محمد محمدی: دهههای 60 و 70 را باید یکی از طلاییترین دورانهای سینمای کودک و نوجوان دانست؛ سالهایی که تولیدات این سینما با توجه به حجم انبوه مخاطبان سینمای ایران همواره جزو 3 فیلم پرمخاطب سال قرار میگرفت و خانوادهها به واسطه وجود چنین فیلمهایی علاقه بسیاری به سینما رفتن و فیلم دیدن داشتند اما همانطور که پیشتر نیز در گزارشهایی بدان اشاره کردیم، روند رو به رشد این سینما رفته رفته رو به افول گذاشت و در دهههای 80 و 90 اساسا سینمای کودک و نوجوان با تولید آثار ضعیف و سطح پایین از رونق گذشته فاصله بسیاری گرفت تا جایی که دهه 90 جز یک فیلم انیمیشن، هیچ فیلم دیگری در این حوزه مخاطب بالای یک میلیون نداشت و این در حالی است که آثار دهههای گذشته همواره با ۵ تا ۱۰ میلیون مخاطب مواجه میشدند. این در حالی است که از بین 7 هزار فیلم اکرانشده از ابتدای انقلاب تاکنون سهم سینمای کودک تنها حدود 100 فیلم بوده و این یعنی سهم سینمای کودک زیر 5 درصد است. نبود حمایت از سوی مدیران و متولیان و رغبت نداشتن هنرمندان و فیلمسازان از جمله مهمترین دلایل ضعف و نزول روزبهروز این ژانر پرظرفیت و مخاطبپسند در سینمای ایران بوده است. در این میان با روی کار آمدن دولت سیزدهم و اهتمام ویژه مدیران سازمان سینمایی در اواخر سال گذشته تفاهمنامهای بین بنیاد فارابی و کانون پرورش فکری کودکان برای افزایش تولیدات سینمای کودک و نوجوان منعقد شد که با تغییر مدیرعامل فارابی و روی کار آمدن مدیریت جدید، این تفاهمنامه خروجی چندانی نداشت.
اما چند ماه مانده به برگزاری چهلودومین جشنواره فیلم فجر خبر تولید یک فیلم سینمایی توسط باشگاه فیلم سوره با اقتباسی از رمان «باغ کیانوش» نوشته علیاصغر عزتی در فضای سینمایی دست به دست چرخید؛ رمانی که برای گروه سنی کودک و نوجوان در بستر دهه 60 نگارش شده و تلاش کودکان و نوجوانان یک روستا برای به اسارت درآوردن 2 خلبان عراقی متجاوز به روستایشان را روایت میکند.
همین یک خط داستان کافی بود تا دغدغهمندان حوزه سینمای کودک و نوجوان را برای تماشای این فیلم در ایام فجر حساس و علاقهمند کند. روز اکران فیلم «باغ کیانوش» با اقبال و استقبال منتقدان و اهالی رسانه روبهرو شد و بسیاری نیز این فیلم را جزو شانسهای دریافت سیمرغ میدانستند اما آنچه در روز اختتامیه رخ داد، چیزی متفاوت از پیشبینیها و نظرسنجیها شد. هر چه بود، به واسطه تولید این فیلم، یک اثر آن هم در سطح و کیفیت قابل قبول به فیلمهای سینمای کودک و نوجوان اضافه شد و میتوان حدس زد که در اکران نیز از وضعیت مناسب و مطلوبی برخوردار شود. به همین بهانه با محمدجواد موحد، تهیهکننده فیلم به گفتوگو نشستیم.
