سعید نجفی*: ۱- محمدرضا پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ خود در بخشی با اشاره به موضوع انتخابات در دوران پهلوی مینویسد: «انگلیسیها این امر را عادی و طبیعی میدانستند که انتخابات در ایران مطابق نظر و خواستههای خودشان انجام شود. در زمان جنگ (دوم جهانی)، انتخابات ایران به این صورت انجام شد که مثلا صبح مستشار سفارت انگلیس با لیستی حاوی 80 نامزد نمایندگی مجلس به دیدار نخستوزیر میرفت و بعدازظهر همان روز کاردار شوروی نام 12 نفر از نمایندگان مورد نظر خود را به نخستوزیر میداد». این فقره تنها یکی از اسناد البته با اقراری شاید ناخواسته از زبان خود شاه مبنی بر نبود آزادیهای سیاسی واقعی در دوران پهلوی و فرمایشی بودن انتخابات در آن دوران است. فرمایشی بودن انتخابات در دوران پهلوی که ناشی از مداخلات گسترده بیگانگان، دربار و دولت بود، در یادداشتهای روزانه اسدالله علم نیز مکررا بازتاب داشته است. علم کسی است که از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ وزیر دربار حکومت پهلوی و از نزدیکترین افراد به شاه محسوب میشد و از مخفیترین مسائل و اسرار شاه و دربار و خاندان پهلوی و موضوعات ریز و درشت کشور آگاه بود.
۲- هر چند درباره دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میتوان ساعتها و روزها صحبت کرد اما از باب خلاصهسازی و ساختاربخشی، آنها را میتوان در محورهایی چون استقلال (سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی)، آزادی، پیشرفتهای علمی و آموزشی، توسعه زیرساختی، موضوعات بهداشت و درمان، توسعه انسانی، احیای اعتماد به نفس ملی و روحیه خودباوری، ایجاد هویت ملی و بینالمللی و دستاوردهای معنوی دستهبندی کرد. از همین منظر، انتخابات و برگزاری پرتعداد آن بعد از وقوع انقلاب اسلامی را میتوان در قالب دستاوردهای استقلال سیاسی و آزادی قلمداد کرد. برگزاری ۱۳ دوره انتخابات ریاستجمهوری، ۱۱ دوره انتخابات مجلس، 6 دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و 5 دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، بخشی از انتخابات برگزار شده در دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران است. انقلاب اسلامی شاید تنها موردی باشد که حتی نوع حکومت را نیز با همهپرسی از مردم آن هم در فاصله زمانی 50 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی مشخص کرده است.
3- با وجود تحقق موفقیتهای چشمگیر و بعضا منحصربهفرد، در برخی بخشها مانند اقتصاد، کشور دچار کاستیهای مزمنی است که بخش مهمی از این کاستیها نیز یادگار دوران خسارتبار شاهنشاهی در ایران است. بخشی از آن را میتوان به سوءمدیریتها و سهمی دیگر را به تحریمهای اقتصادی دشمن نسبت داد. در هر صورت، سیر موفقیتها و دستاوردها در قالب نظام اسلامی و آشکار شدن کارآمدی دین در مدیریت جوامع، دشمن را بر آن داشت با حربه وارونهنمایی واقعیت، از تثبیت و گسترش این الگو جلوگیری کند. بنابراین تحریم اقتصادی در ترکیب با اقدامات سختی چون تهاجم نظامی، ترور، ایجاد ناامنی، کودتا، تهاجم فرهنگی، فعالسازی گسلهای اجتماعی و ایجاد فتنه به منظور به زانو درآوردن الگوی مردمسالاری دینی ملت ایران به صحنه آورده شد.
4- سراسیمگی حاصل از واقعیات پیشگفته و سوخت شدن گزینههای قبلی دشمن، استکبار و در رأس آن آمریکاییها را وادار به طراحی جنگ شناختی و ادراکی سنگین، پیچیده و مداوم با ایران کرد. کوچکانگاری دستاوردهای انقلاب اسلامی، بزرگنمایی کاستیهای اقتصادی و سوار شدن بر موج گلایهمندیها، کمتحرکی و اشرافیگری برخی مسؤولان، قبیلهگرایی برخی جریانهای سیاسی و محوریت قدرت به جای خدمت و لکنت زبان برخی موثران در تبیین دستاوردها در تلاقی با کم مطالعه بودن جامعه بویژه نسلهای جوان، دشمن را به طمع مخدوشسازی یکی از بزرگترین و مهمترین ویژگیهای انقلاب اسلامی یعنی پشتوانه مردمی آن که متجلی در برگزاری انتخاباتهای پرشور، سالم و رقابتی بوده، انداخته است. دشمن نیازمند بهانهای برای انکار مردمی بودن انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن است و بهترین مسیر برای این وارونهنمایی را در بیمیل یا ناامید کردن مردم از مشارکت در انتخابات میداند که نزدیکترین آوردگاه آن، انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۱۱ اسفند امسال است.
