گفتوگوی «وطن امروز» با ارسطو خوشرزم برنده سیمرغ بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر 42
محمد محمدی: «ارسطو خوشرزم» جزو معدود بازیگرانی است که در نخستین نقش اولی که در سینما ایفا کرد، عنوان بهترین بازیگر سینمای ایران را با ایفای نقش شهید حاجاسماعیل رضایی در فیلم «صبح اعدام» از آن خود کرد. بازیگر دهه شصتی که حضور مستمر و درخشانش روی صحنههای تئاتر بدون شک یکی از مهمترین علتها برای دریافت این سیمرغ به شمار میرود. او با بازی در آثار مهم و قابل توجهی چون «آنتیگونه» به کارگردانی هوشمند هنرکار، «روایت غیرخطی کهنهسربازان جنگ کنار خطوط موازی» به کارگردانی حسین عبداللهی، «پابرهنه در پارک» به کارگردانی هادی عامل، «مضحکه گرگ ساختارشکن» به کارگردانی شاهین کربلاییطاهر، «ناگهان پیت حلبی» به کارگردانی کورش سلیمانی، «قند خون» به کارگردانی لیلی عاج، «دروغ» به کارگردانی آرین رضایی، «آسانسور نداره» به کارگردانی لبخند بدیعی و بسیاری دیگر در حوزه هنرهای نمایشی کشور مطرح شد و پس از آن به حوزه تصویر و سینما کشیده شد. آثاری که به آنها اشاره شد، همگی در سالنهایی که روی صحنه رفتهاند، جزو نمایشهای پرمخاطب تئاتر بودهاند و از این منظر میتوان خوشرزم را جزو هنرمندان و بازیگران پرمخاطب تئاتر به شمار آورد. او همچنین علاقه بسیاری به تئاتر دارد و پس از کسب عنوان بهترین بازیگر نقش اول در جشنواره فجر، همچنان نسبت به تئاتر و فعالیتهای تئاتری اهتمام و علاقه ویژه دارد. خوشرزم در جشنواره فجر 42 با بازی در نقش شهید حاجاسماعیل رضایی، قهرمانی را که در تاریخ معاصر ایران همواره ذیل شهید طیب حاجرضایی قرار گرفته بود، زنده کرد و سر زبانها اندخت. بازی بینقص او در این فیلم باعث شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگری مرد را آن هم در بین بزرگانی چون سعید پورصمیمی، علی نصیریان، جواد عزتی، هادی حجازیفر و حتی جوانان مستعدی چون سجاد بابایی و شهرام حقیقتدوست دریافت کند. به این بهانه با این بازیگر جوان و سرشناس تئاتر و سینما به گفتوگو نشستیم.
***
* لطفا درباره سوابق تئاتری خودتان بفرمایید و اینکه از چه سالی و با چه نمایشی فعالیت تئاتری خودتان را شروع کردید و در چه آثار شاخصی حضور داشتید؟
من فعالیتهای تئاتری خود را از سال 87 با نمایش آنتیگونه به کارگردانی هوشمند هنرکار در سالن اصلی مولوی شروع کردم و پس از آن همواره در کنار کارهای تصویری، تئاتر را دنبال کردم. نمایشهای بسیاری را کار کردم که به عنوان نمونه «مجلس انتقامجویی هملت» به کارگردانی حسین جمالی، «آسانسور نداره» به کارگردانی لبخند بدیعی، «دروغ» به کارگردانی آرین رضایی، «یک ساعت آرامش» به کارگردانی جواد روشن، «قند خون» و «کمیته نان» به کارگردانی لیلی عاج، «مضحکه گرگ ساختارشکن» به کارگردانی شاهین کربلایی طاهر و «پابرهنه در پارک» و «عشق من حامد بهداد» که خودم کارگردانی کردم، تنها بخشی از کارهای من طی ۲ دهه فعالیت تئاتری است.
* چه شد به حوزه تصویر بویژه سینما کشیده شدید؟
خب! من از ابتدا کارم را با بازی در سریال «یک مشت پر عقاب» به کارگردانی اصغر هاشمی در سال 83 آغاز کردم و بعد از آن بلافاصله به سریال «شکر تلخ» به کارگردانی احمد کاوری رفتم. این ۲ سریال را بازی کردم و پس از گذراندن دورههای بازیگری به صورت جدی به حوزه تئاتر و تصویر ورود کردم. طی ۲ دههای که بازیگری کردم، همواره پیشنهادهای مختلفی داشتم ولی همیشه به این فکر میکردم سینما حوزهای است که هر آنگونه که به آن وارد میشوی، همانطور به تو نگاه میکند و به همین دلیل دوست نداشتم نقشهای کوتاه و کماثر و فراموششدنی بازی کنم و معمولا نقشهایی را که به من پیشنهاد میشد، رد میکردم و منتظر یک نقش اول ماندم و خیلی هم عجله نداشتم برای این اتفاق در نهایت. بهمن 1401 پیشنهاد فیلم «صبح اعدام» به کارگردانی آقای افخمی به دستم رسید و با ایشان مذاکراتی داشتم و پس از آن پذیرفتم و بسیار خوشحالم که توانستم با نخستین فیلم سینمایی که بازی کردم، در جشنواره فیلم به موفقیت برسم.
