گروه فرهنگ و هنر: در حالی به روزهای پایانی بهمنماه رسیدهایم که مهمترین رویدادهای هنری از جمله جشنواره تئاتر و فیلم فجر در چهلودومین دوره به کار خود پایان دادهاند؛ رویدادهایی که به نوعی سرآمد جشنوارههای هنری در دهه فجر به شمار میروند و از همین رو میتوان با بررسی این ۲ جشنواره برآیندی از فضای فرهنگی و هنری کشور بویژه در ۲ حوزه تئاتر و سینما به دست آورد.
پیشتر طی گزارشی مبسوط به چهلودومین جشنواره تئاتر فجر پرداختیم اما اگر بخواهیم به صورت اجمالی پیرامون این رویداد چند سطری را مکتوب کنیم، باید گفت امسال جشنواره تئاتر فجر به معنای واقعی شعار و وعده عدالت فرهنگی را با گسترش این رویداد از تهران به سراسر کشور محقق کرد. حضور بیش از ۱۵۰ نمایش، برپایی کارگاهها و سمینارها در طول ۱۰ روز جشنواره، حضور اساتید معتبر و سرشناس بینالمللی در کشور و از همه مهمتر پرداختن به موضوعاتی از قبیل باورهای دینی، دفاعمقدس، خانواده، آیینهای بومی و فولکوریک در نمایشها آن هم در شرایطی که در برخی ادوار گذشته شاهد آثاری با موضوع و محوریت غربگرایی، ضدیت با خانواده، همجنسگرایی و ضداسلامی بودیم، از نکات برجسته این دوره بود.
اما درباره جشنواره فیلم فجر با توجه به شرایط ویژه این هنر – صنعت، وضعیت کمی متفاوتتر از تئاتر است. جشنواره فیلم فجر در گام نخست با انتخاب به موقع دبیر کار خود را آغاز کرد و پس از چند ماه با اتمام مهلت ارسال آثار به دبیرخانه، شاهد ارسال بیش از ۱۰۰ فیلم بودیم؛ عددی که نشان از استقبال اهالی و خانواده سینما از مهمترین هماورد سینمایی داشت؛ فیلمسازانی که به گفته دبیر جشنواره حدود نیمی از آنها کار اولی بودند و از همین رو بخش نگاه نو یا همان فیلم اولیها پس از چند سال تعطیلی مجدد احیا شد. با آغاز جشنواره و نمایش فیلمها، تفاوت فاحش کیفیت آثار نمایان شد؛ موضوعی که موجب شد پیشبینی سیمرغها برای منتقدان و اهالی رسانه چندان دشوار نباشد و باعث اتفاق نظر بیسابقه اهالی رسانه و منتقدان در پیشبینیهای خود در دوره چهلودوم شد.
مصاحبه محمدرضا عباسیان، عضو هیات انتخاب آثار را باید نخستین گام پیرامون نقد کیفیت آثار راهیافته به جشنواره دانست. وی در گفتوگویی پیرامون آثار حاضر در جشنواره گفت: شاهد تنوع موضوعی و جغرافیایی خوبی در آثار چهلودومین جشنواره بینالمللی فجر هستیم و خوشبختانه ساخت فیلمهای آپارتمانی در این دوره کاهش داشته که نویددهنده این است مخاطبان این دوره از جشنواره از برآیند فیلمها راضی باشند.
وی در ادامه گفته بود: سینما، صنعت نیست که بگوییم یک روند رو به رشد دائمی دارد. اصل آن بر اساس هنر، ذوق و قریحه فیلمسازان و فضایی که در آن کار میکنند، پیش میرود. شاید به تعبیری میتوان گفت در دهههای گذشته میزان فیلمها و تاثیرگذاریشان بیشتر بوده است اما این آفت و آسیب فقط منحصر به جشنواره فیلم فجر در ایران نمیشود، بلکه تمام دنیا را در بر میگیرد. به عقیده من در کارهایی که امسال دیده شده، به فیلمنامه توجه کمتری شده است اما در کنار آن مثل بسیاری از سالهای گذشته فیلم اولیها درخشانتر بودند و آثار آنان بهتر از فیلم چندمیهاست.