* * *
* لطفا کمی توضیح بدهید چه شد تصمیم گرفتید بر اساس رمان «باغ کیانوش» فیلم سینمایی تولید کنید و اساسا این رمان و قصهاش چه ویژگیهایی داشت که نظر شما را برای تولید یک اثر سینمایی جلب کرد؟
ما در مجموعه باشگاه فیلم سوره به نوعی یک مجموعه رشد هستیم، یعنی کار و ماموریتمان استعدادیابی و پیدا کردن فیلمسازان مستعد و جوان و رساندن آنان به مرحله تولیدات حرفهای و سینمایی است. رمان «باغ کیانوش» را تیم نویسندگان مجموعه در سالهای 96 و 97 مطالعه کرده بودند و در نهایت مورد پسندشان قرار گرفته بود و همان زمان هم حق اقتباس را خریداری کردیم اما فیلمسازی که فضای کودک و نوجوان را به درستی بشناسد نداشتیم، بنابراین باید صبر میکردیم تا فیلمسازی با این قابلیت پیدا کنیم. از طرفی با آقای کشاورز چندین تیزر و فیلم کوتاه و یک فیلم از مجموعه اپیزودیک را تولید کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم رضا کشاورز میتواند فضای «باغ کیانوش» را برایمان در بیاورد و اینگونه بود که با آقای کشاورز فیلم «باغ کیانوش» را تولید کردیم.
* همانطور که مطلعید سهم سینمای کودک و نوجوان از سینمای ایران کمتر از 5 درصد است. از طرفی میزان مخاطب این ژانر سینمایی بر اساس آمارهای رسمی ارائهشده از سوی سازمان سینمایی در سالنامه سینما در یک دهه گذشته بهرغم ظرفیت و پتانسیل بالا، چندان قابل توجه نبوده است و جز یک یا 2 فیلم مابقی زیر یک میلیون مخاطب داشتهاند، در حالی که سینمای کودک همواره در دهههای 60 و 70 جزو سینمای پرمخاطب بود؛ لطفا بفرمایید ضرورتهای شما برای سرمایهگذاری در این ژانر سینمایی چه بوده و با توجه به وضعیت اغلب آثار در این حوزه چگونه حاضر شدید در سینمای کودک و نوجوان سرمایهگذاری کنید؟
ببینید! مساله فیلم کودک و نوجوان یک مدت طولانی مساله تولید بوده و اساسا نهادهای بالادستی باید برای فیلمسازان این ژانر که حاضر به سرمایهگذاری هستند، رغبت ایجاد کنند. مهمترین دلیلی که سهم تولید و حتی اکران فیلمهای کودک و نوجوان در سالهای اخیر بسیار کم بوده، این است که ما تولید قابل قبول و ویژهای برای این گروه سنی نداشتیم تا رغبتی ایجاد شود که هم خودشان و هم خانوادههایشان به سینما بروند البته طی 4-3 سال اخیر با تولید برخی انیمیشنها وضعیت تا حدودی بهبود یافته است اما در دهه 80 و حتی ابتدای دهه 90 سینمای کودک و نوجوان به نوعی سینمای فراموششده در حوزه تولید شد و به نظرم مهمترین دلیلش این بود که ارگانهای بالادستی مانند ارشاد و سایر سازمانهای تولیدکننده اثر آنطور که باید و شاید این سینما را جدی نمیگرفتند. فیلمساز وقتی تصمیم به تولید میگیرد، ترجیح میدهد با فیلمی وارد شود که از طرف جامعه سینماگران، منتقدان و اهالی رسانه جدی گرفته شود؛ موضوعی که متاسفانه در 15-10 سال اخیر جدی گرفته نشد. به هر حال من فکر میکنم باید اساسا از نهادهای بالادستی و رسمی مانند دبیرخانه فیلم فجر اقدام شود. شما ببینید! همین فیلم «باغ کیانوش» در کاخ جشنواره از سوی اهالی رسانه و منتقدان مورد اقبال و استقبال قرار گرفت اما در شب اختتامیه این فیلم نادیده گرفته شد که به نظرم اعضای داوران، مسالهشان فیلم کودک و نوجوان نبود، حتی ما شنیدیم برخی داوران اظهار داشتند جای این فیلم در جشنواره فیلم کودک اصفهان است، نه جشنواره فیلم فجر. وقتی این نگاه به سینمای کودک و نوجوان باشد، سرمایهگذار و فیلمساز ترجیح میدهند با توجه به مشکلات و سختیهایی که اجازه تنها تولید یک فیلم در سال را میدهند، کاری را که مورد توجه و اقبال است و جدی دیده شود، تولید کنند و وقتی تولیدی نباشد، طبیعتا مخاطبی هم وجود نخواهد داشت و آرام آرام سینما از سبد خانواری که کودک و نوجوان دارد، حذف میشود.
