printlogo


کد خبر: 277389تاریخ: 1402/12/7 00:00
نگاهی به روند قاچاق‌ فیلم در سینمای ایران و واکنش‌ مسؤولان سینمایی
سونامی قاچاق

محمد محمدی: قصه پرغصه قاچاق فیلم‌های ایرانی 3 دهه است گریبان سینمای ایران را گرفته است. ماجرا از اوایل دهه 70 شروع شد؛ روزگاری که نه اعتراضی به این روند بود و نه واکنش چندانی در سطح رسانه‌ها مشاهده می‌شد به طوری که تنها به نظر می‌رسید بیرون دادن نسخه غیرقانونی، روشی برای زمین زدن فروش و عدم بازگشت سرمایه سرمایه‌گذار است! اما طی سال‌های اخیر بویژه 2 سال گذشته داستان عوض شد و شاهد قاچاق سازمان‌یافته فیلم‌ها آن هم با هدف زمینگیر شدن سینمای ایران هستیم به طوری که به نظر می‌رسد گروهی هدفمند عزم خود را جزم کرده‌اند تا ریشه سینمای ایران را بزنند. در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری این روند، وضعیت قاچاق فیلم‌ها به گونه‌ای بود که در روز دوم اکران یک فیلم، سی‌دی غیرمجازش درست کنار سینمای اکران‌کننده‌اش به فروش می‌رسید. «اکران پیاده‌رو» آنقدر رونق یافت و تهدید سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان شدت گرفت که همه وارد میدان شدند؛ از سینماگران تا نیروی انتظامی و نهاد‌های امنیتی تا بلکه ریشه قاچاق خشکانده شود.
مساله قاچاق با پیگیری‌های فراوان در آن سال‌ها به صورت مقطعی حل شد ولی نه تنها هیچ وقت ریشه‌کن نشد، بلکه سختگیری‌های غیرضرور  چماقی شد بر سر تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران. در واقع تنها راه رسیدن به مرحله اکران رعایت موارد یا بهتر بگوییم سختگیری‌های بی‌مورد و بی‌جا شد تا امروز برخلاف دهه‌های 70 و 80 آتش سرمایه‌سوز قاچاق، نه تنها دامن تهیه‌کنندگان که دامن کل سینمای ایران را بگیرد. 
معضل قاچاق فیلم به همان سی‌دی‌های پیاده‌رویی ختم نشد و با فراگیر شدن شبکه نمایش خانگی و پخش یک فیلم در این شبکه،  تنها چند ساعت کافی بود تا شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان اقدام به پخش این آثار کنند و با این کار به بازار شبکه نمایش خانگی هم لطمه بسیاری ‌زده شد؛ رویه‌ای که در انتهای دهه ۹۰ با قوت و قدرت فراوانی همچنان ادامه داشت آن هم نه کنار پیاده‌رو و در شبکه‌های ماهواره‌ای که این بار در فضای مجازی به طوری که هر کسی با تلفن همراه هوشمندش نسخه‌های قاچاق را در کمتر از چند دقیقه دانلود و تماشا می‌کرد! 
