printlogo


کد خبر: 277039تاریخ: 1402/11/25 00:00
نگاه
بیانیه‌ای ضد هسته بدخیم

مرتضی سیمیاری: 10 روز قبل از برگزاری انتخابات مجلس ششم، سعید حجاریان به دعوت دفتر تحکیم وحدت، در حسینیه ارشاد یک سخنرانی جنجالی کرده و گفته بود ماشین اصلاحات در حال عبور از گردنه است و باید از این نقطه عبور کنیم. تئوریسین اصلاحات سپس انگشت اشاره خود را به سوی حاضران در جلسه گرفته و ادامه داده بود: پس از این پیروزی آنها را جارو می‌کنیم!
منظور حجاریان از «آنها» همان جناح راست بود که طبق نظرسنجی‌ها شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات نداشت و روی تک‌چهره‌ها و تشکیل یک فراکسیون اقلیت سرمایه‌گذاری کرده بود. فردای آن روز، روزنامه رسالت در سرمقاله خود نوشت: ماشین حجاریان با این دست فرمان با سر به ته دره خواهد رفت، زیرا دوم خردادی‌ها نه جنبه پیروزی دارند و نه شکست پس از آن را. اما جارو کردن مخالفان توسط اصلاح‌طلبان تنها معنای رقابت سیاسی نداشت، یکی از اعضای گروهک ملی - مذهبی، بعدها در جزوه‌ای با نام «منش کار جمعی» که در میانه فتنه 88 با هدف شبکه‌سازی منتشر کرده بود، نوشت اگر در بهار اصلاحات دولت خاتمی آنقدر جسارت داشت که مخالفان اصلاحات را حذف کند، امروز در برزخ خیابان و پارلمان گرفتار نبودیم. قبضه کردن تمام مناسبات سیاسی یکی از سنت‌های عجیب جناح چپ در تاریخ معاصر ایران است. این بوالهوسی شدید باعث شده است اصلاح‌طلبان در بزنگاه‌های مهم تصمیم‌گیری، گاه در آغوش اپورتونیسم افتاده و زمانی دیگر در سطح یک کالت سیاسی خطرناک ظاهر شده و برای تحمیل هژمونی تا حذف رقبا نیز پیش روند. تنها نمونه تاریخی در تحلیل این رفتار به دورانی بازمی‌گردد که تقی شهرام در اوایل دهه 50 با نوشتن جزوه سبز کوچک‌ترین منتقدانش را نیز ترور کرد و حتی به زنی ساده‌دل چون فاطمه فرتوک‌زاده نیز رحم نکرد. رهبر مجاهدین (منافقین) به علیرضا سپاسی‌آشتیانی پیام داده بود هر کسی که مارکسیست نشود حتما مساله دارد و باید او را ترور کرد. این روزها نیز جبهه اصلاحات با تمسک به یک زن به همان شیوه عمل کرده و هر کسی را که کوچک‌ترین زاویه با خط تحریم انتخابات دارد ترور شخصیت می‌کند! 
اعمال فشار سنگین به احزاب اصلاح‌طلب برای ندادن لیست انتخاباتی و تهدید برخی نامزدهای تایید صلاحیت‌شده برای تغییر حوزه با هدف خالی کردن مشارکت در تهران و نیز بیرون دادن یک بیانیه با عنوان «راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات» برای سکولاریزه کردن فعالیت سیاسی، بخشی از این کوشش‌هاست که به نام تولید اصلاح‌طلب ساختاری، چپ‌ها را به سوی فرقه‌گرایی سخت و رادیکالیسم خشن سوق داده است. رادیکال‌ها با دادن تزهای انتزاعی در تلاش هستند اردوگاه فکری چپ‌ها را جارو و به نام کادرسازی، اصلاح‌طلبان را غربال‌گری کرده و چپ ناب را جایگزین چپ‌های ستادی کنند. از نگاه این شاخه بدخیم، اصلاح‌طلب ناب همان افسران جنگ خیابانی هستند که نه ذیل صندوق‌محوری دوم خرداد، بلکه حول بیانیه 15 ماده‌ای خاتمی، آمادگی ایجاد کانون‌های شورش در بزنگاه‌های خاص را دارند. اصلاح‌طلبان ساختاری اعتقاد دارند جناح چپ دچار ریزش شدید اجتماعی شده و کنش‌های سیاسی زمانی قوام پیدا می‌کند که ساختارهای اصلی نظام را نشانه گرفته باشد. البته این عصیان سیاسی در میان اصلاح‌طلبان مخالفانی نیز دارد؛ برخی احزاب اصلاح‌طلب بدون توجه به مصوبه جبهه اصلاحات، در تدارک دادن لیست مشترک با بروکرات‌ها بوده و برخی چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب با وجود تماس‌های شبانه از سوی محافل خاص در جماران، همچنان بر نامزد شدن از حوزه تهران اصرار دارند.
این تحرک سیاسی با اعلام موضع 110 فعال سیاسی اصلاح‌طلب معنای خاصی نیز پیدا کرده است. در حالی که در امتداد اغتشاشات سال گذشته خاتمی به عنوان لیدر اصلاحات به دنبال رفتارهای گزنده سیاسی است، بیانیه تعداد قابل توجهی از اصلاح‌طلبان استخوان‌دار، حکایت از آن دارد که برخی چپ‌ها تمایل ندارند این اردوگاه سیاسی به محلی برای جولان افرادی چون تاج‌زاده و بقایای حزب منحله مشارکت (حزب اتحاد ملت) بدل شده و آنها با جزوه‌نویسی و کودتای سیاسی، اصل اصلاح‌طلبی را قبضه کنند.
این 110 نفر در بیانیه خود نوشته‌اند راهبردهایی چون تحریم انتخابات مکانیسمی مشابه  تحریم‌های اقتصادی اعمال شده توسط آمریکایی‌ها را داشته و هر ۲، یک هدف مشابه با یکدیگر دارند. گفته شده این بیانیه توسط یکی از اصلاح‌طلبان که سابقه کمپین‌سازی داشته نگارش شده است. این دسته از چپ‌ها اعتقاد دارند بقای آنها به گرفتن مواضع صریح نسبت به رادیکال‌ها بستگی دارد و اگر امروز در برابر کودتای رادیکال‌ها قیام نکنند، فردا باید با شاخه مسلح شده و نظامی جناح چپ بجنگند که در راهبردها دست‌کمی از میلیشیای رجوی ندارد.
البته کش و قوس سیاسی علاوه بر روزنه‌گشایی تشکیلاتی برای اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو، باعث نور انداختن به عقبه فکری رادیکال‌ها نیز شده است. یکی از کانال‌های تلگرامی نزدیک به موساد همزمان با انتشار خبر تحریم انتخابات از سوی جبهه اصلاحات، نوشته بود ۲ ماه توفانی در پیش است و باید در ساعت صفر به خیابان آمد. گویی بازندگان ۷ اکتبر این ‌بار توپخانه خود را با توسل به رادیکال‌های اصلاحات از میانه اسفندماه آماده شلیک کرده‌اند.
 کنش‌های مشترک میان هسته سخت اصلاحات با عوامل راه‌اندازی «بهار داغ» در تهران شواهد دقیقی دارد؛ در حالی که اصلاح‌طلبان رادیکال به شیوه ستاد داخله منافقین در حال پیاده کردن اجزای عملیات راهگشا هستند، 110 اصلاح‌طلب با روزنه‌گشایی در برابر این گروه بدخیم صف‌آرایی کرد‌ه‌اند. در جبهه اصلاحات اصل بقا حرف اول را می‌زند!

Page Generated in 0/0059 sec