اظهارات تند محسن آرمین علیه بیانیه 110 اصلاحطلب نایبرئیس جبهه اصلاحات: بیانیه روزنهگشاها آغاز حرکتی است که پایان آن انشعاب است
محمدعلی وکیلی: قهر با انتخابات اصلاحات را نابود میکند؛ پس از قهر در ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ دیگر سازمان رأیی برای اصلاحات باقی نمیماند
گروه سیاسی: اصلاحطلبی میخواهد به عنوان یک مشی درون چارچوب ادامه یابد، یا اقبال خود را در کنار جریانهای برانداز و خارج از چارچوب امتحان کند؟ این پرسش در سالهای اخیر به بهانههای مختلف طرح شده است. با این حال بالا گرفتن تردید درباره استراتژی انتخاباتی اصلاحطلبان در اسفندماه باعث شد سرریز این اختلافنظر با 2 بیانیه متضاد خود را نشان دهد. بیانیه نخست از سوی جبهه اصلاحات صادر شد که خبر از عدم مشارکت حزبی در انتخابات میداد. این بیانیه پارلمان اصلاحات اعلام کرد نه تنها لیستی برای پایتخت معرفی نمیکند که دیگر اصلاحطلبان را هم از انتشار فهرست برحذر میداشت. بیانیه دوم اما به جای نهاد رسمی جبهه اصلاحات با امضای 110چهره اصلاحطلب منتشر شد که با کلیدواژه «روزنهگشایی» خبر از کنشگری فعال در انتخابات میداد. حزب کارگزاران سازندگی، ندای ایران، اعتدال و توسعه و اعتماد ملی 4 حزبی بودند که با این بیانیه همراهی و اعلام کردند از لیست «صدای ملت» حمایت خواهند کرد. فارغ از وزنکشی 2 طرف این اختلافنظر آنچه بیش از پیش عیان شده وجود یک اختلافنظر اساسی در اردوگاه اصلاحات است. گروهی که با علم به اینکه پایگاه اجتماعی اصلاحات از دست رفته است به دنبال آن میگردد تا با همسویی و همکلامی با جریانهای برانداز، رادیکالیسم را به عنوان برنامه خود در دستور کار قرار دهد و طبیعتا موضع ضدمشارکتی برای انتخابات میگیرد.
در سوی دیگر گروهی از اصلاحطلبان به دنبال آن میگردند تا فراتر از تابلوی تشکیلاتی خود، در روش هم مشی اصلاحطلبانه و درونسیستمی را حفظ کنند. مشارکت در انتخابات فارغ از اینکه با چه لیست و چه نتایجی باشد نشان از در پیش گرفتن یک مسیر قانونی و اصلاحی در فضای سیاسی کشور است.
در کشاکش این اختلافنظر جدی بود که روزنامه سازندگی به عنوان ارگان رسانهای حزب کارگزاران سازندگی با حمله به موضع جبهه اصلاحات نوشت: «طرز تفکر تمامیتخواهانه از حزب توده به چریکهای فدایی خلق و از آنان به مجاهدین خلق و از ایشان به برخی احزاب اصلاحطلب رسیده است که همه مصلحان باید از یک مرکزیت پیروی کنند و به نام مخدوش نکردن وحدت هر حرکتی که خلاف دستورالعمل آن پولیت بر روی پنهان عمل کند، سکتاریستی، تفرقه و حتی خائنانه است». پس از این مطلب اما نایبرئیس جبهه اصلاحات با حمله به مشی گروهی که به دنبال مشارکت در انتخابات هستند صراحتا از در پیش بودن یک انشقاق جریانی در بین اصلاحطلبان خبر داد و گفت: در جلسهای که آقای جلاییپور پدر حضور داشتند، بنده و آقای شکوری گفتیم برداشت ما این است که این اقدام (بیانیه 110 نفر در دعوت به مشارکت در