حجتالاسلام هادی انصاری: مساله این نگاشته نه خود رخدادی است که در درمانگاه قرآن و عترت قم میان یک طلبه و زن مکشفه رخ داد، بلکه نوع مواجههای است که متاسفانه برخی روحانیون یا وابستگان به علما و مراجع تقلید بدون شناخت از صحنه و با تحریک رسانههای شناختهشده از خود بروز دادند. لذا برای بیان توضیح خود ابتدا از یک رخداد تاریخی شروع میکنم. خداوند در آیه ۶۳ سوره مائده میفرماید: «لَوْ لاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ».
خداوند متعال جنگ در ماه حرام را ممنوع کرده بود. پیامبر خدا گروهی چند نفره از مسلمانان را به سرکردگی «عبدالله بن جحش» برای کار اطلاعاتی نسبت به تواناییهای دشمن گسیل داشت. رسول خدا به آنان فرموده بودند دست به جنگ نزنند و فقط کسب اطلاعات کنند. آنان به دلیل پارهای از مسائل اشتباه کردند و با دشمن درگیر شدند. چند نفر از آنان را کشتند و وارد مدینه شدند. خبر در همه جا پیچید. ماهیت مساله از یک اقدام نظامی کوچک به مسالهای رسانهای و سیاسی - اجتماعی تبدیل شده بود. منافقان زبانشان دراز شده بود و میگفتند اصحاب محمد[ص] حتی به قوانین سنتی عرب هم پایبند نیستند. آنان اینقدر گستاخند که حرمت ماه حرام را شکستهاند و در ماه حرام از قریش چند نفر را کشتهاند.
پیامبر سخت مغموم بودند. مومنان از این اشتباه سرافکنده بودند. منافقان به اصطلاح امروزی هشتگ ترند کرده و زبان درازی میکردند.
آیه آمد: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِالله وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَالله وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کَافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (بقره – 217)؛ از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام، سوال مىکنند؛ بگو: جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است ولى جلوگیرى از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجدالحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه (و محیط نامساعد که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمیدارد) حتى از قتل بالاتر است و مشرکان، پیوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان بازگردانند ولى کسى که از آیینش بازگردد و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، بر باد میرود؛ و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود».
آیه محکم و قاطع سخن گفت. نه حسی از سرافکندگی در آن بود و نه مایهای از تأسف و عذرخواهی. اشتباه از گروه مسلمانان بود اما آیه لحنی متفاوت داشت. هم کفار را منکوب کرده بود و هم منافقان را به طعنه ارتداد نواخته بود. پیامبر مقتدرانه و قدرتمندانه به صحنه مدیریت سیاسی مدینه بازگشت.
این روزها ماجرای درمانگاه قرآن و عترت قم، آن طلبه، آن زن وقیح و... بسیار پخش شده است. نگارنده هم مثل خیلیهای دیگر در فرض صحت ماجرای عکسبرداری، معتقد به اشتباه بودن این کار هستم اما هزار درجه اشتباهتر از آن بیحجابی آن زن است و هزار درجه اشتباهتر از بیحجابی آن زن، سخن برخی حوزویان است که بدون درکی از ماهیت رسانهای و سیاسی - اجتماعی مساله، موضعگیریشان در پازل مخالفان حجاب و منافقان امت و هشتگ ترندکنهای «من یک سلیطهام» قرار میگیرد. ای کاش علمای ربانی در این مسائل پیش از دیگران ورود میکردند و عرصه را برای جولاندهی برخی افراد حوزوی باز نمیگذاشتند و ای کاش روحانیون و برخی وابستگان به بیت مراجع که سریعا نسبت به نهی از منکر طلبه مذکور آستین همت را بالا زدهاند، میدانستند آب فقه و احکام را به آسیاب چه جریانی میریزند.