* چگونه به پروژه «صبح اعدام» وارد شدید؛ حضور بهروز افخمی به عنوان کارگردان یا فیلمنامه یا شخصیت حاجاسماعیل رضایی؛ کدامیک موجب شد این کار را بپذیرید؟
دقیقا خاطرم هست بهمن 1401 در دفتر آقای افخمی طی یک گفتوگوی کوتاه درباره فیلمنامه که شب گذشتهاش فرستاده بود، نظرم را درباره کار پرسید که گفتم بسیار خوشم آمد و در ادامه ایشان پیشنهاد بازی در نقش شهید حاجاسماعیل رضایی را مطرح کرد اما به هر حال قبل از خواندن فیلمنامه اسم و نام بهروز افخمی به تنهایی کافی است که یک بازیگر را برای حضور در آن فیلم ترغیب کند. به هر حال آقای افخمی یکی از تاثیرگذارترین و بهترین کارگردانهای بعد از انقلاب است که آثاری که ساخته حداقل 10 تای آنها جزو ماندگارترین فیلمهای سینمای ایران است؛ کارهایی مانند عروس، شوکران، فرزند صبح و بسیاری دیگر. ابتدا قرار بود فیلمبرداری از همان روزها آغاز شود اما با تاخیری که در شروع فیلمبرداری افتاد، فرصت 9 ماههای برای من فراهم شد که با شخصیت حاجاسماعیل رضایی و فیلمنامه زندگی کنم و به تبع، تمرینات زیادی را با آقای افخمی انجام دهم که در نهایت مرداد 1402 پس از 35 جلسه فیلمبرداری
«صبح اعدام» به پایان رسید.
* درباره شخصیت حاجاسماعیل رضایی توضیح بدهید؛ از خصوصیات و شخصیت این شهید و اینکه چگونه خودتان را به چنین شخصیتی نزدیک کردید.
همانطور که در فیلم و در یکی از نریشینهای انتهای فیلم نیز بیان میشود، اسم حاجاسماعیل رضایی همواره زیر نام طیب حاجرضایی گم شده است و من خودم هیچ شناختی از او نداشتم اما با تحقیقاتی که درباره حاجاسماعیل رضایی داشتم، تلاش کردم اطلاعاتم را درباره این شخصیت بیشتر کنم. به هر حال حاجاسماعیل رضایی در کودکی پدرش را از دست میدهد و همراه مادر و خواهر به تهران میآید و از 7 سالگی به دستفروشی میپردازد و خودش را به یکی از افراد مهم بازار میوه تهران بدل میکند؛ فردی کاملا مذهبی که مردمدار بوده است، منتها اطلاعات پیرامون حاجاسماعیل رضایی تنها منحصر به روز دادگاه و لحظه اعدام و چند دستنوشته است. به همین خاطر با آقای افخمی تصمیم گرفتیم این شخصیت را دوباره بسازیم و آنچه در «صبح اعدام» مشاهد میکنید، حاصل 8 ماه تمرین من و آقای افخمی بوده که روی کوچکترین جزئیات شخصیت حاجاسماعیل رضایی متمرکز شدیم و ساختیمش و در نهایت حاصلش شد شخصیت شهید رضایی در فیلم «صبح اعدام».