انتخابات) نقطه آغاز حرکتی است که پایان آن انشعاب است. این برداشت البته به کام آقای جلاییپور خوش نیامد. ایشان برآشفتند و بحثی داغ در آن جلسه درگرفت. بعدا آقای جلاییپور پسر طی فایل صوتی با خطاب آقای دکتر که احتمالا مقصودشان آقای شکوری و بنده هستیم، انتقاد کردند که چرا گفتهایم این حرکت آغاز یک انشعاب است و ما و اکثریت جبهه اصلاحات را متهم به سانترالیسم اقتدارگرا و عدم احترام به آزادی بیان کرده گفتهاند آنچه منتشر شده یک تحلیل است و درباره مبانی تئوریک و علمی این تحلیل به مبالغه سخن گفتهاند. محسن آرمین ادامه داد: به رغم اینکه آن بحث در یک جلسه خصوصی در گرفته بود و اخلاقا اگر پاسخ و نقدی هم بود باید به صورت خصوصی ارسال میشد، همزمان برای بسیاری از افراد فرستاده شد. با توجه به بداخلاقیها و سوءاستفادههایی که از این حرکت میشود و ممکن است واکنشهای ناخواستهای را از سوی برخی دوستان در پی داشته باشد تصمیم گرفتم نظر خود را با شما عزیزان در میان بگذارم. وی در بخش دیگری از سخنان خود که اشاره به مطلب روزنامه سازندگی داشت، اظهار کرد: متأسفانه برخی دوستان اقلیت و ژورنالیستهای طرفدار ایشان نیز به نام اصلاحات به این شائبه دامن میزنند. از کودتا در جبهه سخن میگویند. انتخاب هیاترئیسه جدید را به کودتای درون سازمان مجاهدین خلق تشبیه میکنند. سامانه تصمیمگیریهای درون جبهه را مصداق سانترالیسم اقتدارگرا میخوانند. آرمین افزود: من انکار نمیکنم در میان جریان اکثریت ممکن است کسانی باشند که به طور کلی خواهان عدم شرکت در هر انتخاباتی در آینده باشند و شرکت در انتخابات را منوط به تغییرات بنیادین در نظام میدانند متقابلا در تفکر مقابل هم افرادی هستند که خواهان شرکت در هر انتخاباتی و تحت هر شرایطی هستند.
اظهارات آرمین در شرایطی است که چهرههای قدیمی و رادیکال اصلاحات همچون سعید حجاریان در هفتههای گذشته به دنبال تثبیت ایده تحریم قطعی انتخابات در پایتخت بودهاند؛ مسالهای که در بیانیه جبهه اصلاحات نیز بر آن تاکید شده و گویای این واقعیت بود که احزاب اصلاحطلب چشمانداز ورود به بهارستان را تنها در شهرستانها جستوجو میکنند اما در تهران که جنبه نمادین انتخابات مجلس شورای اسلامی را دارد جبهه اصلاحات با عدم مشارکت به دنبال جا انداختن این تصویر است که اصلاحطلبان در انتخابات نقشی نداشتهاند. در این فضا با توجه به بالا گرفتن اختلافنظرها ۲ متغیر اصلی را در تنظیم سیاستهای اصلاحطلبان باید مورد توجه قرار داد:
الف- با توجه به سقوط آزاد پایگاه اجتماعی اصلاحات در جامعه ایران که در 2 انتخابات مجلس سال 98 و ریاستجمهوری سال 1400 خود را نمایان کرد، جریان رادیکال اصلاحطلب عبور از استراتژی مشارکتی را حربهای برای اعلام نمایندگی از جمعیتی میداند که در انتخابات شرکت نکردهاند. به بیان سادهتر آنها در شرایطی که از کسب رای «آری» ملت ناامید شدهاند تلاش میکنند با یک تردستی رای «نه» به انتخابات را به نام خود بنویسند!