«شب‌های زاینده‌رود»،  «نوبت عاشقی»، «آدم برفی»، «مارمولک»، «اخراجی‌ها»، «سنتوری»، «عصبانی نیستم»، «فروشند»، «پنجاه کیلو آلبالو»، «متری شیش و نیم» و «رحمان 1400» تنها بخشی از آثار شاخصی هستند که طی 3 دهه گذشته قاچاق شدند؛ مساله و چالشی که با ورود به دهه جدید روز به روز افزایش یافت و به نوعی سونامی‌ای از قاچاق فیلم‌ها به راه افتاد. بعد از فیلم «تفریق» مانی حقیقی، فیلم‌های «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، «بی‌رویا» به کارگردانی آرین وزیر‌دفتری، «اورکا» به کارگردانی سحر مصیبی، «برادران لیلا» به کارگردانی سعید روستایی و هم اکنون نیز «شب، داخلی، دیوار» به کارگردانی وحید جلیلوند - و احتمالا طی روزهای آینده «کیک محبوب من» به کارگردانی بهتاش صناعی - را باید به عنوان آثار قاچاق شده طی چند وقت اخیر نامید. اما آنچه قاچاق  این آثار را با نمونه‌های مشابه در 3 دهه گذشته متمایز کرده، عدم شکایت سازندگان از انتشار غیرقانونی فیلم‌هاست! در کمال تعجب اغلب سازندگان و صاحبان آثار به نوعی با اعلام رضایت یا حداقل عدم شکایت با قاچاق آثارشان برخورد کرده‌اند! اما بدون شک آنچه مشخص است اینکه جریان قاچاق در دهه‌های گذشته همواره مبتنی بر ضربه زدن به تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار بوده اما اکنون با عدم شکایت یا در برخی موارد رضایت صاحبان بیش از آنکه سرمایه اثر ضربه بخورد، سینمای ایران است که متضرر می‌شود یا به نوعی زمینگیر خواهد شد. از همین رو این گزاره را که انتشار غیر قانونی این فیلم‌ها هدفی جز ضربه زدن و زمینگیر کردن سینمای ایران ندارند، باید صحیح‌ترین گزینه پیرامون این چالش دانست؛ سینمایی که طی 2 سال گذشته با اقدامات بزرگی چون انقلاب سالن‌سازی در سراسر کشور، احیا و رشد روزافزون مخاطب ، رشد تولید آثار، هدفمند شدن رویداد‌های سینمایی، تنوع ژانر و موارد بسیاری دیگر که طبیعتا برای برخی جریانات ناخوشایند است، در مسیر تعالی قرار گرفته است. 
سازمان سینمایی تاکنون چندان موضع خاصی پیرامون این موضوع نگرفته است به گونه‌ای که محمد خزاعی، سکاندار سینمای ایران در بازدید از نمایشگاه رسانه با اشاره به وضعیت قاچاق فیلم‌ها اظهار داشت: اگر صاحبان آثار درباره انتشار غیرقانونی فیلم‌شان به ما مراجعه کنند، ما از طریق مجاری قضایی و امنیتی حتما پیگیری می‌کنیم و با عوامل آن برخورد می‌کنیم اما بعضا مواردی پیش می‌آید که خود صاحبان آثار شکایتی نزد سازمان سینمایی نمی‌آورند و اصولا بحثی در این باره ندارند، چرا که خودشان می‌دانند اثرشان به چه صورتی منتشر شده است. 
بعضا درباره آثاری که به صورت غیرقانونی پخش شده ما پیگیری کردیم و حتی مشخص شده نخستین پلتفرم یا سایت منتشر‌کننده کجا بوده و حتی صاحب آن سایت چه کسی بوده است. برخی فیلم‌ها نیز مسائل مربوط به ساخت و تولیدشان داخلی نیست و مربوط به تهیه‌کنندگان خارجی است که باز به حیطه کاری ما مربوط نمی‌شود. شاه‌بیت جمله محمد خزاعی جمله «به حیطه کاری ما مربوط نمی‌شود» است. عبارتی که کاملا روشن می‌‌کند از منظر مدیران سازمان سینمایی، ثبت رکورد بیشترین قاچاق فیلم طی 2 سال گذشته در مقایسه با 4 دهه گذشته چندان محلی از اعراب ندارد، در حالی که با توجه به شواهد موجود، سونامی راه افتاده صرفا برای زمینگیر کردن سینما و ایجاد پروپاگاندای رسانه‌ای علیه اقدامات موثر، ماندگار، اصولی و اساسی سازمان سینمایی طی ۲ سال گذشته است.  
اما نکته زمانی بغرنج‌تر می‌شود که بی‌تفاوتی سازمان سینمایی، در گفت‌وگوی حبیب ایل‌بیگی رنگی از توجیهات به خود می‌گیرد. این مدیر سینمایی پیرامون آثار قاچاق‌شده همانند خزاعی به نوعی عبارت «به حیطه کاری ما محسوب نمی‌شود» را در قالب‌های متفاوتی بیان کرده است.