* پیرامون بازخوردها جشنواره فیلم فجر بفرمایید. فیلم در اکران کاخ جشنواره بسیار مورد اقبال منتقدان و اهالی رسانه قرار گرفت اما در مراسم اختتامیه چندان مورد توجه داوران قرار نگرفت؛ به نظر شما علت چه بود؟
در رابطه با بازخوردها که بسیار هم برای ما اهمیت داشت باید بگویم خدا را شکر پس از پخش در کاخ جشنواره بویژه اینکه پیش از آن به دلایلی چون فیلمساز و تهیهکننده اول بودن و سینمای کودک و نوجوان بودن چندان جدی هم گرفته نمیشد، الحمدلله بازخوردهای بسیار خوبی داشتیم و تقریبا تمام برنامههای تلویزیونی بخشهای جدیشان را به نقد و بررسی «باغ کیانوش» اختصاص دادند و بسیاری از خبرگزاریها، منتقدان و اهالی رسانه به تعریف و تمجید این اثر پرداختند. من خدا را شکر میکنم که اتفاق خوبی افتاد و این مهمترین قسمت جشنواره برای ما بود اما باز هم در مراسم اختتامیه اعضای داوران همانند هیات انتخاب ذائقهشان این فیلم نبود و به نظرم امسال جشنواره مدلی برگزار شد که فیلمهایی شبیه «باغ کیانوش» که شاید اسامی تولیدکنندگانشان خیلی اسامی پرطمطراقی نبود، مورد اقبال قرار نگرفتند و خیلی از فیلمهای حاضر در بخش «نگاه نو» از فیلمهای سودای سیمرغ بسیار بهتر بودند و متاسفانه مورد توجه قرار نگرفتند. با همه این اوصاف خدا را شاکریم یک سیمرغ را برای فیلم کنار گذاشتند، هر چند فکر میکنم حقمان بیشتر از اینها بود، بویژه با رضایت عمومی که منتقدان، اهالی رسانه و هنرمندان داشتند به نظر میرسید باید بیشتر توجه میشد اما باز هم ما ناراضی نیستم و اتفاق مهم ما همان روز اکران در برج میلاد بود.
* درباره برنامهتان برای اکران فیلم بفرمایید و اینکه چه زمانی قصد اکران دارید و پیشبینیتان از استقبال مخاطبان و خانوادهها از این فیلم چگونه خواهد بود؟
واقعیتش این است که زمان اکران اقتضائات زیادی دارد و همه آن دست تهیهکننده نیست. به هر حال ما هم باید با پخشکنندهها و سینمادارها مذاکرتی انجام دهیم اما پیشبینی خودم و تیم تولید این هست که «باغ کیانوش» در هفته پایانی شهریور پروسه پخشش شروع شود که همراه با شروع مدارس باشد تا ما بتوانیم اکران دانشآموزیمان را به صورت جدی انجام دهیم. به هر حال مخاطب اصلی این فیلم نوجوانان هستند و باید مدلی برای اکران در نظر بگیریم که بیشترین قابلیت دسترسی برای این قشر را داشته باشد. از سویی فکر میکنم خانوادهها نیز با آمدن به سینماها ناراضی بیرون نروند. «باغ کیانوش» صرف نوجوانان نیست و فیلم طوری طراحی شده که مناسب همه گروههای سنی است ولی به نظرم آن زمان، بهترین زمان اکران خواهد بود.