printlogo


کد خبر: 278399تاریخ: 1403/1/16 00:00
تأملی بر تأکید اخیر رهبر انقلاب بر اثربخشی بیشتر رسانه نسبت به قدرت سخت در مقابله با دشمن
جبهه قلمدار

رهبر انقلاب در دیدار شعرا که به یک سنت ثابت در ماه مبارک رمضان تبدیل شده به اهمیت رسانه در دنیای جدید بویژه در تقابل با جنگ روانی دشمن اشاره و تصریح کردند رسانه‌ها بیشتر از موشک و پهپاد در عقب راندن دشمن موثر هستند.
درباره این فرمایش رهبر معظم انقلاب می‌توان چند نکته را مورد توجه قرار داد.
1- تاکید رهبر انقلاب بر میزان و محدوده اثربخشی رسانه به‌ معنای نفی ابزار سخت دفاعی در مقابل دشمن نیست. در واقع ایشان بدون نفی قدرت سخت، به اولویت داشتن قدرت نرم در مواجهه با نقشه‌های دشمن تاکید کرده‌اند. رهبر انقلاب دست‌کم از ۳ دهه قبل نسبت به مقوله تهاجم فرهنگی هشدار داده‌اند و طی این مدت بارها نیز نسبت به مراقبت از سرحدات نرم‌افزاری و عقیدتی انقلاب اسلامی و هنجارهای ملی و مذهبی مردم ایران انذار داده‌اند. این بار در روزهای نخستین سال ۱۴۰۳، تاکید ایشان بر اولویت داشتن اثربخشی مقابله نرم با دشمن نسبت به مواجهه سخت، این مهم را یادآوری می‌کند که در مواجهه جبهه انقلاب با نقشه‌ها و برنامه‌های دشمن، اکنون قدرت رسانه‌ای بیشتر از قدرت سخت نظامی به کار می‌آید. تحلیل و تفسیر موجز این اشارت رهبر انقلاب این است که خط مقدم جمهوری اسلامی با دشمنان، اکنون نه در مرزها و خیابان‌ها، بلکه در ذهن‌ها، فکر‌ها و قلب‌هاست. اسلحه و امکانات این نبرد نرم قطعا رسانه‌ها هستند اما رسانه صرفا ابزار و امکان انتقال پیام و مفاهیم است. در واقع اکنون خط مقدم مواجهه با دشمن، صحنه مقابله پیام‌ها و مفاهیم است؛ پیام‌هایی که باید در ۳ حوزه آنها را منظم کرد. 
الف - رفتار تهاجمی و فعالانه: نظم غربی به عنوان مهم‌ترین دشمن سیستماتیک جمهوری اسلامی ایران، اکنون در وضعیت ضعیف و شکننده‌ای قرار دارد. یکی از پیام‌هایی که باید توسط رسانه‌ها تولید و به صورت گسترده توزیع شود؛ ضعف، ناکارآمدی و ناعادلانه بودن این نظم و اشاره مکرر به مصادیق آن است. نقطه عطف شکنندگی و اضمحلال نظم غربی در باور عمومی مردم دنیا، جنایاتی است که در غزه رخ می‌دهد و بانی و زمینه‌ساز آن، نظام غربی به ریاست آمریکاست. در کنار مساله غزه که همه هنجارها و ارزش‌های ادعایی نظام غربی را به چالش می‌کشد، شکاف‌های طبقاتی و اجتماعی کشورهای غربی مانند آمریکاست؛ انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا سوژه مناسبی است که رسانه‌های داخلی در سال جدید روی آن تمرکز کرده و از دل تحولات مربوط به آن، ماهیت اصلی نظام لیبرال - دموکراسی و تضادهای سیستماتیک آن با منافع ملی آمریکا و نیز بی‌اعتباری ساختارهای آن نزد افکار عمومی مردم این کشور را نشان دهند. دیکتاتوری دولت‌های اروپایی بویژه در مواجهه با رشد اسلامگرایی در این قاره و نیز شکنندگی آنها در مواجهه با جنگ اوکراین از جمله موضوعاتی است که رسانه‌های ایرانی در رویکرد فعالانه خود علیه دشمن باید روی آن تمرکز کنند. 
