printlogo


کد خبر: 277468تاریخ: 1402/12/8 00:00
گزارش
علیه وحشیگری بی‌امان

«من دیگر در نسل‌کشی شریک نخواهم بود» آخرین جملات «آرون بوشنل» بود که پشت سر هم تکرار می‌شد. بوشنل در حالی که یونیفرم نظامی به تن داشت، مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن فریاد کشید «اکنون من یک اعتراض بسیار خشونت‌آمیز انجام خواهم داد اما اقدام من با توجه به آنچه فلسطینیان در برابر ظلم اشغالگران متحمل می‌شوند، کار بزرگی نیست» و چند لحظه بعد خود را سوزاند. بوشنل، «یک خلبان مشغول به کار در نیروی هوایی آمریکا» بود که ظهر دیروز به وقت محلی در اعتراض به جنایت‌های آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به «خودسوزی»‌ زد.  ماجرا از 7 اکتبر آغاز شد، لحظه‌ای که گروه‌های مقاومت فلسطینی بنای آزادی و رهایی را در پیش گرفتند و در تحقق این امر عملیات گسترده‌ای را در سرزمین‌های اشغالی آغاز کردند. از همان زمان، ارتش آمریکا به صورت مستقیم به این مساله ورود کرد و مدیریت اتاق جنگ رژیم صهیونیستی را بر عهده گرفت. ماه گذشته بود که کمک 14 میلیارد دلاری آمریکا به اسرائیل توسط مجلس سنای آمریکا تصویب شد. به گفته اداره برنامه توسعه بین‌المللی ایالات متحده آمریکا (یواس‌اید)، مجموع کمک‌های ایالات متحده آمریکا به اسرائیل بین سال‌های ۱۹۴۶ تا ۲۰۲۳ با تعدیل تورم، ۲۶۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود و این حجم از کمک رژیم صهیونیستی را در جایگاهی قرار داده است که بالاتر از مجموع تمام کشورهای دیگر که از آمریکا کمک مالی دریافت می‌کنند، قرار گیرد. 
اما چرا آمریکا خود را شریک راهبردی اسرائیل تعریف می‌کند؟ مساله این است که سیاست‌های ایجاد نظم نوین جهانی در هم شکسته است. «مانوئل هاساسیان» استاد دانشگاه ارمنی‌تبار اهل فلسطین در تحلیل وضعیت جنگ در سرزمین‌های اشغالی گفته بود: «امروز نظم نوین جهانی مظهر یک رژیم وحشی است که از همه هنجارها و قراردادهای بشری فراتر رفته است تا به کنترل مطلق بر توانایی‌ها و قابلیت‌های مردم دست یابد. این نظم، قوانینی شبیه آپارتاید را تحمیل می‌کند و دیدگاه عمومی را نسبت به غیر آنگلوساکسون‌های سفیدپوست به‌ عنوان افراد پست‌تر و با هدف تحقیر آنها تقویت می‌کند. متأسفانه اکثر کشورهای اروپای غربی با امپریالیسم تحت رهبری آمریکا - که ارزش‌های انسانی را زیر پا می‌گذارد، همه جنبش‌های آزادی‌خواهانه را سرکوب می‌کند و مخالفت‌های جهانی را خفه می‌کند‌- همسو شده‌اند».
در این بین اغلب سرسپردگان غرب نیز در برابر نسل‌کشی سیستماتیک سکوت کرده‌اند و تسلیم قانون جنگل شده‌اند و هیچ کورسوی امیدی برای مخالفت معنادار دیده نمی‌شود، حتی فراتر از سکوت سیاستمداران، آزادی بیان و انتقاد از این خشونت بی‌رحمانه و وحشیگری بی‌امان نیز سرکوب می‌شود. رفتار «خلبان نیروی هوایی آمریکا» نیز برآمده از همین سرکوب است؛ چنانکه افسر پلیسی که بر بالای بدن بی‌جان این افسر نیروی هوایی آمد، به طرف وی اسلحه کشید!
این سرکوب به فضای رسانه‌ای نیز کشیده شده است و روزنامه‌نگاران مستقل در ایالات متحده با تهدیدات مختلفی روبه‌رو هستند. «آلن مک‌لئود» گزارش می‌دهد «سی‌ان‌ان»، «هیل» و «آسوشیتدپرس»، برخی از کارکنان خود را به دلیل عبور از خطوط قرمز درباره دفاع از فلسطین آزاد یا توصیف اسرائیل به عنوان یک رژیم  آپارتاید اخراج کرده‌اند. همان‌طور که «Truthout» گزارش داده است شبکه «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» برنامه «مهدی حسن» را پس از آنکه وی به عنوان یکی از تنها مجری‌های خبری در یکی از شبکه‌های بزرگ تلویزیونی به مخالفت علنی با خشونت اسرائیل پرداخت، متوقف کرد. 
