printlogo


کد خبر: 278003تاریخ: 1402/12/23 00:00
نگاه
فرامتن بقا یا خروج اردوغان از قدرت

محمدحسین مهدوی‌زادگان: رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در تازه‌ترین سخنرانی خود از ترک قدرت در آینده خبر داده و دوره کنونی ریاست‌جمهوری خود را آخرین دوران حضور خود در راس معادلات سیاسی ـ اجرایی آنکارا خوانده است. اگرچه اپوزیسیون دولت ترکیه این ادعا را پوپولیستی، پوچ و غیرقابل تحقق خوانده‌اند اما سخن ما فراتر از بقا یا عدم بقای مرد اول حزب عدالت  توسعه در قدرت است. اسلام سکولار، کمالیسم و پوپولیسم و تکنوکراسی ۴ رکن اصلی معادلات  داخلی ترکیه طی ۲ دهه اخیر را تشکیل می‌دهد. اگرچه در طول سال‌های ابتدایی حضور اردوغان در مسند قدرت، ژنرال‌ها و دادگاه قانون اساسی ترکیه جهت حذف وی از مناسبات قدرت خیز برداشتند اما پس از مدتی وی حکم یک «کبریت بی‌خطر» را برای طرفداران لائیسیته در ترکیه پیدا کرد. فاصله گرفتن شاگرد قدیمی مرحوم دکتر «نجم‌الدین اربکان» از استادش و در عوض، ائتلاف با دولت باغچه‌لی از حزب حرکت ملی بر همگان مسجل کرد «ثوابت اعتقادی» در ذهن وی جای خود را به «متغیرات فرصت‌طلبانه» داده است. «بقا در قدرت» تبدیل به کلیدواژه اصلی و دال مرکزی منظومه راهبردی اردوغان شد. در این مسیر، بسیاری از شرکا و دوستان سابق اردوغان از وی فاصله گرفتند؛ از عبدالله گل رئیس‌جمهور سابق ترکیه تا احمد داوود اوغلو استراتژیست حوزه سیاست خارجی و علی باباجان معاون سابق اردوغان. اردوغان همواره تلاش کرده است خود را یک پراگماتیست و عملگرا جلوه دهد تا بتواند سبد رای خود را در ادوار مختلف انتخاباتی فربه نگاه دارد. با این حال باید مراقب آدرس غلط اردوغان بود. او در ترسیم حدود و ثغور قدرت ۲۰ ساله‌اش، بر «شخصیت ایجابی»‌اش تاکید ویژه دارد. با این حال جنس آرای اردوغان طی حداقل ۲ انتخابات اخیر را باید تا حدود زیادی «سلبی» قلمداد کرد. رئیس جمهور ترکیه سال‌هاست یکه‌تازی خود در آک‌سارای را مدیون تکثر مخالفان و خودزنی آنهاست. حزب جمهوری‌خواه خلق، حزب دموکراتیک خلق و حزب خوب (به رهبری مرال آکشنر) و دیگر جریانات مخالف دولت ترکیه، قدرت خلق تصویری مشترک بر مبنای «اتحاد» و «کارآمدی» را نداشته و همین مساله، شهروندان ترکیه‌ای از ادیرنه تا اردهان را بر آن می‌سازد جهت جلوگیری از  تحقق یک ساختار مبهم و چندلایه  در عرصه حکمرانی سیاسی کشورشان، بقای اردوغان را ترجیح دهند. تلاش نافرجام و بسیار پرهزینه اردوغان جهت عضویت در اتحادیه اروپایی و مداخله تروریستی، مخرب و وقیح آنکارا در جنگ داخلی سوریه (با هدف سرنگونی بشار اسد) ۲ خطای محاسباتی ـ راهبردی بزرگی بود که هنوز عواقب و تبعات آن گریبانگیر آنکاراست. 
اردوغان در جریان تاسیس گروه‌های تروریستی - تکفیری داعش و جبهه النصره، تبدیل به نقطه ثقل و گرانیگاهی برای دشمنان انسانیت و بشریت در حوزه شامات شد. رئیس‌جمهور ترکیه به جای درک واقعیات جاری در منطقه و جهان، تبدیل به یکی از کارگزاران منطقه‌ای پروژه خونین غرب و رژیم جعلی صهیونیستی در سوریه شد. رئیس‌جمهور ترکیه که عطش تبدیل شدن به چهره اول منطقه، وی را لحظه‌ای آرام نگذاشته بود، قمار خود را در دمشق باخت! 
اردوغان در نهایت به نقطه کنونی رسید؛ جایی که حاضر شد بر سر اخوان‌المسلمین مصر و حتی حماس، با قاهره و رژیم اشغالگر قدس معامله کند و حتی در طول جنگ غزه حاضر نشود تراز تجاری آنکارا – تل‌آویو  و صادرات انرژی به قاتلان کودکان فلسطینی را متوقف کند. در کنار این موارد، او همچنان نیم‌نگاهی به استراسبورگ و بروکسل دارد تا بلکه سیگنالی مثبت جهت عضویت کشورش در اتحادیه اروپایی دریافت کند. گویا ۲ دهه دوندگی بی‌نتیجه هنوز رئیس‌جمهور ترکیه را نسبت به هزینه‌های بازی در زمین غرب آگاه نساخته است. کاهش شدید و غیرقابل تصور ارزش لیر ترکیه، تحت تاثیر همین محاسبات ایده‌آل‌گرایانه و خلق انتظارات کاذب رخ داده و میزان نارضایتی عمومی از اردوغان را به صورت تصاعدی افزایش داده است. در این میان ماندن یا رفتن اردوغان اهمیتی ندارد، زیرا رئیس‌جمهور بعد ترکیه (به فرض آنکه مخالف اردوغان و فردی غیر از حزب عدالت و توسعه باشد)، قطعا باید انرژی و توان زیادی را خرج تغییر برخی مناسبات زیرساختی و جایگزین کردن آنها با پیش‌فرض‌ها و ایده‌های منطقی کند. این دغدغه در سیاست منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنکارا بیشتر نمود دارد.

Page Generated in 0/0056 sec