان سعودی نیست به طوری که امارات و عربستان حتی از شرکت در عملیات دریایی آمریکا با نام «نگهبان سعادت» در دریای سرخ امتناع کردند. عدم برتری امارات در حوزه میدانی و رویارویی مستقیم با یمن، این کشور را به سمت استفاده از نقطه قوت خود یعنی عملیات نفوذ و مزدورپروری سوق داده است. این راهبرد ابوظبی به منظور تسلط بر جنوب و غرب شبه‌جزیره عربستان و مهار یمن از ۲ طریق دنبال می‌شود.
مورد ابتدایی آن که بشدت با انکار مقامات اماراتی روبه‌رو شده، عملیات‌های حذف و ترور در خاک یمن است. بتازگی بی‌بی‌سی مستندی جنجالی منتشر کرده که در آن اسناد ارتباط افسران اماراتی با القاعده یمن افشا شده است.  امارات با اجیر کردن مزدوران خود در یمن و همچنین خریدن عناصر القاعده دست به یک سلسله عملیات‌های قتل و حذف در یمن‌ زده است. نکته قابل تأمل مستند این است که عملیات حذف بیش از آنکه متمرکز بر افراد انصارالله باشد، نیروهای وابسته به اخوان‌المسلمین یمن مانند حزب اصلاح و جریان‌های اعتدالی این کشور و از طرف دیگر نیروهای وابسته به جبهه سعودی را هدف قرار می‌دهد. این امر نشان‌‌دهنده عمق اختلاف در ائتلاف از هم پاشیده سعودی است که سال ۲۰۱۵ به منظور تهاجم به یمن تشکیل شد. «هدی السراری» وکیلی که درباره نقض قوانین توسط نیروهای تحت حمایت امارات در یمن فعالیت می‌کند، در مصاحبه خود با بی‌بی‌سی می‌گوید بارها تهدید به مرگ شده و پسرش سال 2019 در عدن با تیراندازی مزدوران امارات به قتل رسیده است.
اما راه دوم امارات که از قتل‌های زنجیره‌ای مهم‌تر است و اثراتی عمیق بر حوزه نفوذ ابوظبی در دریای سرخ و خلیج عدن دارد، رشد روزافزون حضور امارات در کشورهای آفریقایی دارای ساحل در دریای سرخ است. امارات بعد از چین، اتحادیه اروپایی و آمریکا به چهارمین سرمایه‌گذار بزرگ در آفریقا تبدیل شده است. اهمیت دسترسی به شهرهای ساحلی و بنادر کشورهای شاخ آفریقا، رقابتی میان کشورهای امارات، قطر، عربستان، چین و ترکیه به راه انداخته است تا بر وزن تاثیرگذاری خود در معادلات دریای سرخ و شرق و شمال آفریقا بیفزایند. طبق آمار تاکنون 12 بندر آفریقایی با سرمایه‌گذاری یا ایجاد پایگاه نظامی تحت نفوذ امارات قرار گرفته است. سرمایه‌گذاری ابوظبی در آفریقا طی یک دهه به رقم قابل توجه 60 میلیارد دلار می‌رسد که بر توسعه زیرساخت‌ها، انرژی، حمل‌ونقل، امنیت غذایی و پشتیبانی متمرکز شده است.
در روزهای آغازین سال ۲۰۲۴ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دولت اتیوپی طی توافقی با بخش جدایی‌طلب سومالی، یعنی منطقه خودخوانده سومالی‌لند، در ازای به رسمیت شناختن آنها قرار است ۲۰ کیلومتر از سواحل سومالی در خلیج عدن و دریای سرخ را به مدت 50 سال اجاره کند. اتیوپی از سال 1993 با استقلال اریتره یک کشور محصور در خشکی و فاقد اتصال به آب‌های آزاد محسوب می‌شود، لذا با پذیرش هزینه سنگین اعتراض و فشار کشورهای قاره آفریقا بویژه سومالی، تقویت ژئوپلیتیک خود را خریداری کرده است. مساله لازم به ذکر در این میان رد پای امارات است. جدایی‌طلبان سومالی‌لند از حمایت آل‌نهیان برخوردارند، این اقدام با اینکه اعتراض سومالی به امارات مبنی بر زیر پا گذاشتن احترام  تمامیت ارضی این کشور را در پی داشته اما امارات متمرکز بر موقعیت جغرافیایی مهم سومالی‌لند و خط ساحلی استراتژیکی است که تحت تسلط آنها در مجاور دریای سرخ قرار دارد. پیش از عقد قرارداد سومالی‌لند و اتیوپی، در سال 2016 مجموعه ترابری و خدمات دریایی دوبی (DP World) سرمایه‌گذاری‌ای به ارزش 442 میلیون دلار در بندر بربرا در ساحل تحت تسلط سومالی‌لند انجام داد. هدف امارات فعال‌ کردن «کریدور تجاری - لجستیکی بربرا» است تا این بندر مهم را از طریق اتصال به اتیوپی به قلب شاخ آفریقا وصل کند و تا سواحل شمالی آفریقا قابلیت گسترش داشته باشد. پیش‌بینی می‌شود در یک چشم‌انداز 10 ساله بالغ بر یک میلیارد دلار برای توسعه زیرساخت بندر بربرا هزینه شود. طبق اخبار تازه‌ای که منتشر شده، امارات قرار است شریک اصلی اتیوپی در توسعه بندر باشد که در اصل طبق حقوق بین‌الملل، رسمیت آن باطل است و تصمیم‌گیری و مدیریت ساحل متعلق به دولت و ملت  سومالی است اما به نظر می‌رسد مانند حوادث متعدد پیشین، لابی اماراتی قدرت بی‌اعتبار کردن حقوق و قوانین روی کاغذ را خواهد داشت.