همچنین «فیلیپ‌گیرالدی» افسر سابق سازمان سیا دلایل سرکوب مردم آمریکا و سلب آزادی بیان را اینطور عنوان می‌کند که ادعای «یهودستیزی فزاینده» به دنبال حمله ۷ اکتبر حماس در آمریکا به کار بسته شد و در این رابطه منبعی که به آن استناد می‌شود «اتحادیه ضد افترا» است که اعلام کرده یهود‌ستیزی از 7 اکتبر ۲۰۲۳ در ایالات متحده ۳۸۸ درصد افزایش یافته است. این افسر سابق سازمان سیا معتقد است باید توجه داشت که این سازمان یهودی یک منبع قابل‌اعتماد درباره صحبت درباره یهودستیزی نیست، چرا که دستور کار آن به‌طور آشکار، ارسال این پیام است که «یهودیان به ‌عنوان یک گروه مورد تهدید قرار می‌گیرند» و این موضوع تا حدود زیادی درست نیست. دلیل اینکه چرا یهود‌ستیزی و انکار هولوکاست اغلب علیه منتقدان مورد استفاده قرار می‌گیرد، بی‌اعتبار کردن آنها بدون نیاز به ارائه هیچ مدرکی است. برای «اتحادیه ضد افترا»، اینکه یک دانشجوی یهودی که در محوطه دانشگاه راه می‌رود و از کنار یک پوستر طرفدار فلسطین رد شده و از آن ناراحت می‌شود، یک حادثه یهود‌ستیزانه به حساب می‌آید! اگر افزایش واقعی یهود‌ستیزی وجود داشته باشد، در پاسخ به درنده‌خویی و وحشیگری بسیار مشهودی است که دولت یهود علیه ساکنان اصلی سرزمینی که زمانی فلسطین نام داشت، از خود نشان داده است.
رژیم صهیونیستی اما به جای پاسخگویی به جنایت‌های چند دهه‌ای خود و پس از اشغال سرزمین‌‌های فلسطینی، دوباره به غزه حمله کرد و این منطقه کوچک را با یکی از شدیدترین بمباران‌های تاریخ درهم کوبید که در نتیجه آن نزدیک به 2.2 میلیون فلسطینی ساکن غزه آواره شدند. به گفته وزارت بهداشت غزه تعداد شهدای تجاوزات رژیم صهیونیستی به ۲۹ هزار و ۷۸۲ شهید و ۷۰ هزار و ۴۳ زخمی رسیده است که اغلب آنها زن و کودک هستند. تحلیل‌ها می‌گوید تلفات واقعی غیرنظامیان ممکن است حتی بیشتر باشد. رژیم صهیونیستی بیمارستان‌ها و آمبولانس‌ها را بمباران و نیمی از ساختمان‌های غزه را ویران کرده است. صهیونیست‌ها تقریبا تمام آب، غذا و برق 2.2 میلیون ساکن غزه را قطع کرده‌اند و با هر تعریفی، با یک «نسل‌کشی» روبه‌رو هستیم. رژیم صهیونیستی با تصور اینکه مجازات گسترده غیرنظامیان ساکن غزه می‌تواند راهبرد کوچاندن مردم فلسطین به مصر باشد، وارد درگیری‌ای شد که از پیش در آن شکست‌خورده است. این نسل‌کشی نه تنها ساکنان غزه را متقاعد نکرده تا دست از حمایت حماس بردارند بلکه باعث افزایش خشم فلسطینی‌ها و حتی مردم جهان شده است.
اوج کاربرد استراتژی مجازات اجباری غیرنظامیان در جنگ دوم جهانی بود. به گواه تاریخ، بمباران بی‌هدف شهرها در آن جنگ به سادگی با نام‌های محلی اهداف یادآوری می‌شود: هامبورگ (۴۰۰۰۰ کشته)، دارمشتات (۱۲۰۰۰ کشته) و درسدن (25000 کشته). حالا غزه را می‌توان به این لیست نفرت‌انگیز اضافه کرد. این نظریه می‌گوید مردم، زمانی که به دنبال این بمباران‌ها به نقطه شکست برسند، کاسه صبرشان لبریز شده و علیه دولت‌های خود قیام خواهند کرد و موضع خود را تغییر خواهند داد اما حالا این مساله برعکس شده است و شاهد شکل‌گیری موجی از بیداری علیه استبدادگران مدرن در جهان هستیم. اکنون مجازات عظیم غیرنظامیان به جای درهم شکستن روحیه جنگندگی فلسطینی‌ها، مردم این کشور را متقاعد کرده که شدیدتر از همیشه با رژیم صهیونیستی بجنگند. آنچه از بوشنل شاهد بودیم، در ادامه بیداری جمعی مردم خاورمیانه علیه رژیم صهیونیستی است که در جهان در حال تحقق است و دیروز نمونه کوچک آن را که به فجیع‌ترین نوع خود بروز کرد، مردم دنیا نظاره‌گر بودند. حال زمان آن است که کنگره آمریکا به جای تصویب بودجه‌های بی‌حد و مرز از جیب مالیات‌دهندگان، جلسه‌ای را با محوریت یک سوال ساده برگزار کند: «آیا این عملیات‌ها بیشتر از کشتن انسان‌ها، جنگجو برای حماس پرورش نمی‌دهد؟» یا شاید سیاستمداران در واشنگتن باید از سربازان آمریکایی بپرسند آیا آنها «آماده مرگ برای دولت یهود هستند؟» یا باید یک رفراندوم ملی برگزار و از مردم پرسیده شود «آیا می‌خواهند به تسلیح و ارسال میلیاردها دلار به اسرائیل و اوکراین ادامه دهند؟»

Page Generated in 0/0065 sec