انتقاد عباسیان از وضعیت فیلمنامه در جشنواره امسال درست بود، به گونهای که در آیین اختتامیه، هیات داوران نه تنها هیچ فیلمی را مستحق دریافت سیمرغ بهترین فیلمنامه ندانستند، بلکه تنها ۳ فیلم را به عنوان نامزد اعلام کرد و در نهایت نیز دیپلم افتخار به فیلم «پرویزخان» رسید.
اما در بخش انیمیشن نیز وضعیت چیزی شبیه همان بخش فیلمنامه بود؛ بخشی که به رغم حضور ۴ اثر و وعدههای دادهشده برای دریافت سیمرغ انیمیشن برای نخستین بار، در روزهای پایانی با اعلام دبیر این بخش نیامده حذف شد و در نهایت نیز هیات داوران تنها به دیپلم افتخار بسنده کرد، حتی در شب اختتامیه نیز نامزدهای این بخش اعلام نشد تا ظرفیت مهمی که میتوانست برای وزارت ارشاد دولت سیزدهم یک گام به جلو به حساب آید، از بین برود.
اما پس از این ۲ بخش یکی از مهمترین مواردی که باعث ایجاد تشکیک در معیار انتخابها شد، نادیده گرفتن آثاری بود که به زعم بسیاری از منتقدان و اهالی رسانه جزو فیلمهای ارزشمند جشنواره به شمار میرفتند. از «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی گرفته تا «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانیپور و از «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا تا «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز که باعث بهت همگان شد.
در مراسم پایانی، سیمرغهای فنی و جوایز بخش بینالملل که شاید بیحاشیهترین جوایز فیلم فجر بودند در ابتدا اهدا شدند اما خیلی زود اهدای جایزه جلوههای ویژه بصری به فیلمی که به اذعان منتقدان در این بخش ضعیف بود، تعجب منتقدان را برانگیخت. از طرفی سیمرغهای اصلی هم به نوعی بین نامزدها تقسیم شد؛ جواد عزتی بعد از مدتها تندیس بلورین فجر را به خانه برد و «پرویزخان» که به نظر منتقدان یکی از بهترین آثار جشنواره بود، سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول، بهترین تدوین و بهترین فیلمنامه را برد تا نوید داوری مطابق نظر منتقدان در جشنواره زنده شود.
اما آنچه مشخص است اینکه سیمرغهای چهلودوم درست یا غلط در کارنامه برندگان خواهد درخشید، هر هنرمندی هم بدون شک زحمات بسیاری برای حرفهاش کشیده و در دید کلی نیز سیمرغهای بسیاری به درستی و با نظرات سینمایی اهدا شد.
جواد عزتی که در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد، به خاطر بازی در فیلم «تمساح خونی» کاندیدا شده بود، نتوانست در این بخش سیمرغ را دریافت کند اما سیمرغ بهترین کارگردان اول را به خاطر همین فیلم دریافت کرد.
۲ فیلم «مجنون» و «تابستان همان سال» نیز توانستند بیشترین تعداد سمیرغ را از آن خود کنند. فیلم «مجنون» توانست سیمرغهای بهترین فیلم، بهترین بازگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین موسیقی متن را از آن خود کند.
فیلم «تابستان همان سال» نیز در بخشهای بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس و بهترین طراحی صحنه، سیمرغها را از آن خود کرد. کلاری البته جوایز دیگری نیز در بخش ملی به خاطر همین «تابستان همان سال» دریافت کرد.
به هر حال جشنواره ۴۲ فیلم فجر در حالی به پایان رسید که برخلاف دورههای گذشته، تقریبا میتوان گفت کسی ناراضی نبود و همه مدعیان از توزیع سیمرغها رضایت داشتند.