5- ملت ایران تجربه تلخ فتنه ۸۸ را بخوبی به یاد دارد و نیازمند تبیین آن برای نسلهای جوانتر است. در انتخابات ریاستجمهوری دهم، مشارکت ۸۵ درصدی مردم حدنصاب جدیدی را رقم زد که طبعا اعتبار بینالمللی و قدرت مضاعفی برای کشور در پیشبرد اهداف ملی ایجاد میکرد. بنابراین از نظر دشمن به نحوی باید ظرفیتسازی چنین مشارکت بالایی خنثی یا حتی به ضد خود تبدیل میشد که متاسفانه با نادانی و خیانت برخی کاندیداها در نسبت دادن اتهام تقلب در انتخابات به نظام، فرصت مناسبی برای دشمن جهت ایجاد فشار بینالمللی بر کشور ایجاد کرد. تحریمها به طور فزایندهای اوج گرفت تا اقتصاد کشور را مورد هدف قرار داده و به نارضایتی عمومی بینجامد. دقت کنید! در این مورد، مشارکت مردم در انتخابات بالا بود اما با بهانه تقلب دودستگی در کشور ایجاد شد و آنچه میتوانست سکوی پرتابی برای حرکت پرشتاب کشور در مسیر اهداف و آرمانها باشد، از ظرفیت مربوط تخلیه شد. حال فقط تصور کنید انتخابات پیش رو به دلیل تحلیل یا ایجاد محاسبات غلط در برخی افراد، با مشارکت پایین مواجه باشد، طبیعی است دشمن با همین بهانه و با فرض غلط تضعیف پشتوانه مردمی نظام و کشور، تحرکات مضاعفی برای ضربه زدن انجام خواهد داد.
6- تجربه کارکرد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم در مقایسه با مجلس دهم و دولتهای یازدهم و دوازدهم به وضوح نشان میدهد نوع انتخاب با مشارکت بالا تاثیر بیشتری از عدم مشارکت صرفا به دلیل اعتراض به کاستیها دارد. در سیاستورزی نوع اول با انتخابی بهتر و عملکرد صواب منتخبان، کاستیها کمکم رفع خواهد شد اما در رویکرد دوم نه تنها امیدی به رفع کاستیها نیست، بلکه تشویق دشمن به دشمنی، احتمالا به انباشت کاستیها و نارساییها خواهد انجامید. باید دقت کرد اگر رای دادن فایدهای نداشت، دشمن و دنبالههای داخلی آن اینقدر بر رای ندادن تاکید نمیکردند.
7- و اما سخنی با برخی جریانهای سیاسی که خط عدم مشارکت به بهانه اعتراض به کاستیها را تبلیغ میکنند. این جریانهای همیشه مدعی با طرح عباراتی مانند مجلس حداقلی برای تحقیر مجلس مستقر یا نسبت دادن انتخاب رئیسجمهور فعلی به مشارکت حداقلی، سعی در ذهنیتسازی برای گزارههایی چون موارد زیر دارند:
جریانهای سیاسی رقیب صرفا در مشارکت حداقلی پیروز انتخابات هستند! فقط جناحهای سیاسی متبوع ما، قدرت بسیجکنندگی مردم را دارند! در صورت مشارکت حداکثری، جریان سیاسی متبوع ما، منتخب مردم بوده و جریان رقیب قطعا شکست خواهد خورد!
حال سوال این است اگر به گزارههای فوق - چنانکه شب و روز در ابزارهای رسانهای خود در بوق و کرنا میکنید - ایمان و اطمینان دارید، چرا خط خطرناک عدم مشارکت را تبلیغ میکنید؟ مگر نمیگویید قدرت بسیجکنندگی مردم را دارید و در صورت بالاتر بودن نرخ مشارکت، منتخب مردم خواهید بود؟ بفرمایید؛ این گوی و این میدان! طبیعی است به افزایش مشارکت انتخاباتی اندیشیدن برای شما نیز صوابتر است، زیرا تبلیغ خط عدم مشارکت، ادعای بسیجکنندگی و همسویی با منافع ملی از سوی شما را زیر سوال میبرد، در حالی که عدم اقبال مردم به انتخاب شما به رغم افزایش مشارکت، تنها، ادعای منتخب بودن شما در صورت افزایش مشارکت را زیر سوال خواهد برد. در قسم اول تیشه به ریشه فلسفه وجودی خود میزنید اما در قسم دوم به رغم بیاعتبار شدن برخی ادعاهایتان، شاید بتوانید با آسیبشناسی، در آینده اقبال مردمی را به سوی خود جلب کنید. پس به انتخابات بازگردید و به مردم بپیوندید.
عضو هیأت علمی دانشگاه ارومیه *