از خلیج عدن که بگذریم، امارات از ۳ کشور ساحلی دریای سرخ در سمت آفریقا یعنی اریتره، جیبوتی و سودان غافل نیست. با آغاز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن در سال 2015 بندر عصب اریتره با فاصله حدود 70 کیلومتری با یمن مورد توجه امارات قرار گرفت. ابوظبی یک پایگاه نظامی در آنجا تاسیس کرد که به مهم‌ترین خط انتقال تجهیزات و مزدوران سودانی برای حضور در جنوب یمن و جنگ علیه جبهه انصارالله تبدیل شد. همچنین امارات از تاسیس پایگاه نظامی اسرائیل در جزیره دهلک اریتره حمایت کرد.  با شکست‌های پی‌در‌پی در جنگ یمن، امارات بر آن شد برنامه‌ جدیدی برای حفظ نفوذ در اریتره آماده کند. آنها سال 2018 میانجی‌گر صلح اریتره و اتیوپی بودند تا یکی از موانع کریدور اتیوپی را از میان بردارند. در همین سال امتیاز اجاره 30 ‌ساله بندر به دوبی رسید تا امارات از فعالیت نظامی، بر تجارت و توسعه در عصب متمرکز شود. با آغاز مذاکرات چندجانبه صلح یمن از سال 2021، فعالیت نظامی امارات در بندر عصب بشدت کاهش یافت. در کشور جیبوتی نیز یک رقابت جدی میان امارات و چین برای تسلط بر شهرهای ساحلی این کشور جریان دارد. جیبوتی با آنکه یک کشور ذره‌ای محسوب می‌شود اما موقعیت دروازه جنوبی ورودی دریای سرخ  اهمیت راهبردی به این کشور داده است. بندر دوراله به عنوان بندر اصلی این کشور، محل کشمکش مجموعه‌های تجاری امارات و چین برای کسب سهم بیشتر شده است. از سویی جنگ داخلی سودان و درگیری میان ارتش سودان و نیروهای واکنش سریع به رهبری حمیدتی به یک سالگی خود نزدیک می‌شود. این بحران بیش از 7 میلیون‌ آواره و هزاران کشته و زخمی به جا گذاشته است. بحران سودان هم مانند دیگر تنش‌ها، پای بازیگران خارجی و حمایت‌های آشکار و نهان‌شان را به میان کشیده است اما در این میان بیش از همه نام امارات تکرار می‌شود. دولت سودان بارها اعتراض خود را به اقدامات تنش‌زای امارات و کمک به نیروهای واکنش سریع اعلام کرده است. طبق گزارش‌ها، اماراتی‌ها با توجه به محدودیت‌های هوایی، یک شبکه انتقالی از طریق چاد و لیبی برای ارسال تجهیزات به نیروهای حمیدتی تشکیل داده‌اند‌. اخباری منتشر شد که تابستان گذشته، 109 پرواز باری از مقصد امارات به چاد ثبت شده که گفته می‌شود محموله‌ بسیاری از آنها به مقصد دیگر یعنی سودان می‌رسد و حاکمان امارات با یک میلیارد دلار توانستند رضایت «محمد دوبی» رئیس‌جمهور چاد را جلب کنند. منابع «میدل‌ایست آی» اعلام کرده‌اند «محمد حمدان دقلو» (حمیدتی)، پیش از آغاز درگیری‌های سودان، در پی یک سفر طولانی به ابوظبی با «محمد بن زاید» حاکم امارات دیدار داشته است. تلاش امارات برای نقش‌آفرینی در تحولات سودان، ذیل کلان‌پروژه تسلط بر دریای سرخ می‌گنجد. مقامات ابوظبی قصد دارند با مدیریت وضعیت سودان، از ضربه احتمالی به سرمایه‌گذاری‌های‌شان در سودان جلوگیری کنند. امارات بخش مهمی از مجموعه‌ پروژه‌های بندری خود در امتداد خط ساحلی دریای سرخ را به سودان اختصاص داده است. از جمله آنها می‌توان به یک طرح 6 میلیارد دلاری که سال گذشته برای بنادر شمال سودان طرح‌ریزی شد اشاره کرد. در این میان «انور قرقاش» مشاور حاکم امارات اخیرا اعلام کرده است آنچه درباره اقدامات ابوظبی در یمن (عملیات‌های ترور) و سودان (پشتیبانی از نیروهای حمیدتی) مطرح شده، یک حمله‌ رسانه‌ای علیه امارات است. با فشار مقامات سودانی در سازمان ملل، امارات نگران است شورای امنیت به تحرکات و اقدامات آنها در آفریقا حساسیت نشان دهد.
نوع بسط نفوذ امارات در شاخ آفریقا به گونه‌ای است که از مجموعه اقدامات آنها تنش‌زایی برداشت می‌شود؛ تقویت شبکه قاچاق و انتقال تسلیحات و نیرو، حمایت از نیروهای تجزیه‌طلب، دخالت در جنگ‌های داخلی، حضور در پشت‌ پرده‌ کودتاها، پشتیبانی از سرکوب جنبش‌های آزادی‌خواه و اقداماتی از این قبیل که در پس طرح‌های جذاب توسعه آفریقا، نیمه پنهان حضور ابوظبی در این منطقه نام گرفته است. از این رو آل‌نهیان تلاش دارد با ورود و تمرکز در حوزه‌هایی مانند امنیت غذایی، انرژی پاک، فناوری و هوش مصنوعی و عملیات ورزش‌شویی مانند سعودی به ترمیم چهره‌ای که همزمان با اقدامات در سایه مخدوش می‌شود، بپردازد.

Page Generated in 0/0069 sec