printlogo


کد خبر: 278176تاریخ: 1402/12/27 00:00
انصارالله، مهره پیاده‌ای که در یک حرکت، غرب و نظم مبتنی بر قوانین آن را مات کرد
چگونه یمن همه چیز را تغییر داد
یمنی‌ها علاوه بر انجام وظیفه مقدس خود در دفاع از غزه تبدیل به بازیگری کلیدی در قالب محور مقاومت برای خلع کنترل استعمار ی بر اوراسیا و آفریقا شده‌اند

شطرنج چه در شمال هند، شرق چین یا آسیای مرکزی اختراع شده باشد، از ایران تا ترکستان یک بازی آسیایی است. در شطرنج همیشه زمانی فرا می‌رسد که یک پیاده ساده می‌تواند کل صفحه شطرنج را به هم بریزد، معمولا از طریق حرکتی از ردیف عقب که تأثیر آن در ابتدا به سادگی قابل محاسبه نیست. بله! یک پیاده می‌تواند مات لرزه‌برانگیزی را به حریف تحمیل کند. در حال حاضر از نظر ژئوپلیتیک در چنین وضعی هستیم. دامنه اثر آبشاری این حرکت واحد در صفحه شطرنج توسط انصارالله یمن یعنی محاصره خیره‌کننده و ریزبینانه دریای سرخ، از کشتیرانی جهانی، زنجیره تامین و جنگ کریدورهای اقتصادی فراتر است. ناگفته نماند پیش‌بینی پرطمطراق نیروی دریایی آمریکا به ورطه‌ای بی‌ربط تنزل می‌یابد. انصارالله، جنبش مقاومت یمن، به صراحت اعلام کرده هر کشتی وابسته به اسرائیل یا به مقصد فلسطین اشغالی توقیف خواهد شد. در حالی که غرب دست و پا می‌زند و خود را هدف تصور می‌کند، بقیه جهان کاملا واقفند که همه حمل‌ونقل‌های دیگر [در این مسیر] آزاد است. تانکرهای روسی، همچنین کشتی‌های چینی، ایرانی و متعلق به جنوب جهانی، بدون مزاحمت به حرکت خود در تنگه باب‌المندب - که عرض باریک‌ترین نقطه آن 33 کیلومتر است - همچنین دریای سرخ ادامه می‌دهند. قطعا نظام سلطه از این وضع که «نظم مبتنی بر قوانین» آن را به چالش کشیده، برآشفته است. نظام سلطه خشمگین است که کشتی‌های غربی که انرژی یا کالا را به اسرائیل قانون‌شکن تحویل می‌دهند، راه‌شان سد است و در نتیجه زنجیره تامین قطع شده و در بحران عمیقی فرو رفته است. هدف مشخص‌شده، اقتصاد اسرائیلی است که در حال حاضر وحشیانه خون می‌ریزد. این ثابت می‌کند یک حرکت یمن از سیل تحریم‌های امپراتوری کارآمدتر است. امکان وسوسه‌انگیز تبدیل این تک حرکت به یک تغییر پارادایم (الگو) بدون بازگشت است که سکته سلطه را بدخیم‌تر می‌کند، بویژه به این خاطر که تحقیر امپراتوری عمیقا در تغییر پارادایم ریشه دارد. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، اکنون در حال ارسال پیامی غیرقابل انکار است: کانال سوئز را فراموش کنید! مسیری که باید طی شود، مسیر دریای شمالی است که چینی‌ها، در چارچوب مشارکت راهبردی با روسیه آن را جاده ابریشم قطب شمال می‌نامند.
روس‌ها برای اروپایی‌های مات و مبهوت، ۳ گزینه را به تفصیل در نظر گرفته‌اند: اول؛ 15 هزار مایل (بیش از 24 هزار کیلومتر) در اطراف دماغه امید نیک (منتهی‌الیه جنوبی قاره آفریقا) حرکت کنید. دوم؛ از مسیر ارزان‌تر و سریع‌تر دریای شمال روسیه [اقیانوس شمالی که دیگر منجمد نیست] استفاده کنید. سوم؛ ارسال محموله از طریق راه‌آهن روسیه.
«روس اتم» [بنگاه دولتی انرژی هسته‌ای روسیه] که بر مسیر دریای شمال نظارت دارد، تاکید کرده کشتی‌های غیریخ‌شکن اکنون می‌توانند در تابستان و پاییز در این مسیر حرکت کنند و بزودی ناوبری در تمام طول سال با کمک ناوگان یخ‌شکن‌های هسته‌ای امکان‌پذیر خواهد بود. همه اینها پیامدهای مستقیم تک‌حرکت یمن است. بعد چه؟ ورود یمن به بریکس‌پلاس در نشست کازان که اواخر سال 2024 به ریاست روسیه برگزار می‌شود؟
 