ب - عبور بیش از پیش جامعه از اصلاحطلبان که عملکرد خسارتآفرین دولت روحانی وجه نمادین آن است باعث شده بلاموضوعی اصلاحات در سیاست ایران جدی شود. در این شرایط قهر رسمی با صندوق رای این جریان را از معنا تهی میکند. گروهی که با پرچم «روزنهگشایی» به دنبال تجویز نسخه مشارکت هستند تمایل دارند از بحران بیمعنایی فرار کنند.
با در نظر گرفتن این 2 فرضیه، اختلاف نظر علنی اصلاحطلبان در روزهای اخیر را میتوان سرآغاز یک انشقاق جدی در اردوگاه اصلاحات دانست.
***
قهر با انتخابات اصلاحات را نابود میکند
محمدعلی وکیلی، عضو فراکسیون امید (اصلاحطلبان) در مجلس دهم در جدیدترین اظهاراتی که نشان از عمق اختلاف نظر در جبهه اصلاحات دارد، با حمله به جریان رادیکالی که مبلغ تحریم انتخابات هستند، گفت: من با این تفسیر از اصلاحطلبی مشکل داشته و دارم و معتقدم گفتمان اصلاحطلبی جامعهمحور هیچ نمونه موفقی برای راستیآزمایی ایده خود ندارد، بلکه ما (اصلاحطلبی صندوقمحور) نمونههای بسیاری داریم بر نقض این ایده و اینکه این رویکرد (اصلاحطلبی جامعهمحور) اساسا فاقد دستاورد بوده است. وی با بیان اینکه 2ایده روزنهگرایان و قهرگرایان ذیل 2 ایده اصلاحطلبی جامعهمحور و اصلاحطلبی صندوقمحور تعریف میشود، افزود: اگر اصلاحطلبی را از قدرت خلع ید کنیم و فاصلهای میان اصلاحطلبی و قدرت ایجاد کنیم، معنایش این است که اصلاحطلبی را به یک ایده روشنفکری فانتزی در خلأ تنزل دادهایم. وکیلی ادامه داد: اصلاحطلبی جامعهمحور، ترجمان یک اصلاحطلبی فانتزی آسایشمحور است اما چون دوستان ما روی آن را ندارند که به لوازم این نوع اصلاحطلبی تمکین کنند، ناچارند آن را در زرورق ایده جامعهمحور قرار بدهند تا شاید از پیامدهای منفی آن در مواجهه با نقد جامعه دور بمانند. این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اهمیت حفظ سازمان رای برای هر جریان سیاسی گفت: پس از 2 دوره قهر در ۹۸ و ۱۴۰۰ و تکرار آن در ۱۴۰۲ دیگر سازمان رایی برای اصلاحات باقی نمیماند که حتی اگر روزی مردم ایران تصمیم به حضور در انتخابات بگیرند، بتوان از آن سازمان استفاده کرد و پیروز شد. دیگر سازمان رایی که بتواند کارگردانی و کار میدانی کند، وجود ندارد، به همین جهت برای حفظ سازمان رای هم که شده، جریان اصلاحطلب باید همچنان پای صندوق رای حضور پیدا کند و همچنان عهدشان را با صندوق برقرار کنند تا سازمان رای حفظ شود. وکیلی همچنین با اشاره به استهلاک سازمان رای اصلاحطلبان در شهرستانها گفت: جدا از احزاب مهمی مثل اعتماد ملی، کارگزاران، ندا و مردمسالاری و... که به صورت حزبی راه خود را جدا کردهاند، نمایندگان شهرستانی که همچنان حول محور ریاست جبهه و حزب اتحاد فعالیت میکردند، در حال جداسازی راه خود هستند. خبر دارم به عنوان کنشگران ستادهای انتخاباتی افرادی که حتی اسم اصلاحطلبی را ندارند، فعالیت میکنند. بازیای که برخی دوستان تحت عنوان جبهه اصلاحات در قالب قهر با صندوقها راه انداختهاند، به مرور زمان اثر خود را در ساحت قدرت از دست میدهد، چون اثر عشوه تا حدی ماندگار است.