* وضعیت قهرمان در سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ همچنین حالا که سینمای ایران با بازی درخشان شما یکی از قهرمانان مغفول تاریخ این سرزمین را به مردم معرفی کرد، چه ارزیابیای پیرامون سایر شخصیتهای مغفول دارید؟
تجربه نشان داده است اصولا سینمای قهرمانمحور نه فقط در ایران، بلکه در سراسر جهان بسیار مورد توجه و اقبال مردم و تماشاگران سینما قرار گرفته است و معمولا فیلمهای پرفروش دنیا فیلمهای قهرمانمحور بودهاند و من هم به شخصه افتخار میکنم نقش قهرمانی را بازی کردم که انسان بسیار تاثیرگذاری در تاریخ معاصر این مملکت بوده که در نهایت نیز به مقام والای شهادت میرسد و این ارزش این شخصیت را برای من صد چندان میکند، همچنین بسیار خوشحالم که جایزه سیمرغ فجر را برای نقشی گرفتم که مردم او را نمیشناختند و اگر من توانسته باشم برای شناساندن این شخصیت قدمی برداشته باشم، برای من از هر جایزه دیگری افتخارآمیزتر و خوشحالکنندهتر است. اما درباره سوال هم باید عرض کنم تاریخ کشور خودمان قهرمانهای پرشماری طی تمدن چند هزار ساله دارد که پرداختن به آنها میتواند برای مردم بسیار جذاب باشد و به نظرم اگر بخواهیم به سمت سینمای قهرمانمحور برویم، از این بابت بسیار غنی هستیم و فکر میکنم تا دنیا دنیاست، ما راجع به قهرمانانمان فیلم بسازیم، باز هم کم نخواهیم آورد؛ سرزمینی که روز به روز به قهرمانانش اضافه هم میشود.
* با توجه به دریافت سیمرغ بازیگری مرد طبیعتا درخواستهای فراوانی برای حضور در آثار سینمایی خواهید داشت؛ آیا برنامهای برای ادامه فعالیتهایتان در تئاتر دارید؟
من در آستانه 40 سالگی و در برههای که دقیقا نیمی از آن را کار حرفهای انجام دادهام، تجربههای زیادی را به همراه سختیهای بسیار تحمل کردهام تا خودم را به این نقطه برسانم، فکر میکنم به یک بلوغ نسبی در بازیگری رسیدهام و آمادهام از الان شروع کنم بهترین ارائههای خودم را در معرض نمایش بگذارم. در «صبح اعدام» هم فکر میکنم همین گونه بود و جوابش را گرفتم اما به هر حال هر اتفاقی که در این حوزه برایم بیفتد، تئاتر همیشه بخش جداییناپذیر زندگی من تا آخر عمر خواهد بود، من حتی در لحظه دریافت سیمرغ روی صحنه هم گفتم از بازی روی صحنه تئاتر لذت بیشتری میبرم. به هر حال تئاتر در بالاترین جایگاه قرار دارد و همین الان هم نمایشی را قرار است کارگردانی کنم که بهمن آماده روی صحنه رفتن است و منتظر بودم جشنواره تمام شود تا کار را آغاز کنم؛ یعنی نخستین کار من بعد از گرفتن سیمرغ بردن یک تئاتر روی صحنه است؛ نمایشی با عنوان «مجتبی داداش صیغهای حسین آدیداس» به نویسندگی کهبد تاراج و کارگردانی خودم و انشاءالله طی هفتههای آتی روی صحنه میرود.
* نظرتان را فارغ از کسب مهمترین جایزه جشنواره 42 فیلم فجر درباره بازیها و فیلمهای حاضر در مهمترین رویداد سینمایی کشور بفرمایید.
البته من همه فیلمهای جشنواره را ندیدم اما اجازه بدهید درددلی داشته باشم و یک دفاعی از دوستانم بکنم که به نظرم جایشان در نامزدهای بازیگری بسیار خالی بود. ضمن احترام به سایر نامزدها جای تینو صالحی، توماج دانشبهزادی و امین میری به عنوان بازیگران و هنرمندان تئاتری واقعا و بشدت در بین نامزدها خالی بود. از فیلمها نیز تا آنجا که دیدم، آثاری چون «مجنون»، «پرویز خان»، «تمساح خونی» و «تابستان همان سال» جزو فیلمهای خوب بودند اما این را هم بگویم که جشنواره امسال بسیار پرشور و حرارت بود؛ فیلمهای خوب با گونههای متفاوت از فیلمسازان خوب سینما در نسلهای مختلف. جشنواره جامعی بود و برای منی که سالیان سال این جشنواره را پیگیری میکردم و از نوجوانی در صفها میایستادم و بلیت میخریدم این دوره رنگ و بوی متفاوتی برایم داشت و از همان روز اول که به عنوان بازیگر حضور داشتم همراه با اضطراب شیرینی بود که در روز اعلام نامزدها به نقطه بالایی رسید و روز اعلام نتایج دیگر به اوج رسید و خدا را شاکرم که با پایانی خوب برای من همراه شد و اینجا جا دارد تشکر کنم از دبیر و هیات داوران و یک تشکر ویژه از بهروز افخمی و تهیهکننده فیلم که به من این فرصت را دادند پس از 20 سال تلاش، نتیجه زحماتم را بگیرم.