کد خبر: 277390تاریخ: 1402/12/7 00:00
به بهانه درگذشت پرویز ربیعی، هنرمند پیشکسوت دوبله ایران
صداهای ماندگار، یکی پس از دیگری میروند
گروه فرهنگ و هنر: سال 1402 در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود که طی سالهای اخیر صداهای ماندگار یکی پس از دیگری دار فانی را وداع کردهاند؛ صداهایی که هرگز جایگزینی برایشان پیدا نشده و با این اوصاف هنر دوبله کشور بدون شک سالهای بعد دوران کمفروغی را تجربه خواهد کرد. هنر دوبله ایران که روزگاری در دنیا حرف اول را میزد، امروز در شرایطی به سر میبرد که ستارههای درخشانش یکی پس از دیگری از دنیا میروند و این هنر ماندگار از بزرگ و بزرگتر تهی میشود. اینکه مسؤولیت دوبله و سر و سامان دادن به آن با کدام دستگاه و نهاد است بماند ولی آنچه اکنون دوبله کشور تجربه میکند، بدون اغراق یکی از بیکیفیتترین دورانهاست. تنها کافی است به درد دل معدود بزرگان و پیشکسوتان باقیمانده در این حوزه توجه شود تا وضعیت اسفناک دوبله کشوری که روزگاری بر قله دنیا قرار داشت، روشن و مشخص شود. متاسفانه حضور بازیگران سینمایی یا بهتر بگوییم چهرههای سینمایی و خوانندگان موسیقی پاپ برای جذب مخاطب و تولید آثار بیکیفیت دوبله از جمله دلایل این روند نزولی است.
در این اوضاع و احوال خبر درگذشت «پرویز ربیعی» از ماندگارترین دوبلورهای کشور نیز مزید بر علت شد تا در روزهای پایانی سال، بیشتر و بیشتر متوجه خلأ موجود در این عرصه شویم. پرویز ربیعی از جمله پیشکسوتان عرصه دوبله شامگاه شنبه 5 اسفند در منزل خود بر اثر ایست قلبی در 84 سالگی درگذشت. او از مهمترین گویندگان نقشهای مکمل در تاریخ دوبله ایران و در ارائه شخصیتها و تیپهای مختلف و متضاد، بسیار توانا بود. ربیعی در فیلمهای بسیاری به جای بازیگران صحبت کرد؛ آثاری که هر کدام جزو ماندگارترین فیلمهای تاریخ سینما شدند و در خاطره نسلهای پا به سن گذاشته امروز همچنان پررنگند. جورج سی اسکات در «بیلیارد باز»، استیو مک کوئین در «دزدی سنت لویی»، دیوید چیانگ در «مبارزی از شان تونگس»، فردریک فورست در «اینک آخرالزمان»، کائوچیو در «جنگجویان کوهستان»، ژاور درکارتون «بینوایان» و پدر پسر شجاع در کارتون «پسر شجاع» از جمله شخصیتهایی بودند که ربیعی به جای آنها حرف زده بود. ربیعی همواره در دوران حیاتش به کرات خود را مدیون خسرو خسروشاهی دانسته و او را عامل حضورش در عرصه دوبله میدانست؛ هنرمند مستعد و جوانی که تنها دوبله در یک نقش کوتاه در یک فیلم وسترن برایش کافی بود تا در نخستین حضور جدیاش در استودیو مسترفیلم به جای «رابرت دووال» در فیلم سینمایی پدرخوانده صحبت کند و همین نقش باعث ماندگاریاش در عرصه دوبله کشور شد. یکی از ویژگیهای ربیعی رلهای فرعی و مکملی بود که گویندگیشان را انجام داده بود به طوری که خودش اذعان داشت بیش از 80 درصد آثارش نقشهای فرعی و مکمل بوده است. او در تمام سالهایی که در عرصه دوبله حضور داشت و همواره به عنوان یکی از صداهای ماندگار شناخته میشد، هرگز تمایلی برای ورود به عرصه مدیریت دوبلاژ نداشت اما خودش دلیل این عدم علاقه را اینگونه توصیف کرده: «به ۲ دلیل هیچوقت تمایلی نداشتم مدیر دوبله باشد؛ دلیل اول اینکه فکر کنید قرار است فردا با مدیریت من، فیلمی دوبله شود که 15 گوینده دارد. شب یک گوینده زنگ میزند که من فردا نمیتوانم بیایم یا همان فردا یک گوینده ۲ ساعت دیر میآید و وقتی علتش را بپرسم، قرار است بگوید من رفته بودم بانک یا بیمارستان. این اتفاقات من را ناراحت میکند به همین دلیل قبول مسؤولیت نکردم که عصبانی شوم و برای خودم دشمن بتراشم. از نظر زمانی دقیق هستم و این دیرکردها یا انجام دادن کارهای شخصی به جای کار گروهی را بیاحترامی به دیگر گویندهها میدانم. دلیل دومش به خاطر قیمت و دستمزد کار گویندهها بود. به هر حال وقتی از استودیو بیرون میروم و میخواهم به خانه بروم، نمیتوانم عذاب وجدان داشته باشم. حالا وقتی دارم خوب کار میکنم، چه احتیاجی است مدیردوبلاژی کنم تا کلی حرص و جوش را به جان بخرم یا بخواهم خودم را درگیر سینک و وسواس رعایتش توسط گویندهها کنم؟» بدون تردید آنچه در صحبتها و گفتوگوهای مرحوم ربیعی کاملا مشخص و محرز است، تعهدی بود که پیرامون کار و تخصصش داشت؛ تعهدی که نه تنها برای او، بلکه برای تمام همنسلانش وجود داشت. حال آنچه در پی درگذشت صداهای ماندگار کاملا به چشم میآید، خالی شدن این عرصه از بزرگ و بزرگان است تا دیگر نه خبری از نسل طلایی دوبله باشد و نه امیدی به بهبود روند این هنر بااصالت.