قاب معماری جدید در غرب آسیا
ناوگان تحت رهبری آمریکا برای عملیات دریایی حفاظت از نسل‌کشی غزه که حتی قبل از تولد مرده بود، گرد هم آمدند. این عملیات ایذایی جدای از ترساندن انصارالله، ممکن است برای هشدار دادن به ایران راه افتاده باشد. درست مانند حوثی‌ها اما تهران به این راحتی مرعوب نمی‌شود زیرا همان‌طور که آلستر کروک، تحلیلگر غرب آسیا به اختصار می‌گوید: «سایکس - پیکو مرده است».
این یک تغییر کوانتومی در صفحه شطرنج است. به آن معنا که از این پس قدرت‌های آسیای غربی هستند که معماری جدید منطقه‌ای را شکل خواهند داد، نه «طرح‌نمایی» نیروی دریایی آمریکا. این نتیجه‌ای غیرقابل وصف دارد: آن 11 گروه ضربت ناو هواپیمابر ایالات متحده در رابطه با اهداف عملی، اساسا بی‌ارزشند. همه در سراسر غرب آسیا بخوبی می‌دانند موشک‌های انصارالله می‌توانند میدان‌های نفتی عربستان و امارات را مورد اصابت قرار دهند و از کار بیندازند، بنابراین جای تعجب نیست که ریاض و ابوظبی هرگز قبول نکنند بخشی از نیروی دریایی تحت رهبری آمریکا برای به چالش کشیدن مقاومت یمن شوند. نقش شهپادهای زیردریایی را که اکنون روسیه و ایران در اختیار دارند نیز به این غائله بیفزایید. 50 فروند از اینها را تصور کنید که یک ناو هواپیمابر آمریکایی را هدف گرفته‌اند: این ناو هیچ دفاعی نخواهد داشت. با اینکه آمریکایی‌ها هنوز زیردریایی‌های بسیار پیشرفته‌ای دارند اما نمی‌توانند باب‌المندب و دریای سرخ را برای کاربران غربی باز نگه دارند. در زمینه انرژی، حداقل هنوز مسکو و تهران حتی نیازی ندارند درباره استفاده از گزینه هسته‌ای یا قطع بالقوه حداقل 25 درصد از عرضه جهانی نفت فکر کنند. همان‌طور که یکی از تحلیلگران خلیج‌فارس به اختصار توصیف می‌کند: «این امر به طور جبران‌ناپذیری سامانه مالی بین‌المللی را منهدم می‌کند».
برای کسانی که هنوز مصمم به حمایت از نسل‌کشی در غزه هستند، هشدارهایی وجود دارد. محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق به صراحت به این مورد اشاره کرده است. تهران قبلا خواستار تحریم کامل نفت و گاز علیه کشورهای حامی اسرائیل شده است. محاصره کامل دریایی اسرائیل که به طور دقیق طراحی شده همچنان یک احتمال متمایز است. ژنرال حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این باره گفت: «اسرائیل ممکن است بزودی با بسته شدن دریای مدیترانه، تنگه جبل‌الطارق و دیگر آبراه‌ها مواجه شود».
به خاطر داشته باشید که ما هنوز درباره بسته شدن احتمالی تنگه هرمز صحبت نمی‌کنیم و هنوز در وضعیت حصر کامل دریای سرخ و باب‌المندب نیستیم، زیرا اگر به فرض نومحافظه‌کاران اشتراوسی [باند صهیونیست کاخ سفید] در حال قدرتنمایی واقعا تحت تأثیر تغییر پارادایم قرار نگیرند و ناامیدانه برای «عبرت دادن» به ایران اقدام کنند، محاصره ترکیبی «هرمز - باب‌المندب» ممکن است قیمت نفت را به حداقل 500 دلار در هر بشکه برساند که این بازار 618 تریلیون دلاری مشتقات و کل سامانه بانکی بین‌المللی را ساقط می‌کند.
 
