علی عسگری: سالهاست با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، رهبر معظم انقلاب اسلامی محفلی قرآنی را تدارک دیده و به ترویج فرهنگ قرآنخوانی میپردازند. جدا از آنکه اهتمام ایشان به احیا و ترویج این سنت حسنه را میتوان در ذیل رسالتهای دینی ایشان طرح کرد اما جای این پرسش باقی است: گذشته از دلیل مذکور، چه عوامل دیگری ایشان را به سوی برگزاری چنین محفلی که قطعا وجه نمادین کنش آن بسیار جدی است، میکشاند؟ پاسخ این موضوع را در ذیل کلیدواژه «متفکر قرآنی» میتوان توضیح داد. به عبارت دیگر در فکر و اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی قرآن جایگاه ویژهای در مواجهه با مسائل دارد. قرآن از منظر ایشان نسبتی با زندگی پیدا کرده است که میتوان از دریچه آن پاسخ مسائل فردی و اجتماعی را جست. با مطالعه زیست دینی رهبر معظم انقلاب طی چند دهه گذشته این موضوع به نحو جدی چشمنوازی میکند که در دوره پیش از انقلاب، قرآن در محور فعالیتهای مبارزاتی ایشان قرار داشته و در دوره پس از انقلاب نیز در حوادث گوناگون، همواره با تفکر قرآنی که از طریق انس و ملکه شدن باطن قرآن برای انسان پیش میآید، در مسائل گوناگون روزنهگشایی کردهاند. بخش زیادی از مباحث قرآنی حضرت آیتالله خامنهای که از اساس نیز متعلق به دوران پیش از انقلاب اسلامی است، گواهی بر این موضوع است. علاوه بر آن، کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» که حاصل درسگفتارهای ایشان در دوران پیش از انقلاب است، بخوبی نشان میدهد قرآن در حیطه جامعهسازی و سیاست چه جایگاه رفیعی در اندیشه آیتالله خامنهای دارد. در توضیح بیشتر میتوان گفت شاکله فکری آیتالله خامنهای را قرآن کریم شکل داده و این بنا توسط دیگر منابع دینی بسط یافته است. لذا قرآن را میتوان ستون فقرات فکر دینی ایشان دانست. رهبر انقلاب نسبت میان قرآن و ابعاد زندگی انسان را اینگونه ترسیم میکنند: «یک مقداری باید به مسائل مربوط به قرآن اهتمام ورزید. قرآن کتاب زندگی است، کتاب حکمت است، کتاب درس است؛ دیگر در این زمینه ما زیاد صحبت کردهایم، نمیخواهم آنچه را گفتهایم مجددا تکرار کنم. قرآن برای همه بخشهای زندگی درس دارد. هر صفحهای از قرآن را که شما نگاه کنید، وقتی دقت کنیم، تدبر کنیم، در هر صفحه قرآن انسان میتواند دهها نکته اساسی برای زندگی پیدا کند. اینها مسائل مهمی است. نه فقط مسائل مربوط به عالم آخرت - که آنها در قرآن خیلی سنگین و پررنگ و قوی است - حتی مسائل مربوط به زندگی شخصی ما، زندگی خانوادگی ما، مساله حکومت ما، مساله ارتباطات بینالمللی ما، نسبت به همه اینها و برای همه اینها در قرآن حکمت است؛ تدبیر هست. خب! باید ما از این استفاده کنیم، از قرآن استفاده کنیم».
نکته قابل تأمل در زمینه این گفتار آن است که آیتالله خامنهای قرآن را نه فقط کتاب آخرت که کتاب دنیا، نه فقط کتاب زندگی فردی که کتابی اجتماعی و از همه آنها جالب توجهتر قرآن را نه فقط کتابی برای جنبش و نهضت بلکه کتاب اداره کشور معرفی میکنند. آنچه در گفتارهای موجود پیرامون قرآن به چشم میخورد آن است که اگر بخواهند جایگاه رفیعتری برای قرآن لحاظ کنند، در نهایت قرآن را کتاب انقلاب و کتابی معرفی میکنند که میتواند جامعه را به حرکت درآورد اما نکته قابل تأمل در بیان ایشان آن است که قرآن کتاب اداره، سیاست و روابط بینالملل است. شخص رهبر معظم انقلاب اسلامی به نظر برای چگونگی این برداشت، از الگوهای درخشان هستند. آنچه از الگوی ایشان میتوان برداشت کرد آن است که روش استنباط موارد مرتبط با حاکمیت از قرآن بیش از آنکه روشمند و فرمولی باشد، حاصل انس و تدبر ویژهای است که منجر به ملکه شدن فکر قرآنی در نزد انسان میشود.
افزون بر موارد مذکور، نکته دیگری که میتوان ذکر کرد آن است که اگر فرهنگ به معنای نظام عقیدتی و فکری را در قلب و بطن تمدن بدانیم، قرآن به معنای تام کلمه کتاب تمدنسازی است. قرآن کریم با خلق معنای جدیدی از انسان، ظرفیتی بینظیر را در راستای خلق تمدن نوین اسلامی در اختیار انسان قرار داده و این همان مضمونی است که رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره کردهاند.
در پایان این یادداشت به نحو خلاصه میتوان چنین گفت: بنا بر طرح 5 مرحله رهبر معظم انقلاب برای رسیدن به تمدن اسلامی یعنی 5 دوره انقلاب، نظام، دولت، جامعه و تمدن اسلامی، قرآن کتاب محوری تمام دورههاست.