او درباره آثار و توجیه این موضوع که قاچاق چندان به ما مربوط نمی‌شود، گفت: فیلم «برادران لیلا» هم وقتی در «وی‌اودی»‌ها پخش شد، طبیعی بود که پخش شود. البته شبکه‌های ماهواره‌ای متریال اصلی فیلم را داشتند. آنها از روی «وی‌اودی» کپی نکرده بودند، چون کپی کیفیت فنی را کاهش می‌دهد. عوامل فیلم «تفریق» می‌خواستند در تابستان نمایشش بدهند. نظر ما این بود در ماه‌های بعد مثلا فصل پاییز اکران شود که شرایط بهتری وجود داشته باشد. غیر از دست‌اندرکاران فیلم و عوامل لابراتوارها و استودیوها و جشنواره‌های خارجی و عرضه‌کنندگان فیلم در داخل و خارج، متریال فیلم در اختیار هیچ‌کس دیگری نیست. آن متریال دست همین عوامل است که ارتباط مستقیمی با مالکان فیلم دارند. وی همچنین پیرامون فیلم «بی‌رویا» نیز اظهار داشت: در چند ماه گذشته چندین بار گفته‌ایم بیایید «بی‌رویا» را اکران کنید اما تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار گفته‌اند ما به دلیل هزینه‌های بالای اکران، فیلم را به یک «وی‌اودی» واگذار کرده‌ایم. همان‌طور که آقای وزیر گفته‌اند این فیلم‌ها قبل از مساله‌دار شدن عوامل ساخته شده و همه تشریفات قانونی را طی کرده‌اند. پروانه ساخت و نمایش گرفته‌اند و اصلاحات را انجام داده‌اند. اکران حق طبیعی‌شان است. حق طبیعی سازندگان نباید ضایع شود. اینکه فیلم با متریال خوب لو رفته، برای ما هم جای سوال است. چند روز پیش، نماینده‌ای از سازمان سینمایی جلسه‌ای با پلیس فتا داشته است. آنها قول داده‌اند به لحاظ فنی پیگیری کنند که منشأ لو رفتن فیلم کجا بوده است. ما به دادستانی هم برای پیگیری این موضوع نامه نوشتیم.
«ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» هم که کارگردان فیلم که یکی از سرمایه‌گذاران است، چندین بار اعلام کرده بود من این فیلم را پخش می‌کنم. ما داریم موضوع را بررسی می‌کنیم ولی وقتی خودش اعلام کرده، باید به موضوع دیگری فکر کرد؟
 در هر صورت آنچه مشخص است و همان‌طور که پیش‌تر بدان اشاره کردیم، رنگ و بوی قاچاق در ۲ سال گذشته به مراتب متفاوت‌تر از دهه‌های گذشته است و نمی‌توان با شیوه اینکه به حیطه کاری ما مربوط نیست، جلو رفت اما آنچه مهم است اینکه پروپاگاندای رسانه‌ای جریان مخالف دولت به مراتب قوی‌تر و موثرتر از بازوهای رسانه‌ای سازمان سینمایی هستند و قطعا در آینده یکی از بخش‌هایی که از سوی جریان مقابل مورد حمله و هجوم قرار خواهد گرفت، موضوع ثبت رکورد قاچاق فیلم طی سالیان اخیر است؛ چالشی که به کرات از سوی سازمان سینمایی به نوعی نشان داده شده که امری کاملا بی‌اهمیت است؛ در حالی که در آینده‌ای نه چندان دور دستمایه زدن نه تنها سازمان و وزارت ارشاد، بلکه حتی دولت خواهد شد. از همین رو انتظار می‌رود تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران سازمان سینمایی پیرامون خواب دیده شده برای‌شان چاره‌ای بیندیشند، زیرا قطعا این هجوم نه صرفا سازمان سینمایی و وزارت ارشاد، بلکه دولت سیزدهم را هدف قرار خواهد داد.

Page Generated in 0/0057 sec