ببر کاغذی در شیشه مربا
هرچه باشد حق با مائوتسه تونگ [اولین رهبر چین کمونیستی] بود: «ایالات متحده ممکن است در واقع یک ببر کاغذی باشد».
 پوتین اما بسیار محتاط‌تر، سردتر و حسابگرتر است. با چنین رئیس‌جمهوری در روسیه، بحث یک پاسخ نامتقارن، دقیقا زمانی که هیچ‌کس انتظار آن را ندارد مطرح است. این ما را به فرضیه کاری اصلی می‌رساند که شاید بتواند بازی سایه را که تک‌حرکت انصارالله روی صفحه شطرنج پوشانده است، توضیح دهد. زمانی که سیمور هرش، روزنامه‌نگار تحقیقی آمریکایی برنده پولیتزر ثابت کرد تیم بایدن چگونه خطوط لوله نورداستریم [در دریای شمال اروپا بین روسیه و آلمان] را منفجر کرده، هیچ واکنشی از روسیه به آنچه در واقع یک اقدام تروریستی علیه گازپروم، علیه آلمان، علیه اتحادیه اروپایی و علیه یک لشکر از شرکت‌های اروپایی بود، دیده نشد. تا اینکه یمن، اکنون با یک قطع طریق ساده، کشتیرانی جهانی را به هم ریخته است. پس چه چیزی آسیب‌پذیرتر است؟ شبکه‌های فیزیکی تامین انرژی جهانی (موسوم به خط لولستان) یا تالاسوکراسی، سلطه دولت‌هایی که قدرت خود را از برتری دریایی می‌گیرند؟
روسیه به خط لولستان امتیاز می‌دهد. به عنوان مثال، نورداستریم و پاور آو سیبری یک و 2 را ببینید. آمریکا اما خود را سلطه‌گر می‌داند و همیشه به قدرت تالاسوکراسی‌اش که وارث عصر «بریتانیا بر امواج حکم می‌راند» تکیه دارد. خب دیگر نیست! و در کمال تعجب، رسیدن به این نقطه حتی مستلزم گزینه هسته‌ای، یعنی بستن تنگه هرمز نبود که بازی‌های واشنگتن و کاسبان ترس آن را دیوانه‌وار می‌خوانند. البته قطب مقابل آمریکا تفنگش را به رخ نمی‌کشد اما این یک گزاره شگفت‌انگیز است که تک‌حرکت یمن ممکن است در بالاترین سطح بین ۳ عضو بریکس - روسیه، چین و ایران که نومحافظه‌کاران واشنگتن آن را محور شرارت جدید می‌نامند - به علاوه ۲ عضو دیگر بریکس پلاس یعنی ۲ نیروگاه انرژی سعودی و امارات هماهنگ شده باشد. به این شکل که یک طرف برای طرف دیگر پیغام فرستاده است: «اگر شما این کار را انجام دهید، ما از شما حمایت می‌کنیم».
البته هیچ‌کدام از اینها از اخلاص یمن نمی‌کاهد: دفاع آنها از فلسطین یک وظیفه مقدس است. امپریالیسم غربی و سپس سرمایه‌داری درنده، همواره مسحور بلعیدن یمن بوده‌اند، روندی که عیسی بلومی [نویسنده ترک‌تبار سوئدی] در کتاب باشکوه خود با عنوان «ویران کردن یمن» اینگونه توصیف می‌کند: «ضرورتا نقش تاریخی یمنی‌ها را به عنوان موتور اقتصادی، فرهنگی، معنوی و سیاسی برای بسیاری از کشورهای اقیانوس هند سلب می‌کند». 
با این حال یمن غیرقابل تسخیر است و مصداق آن ضرب‌المثل محلی، «مرگبار» (یمن فتاکه) است. انصارالله یمن به عنوان بخشی از محور مقاومت، اکنون یک بازیگر کلیدی در یک درام پیچیده در سراسر اوراسیاست که اتصال هارتلند (قلب سرزمینی) را بازتعریف می‌کند. این اتصالات در کنار طرح یک کمربند - یک جاده چین (BRI)، کریدور حمل‌و‌نقل بین‌المللی شمال - جنوب به رهبری هند - ایران - روسیه (INSTC) و مسیر جدید دریای شمال روسیه، همچنین شامل کنترل بر نقاط بازرسی راهبردی در اطراف دریاهای مدیترانه و شبه‌جزیره عربی است. این یکی دیگر از پارادایم‌های ارتباط تجاری است که کنترل استعماری و نواستعماری بر غرب آفریقا - اوراسیا را تا حدودی در هم می‌شکند. پس درست است که بریکس پلاس از یمن حمایت می‌کند که با یک حرکت،  «نظم آمریکایی» را داخل شیشه مربای «مادر تمام ژئوپلیتیک‌ها» انداخت.
منبع: کردل

Page Generated in 0/0063 sec