ب- وحدت ملی: فتنه ۱۴۰۱ با همه تبعات و آسیب‌هایی که به جامعه ایرانی وارد کرد، دچار شکست شد. پروژه ۱۴۰۱ پروژه براندازی جمهوری اسلامی بود؛ همه ابزارهای سخت و نرم و تمام اندوخته‌های آنان در ۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب به میدان آورده شد اما شکست سنگینی خوردند. تعطیلی شبکه «منتو» در اواخر سال گذشته و نیز اعلام تعطیلی دفتر واشنگتن شبکه تروریستی «اینترنشنال» از نشانه‌های شکست پروژه براندازی سال ۱۴۰۱ است و این موضوع حاکی از تغییر دستور کار سرویس‌های غربی در نحوه مقابله با ایران است. جمع کردن بساط پیمانکاران رسانه‌ای پروژه براندازی در سال ۱۴۰۱ اگر چه یک‌ خبر خوب برای رسانه‌های انقلابی است اما با توجه به آسیب‌های اجتماعی و امنیتی‌ای که فتنه ۱۴۰۱ بر ایران وارد کرده‌ است، این تحلیل دور از ذهن نیست که دشمن پس از شکست در پروژه پاییز ۱۴۰۱، این بار به دنبال تعریف دستور کار‌های جدید و خلق رسانه‌های جدید برای تمرکز بر آسیب‌های وارد کرده به کشور و نظام است. در اتفاقات پاییز ۱۴۰۱، دشمن راهبردهای خود را در ۳ حوزه متمرکز کرد؛‌ زنان، شکاف قومی و شکاف مذهبی. در حوزه زنان همچنان موضوع کشف حجاب و بدپوششی به عنوان ظرفیتی علیه نظام حفظ شده است. ضمن اینکه از این ظرفیت به عنوان اهرمی برای ضدیت با دین و ارزش‌های دینی استفاده می‌شود. در حوزه شکاف‌های مذهبی اگر چه دشمن دستاورد قابل توجهی نداشته است و دیپلماسی منطقه‌ای ایران و مساله غزه تا حدود زیادی مانع ایجاد و تعمیق شکاف مذهبی شده است اما تحرکات مذهبی در برخی استان‌های غربی بویژه در شرق کشور به خصوص پیوندهایی که بین متولی مسجد مکی زاهدان با برخی عناصر فعال در فتنه ۱۴۰۱ ایجاد شده، نشان می‌دهد دشمن همچنان ایجاد و تعمیق شکاف مذهبی را به عنوان یکی از راهبردهای خود پیگیری می‌کند. موضوع شکاف‌های قومی اما جدی‌تر است. با توجه به تمرکز بر عادی‌سازی، موضوع تجزیه و نیز تلاش برای اعتباربخشی به گروهک‌های تجزیه‌طلب توسط رسانه‌های فعال در فتنه سال ۱۴۰۱، تحرکات قومیت‌گرایانه در کشور نیز تشدید شده است.
یکی از راهبردهایی که رسانه‌های انقلابی در سال جدید باید نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند، دوری از پرداختن به هر سوژه و موضوعی است که موجب تشدید هر کدام از این راهبردهای سه‌گانه دشمن می‌شود. بویژه گیر افتادن در دوقطبی‌سازی‌های کاذبی که آبشخور این راهبردهای سه‌گانه است؛ یکی از تکالیف مهم رسانه‌های انقلابی است. در نقطه مقابل، باید راهبرد ایجاد وحدت و انسجام ملی و خلق همدلی در دستور کار قرار گیرد. در این راستا حداقلی‌ترین کار ممکن، ضریب دادن به  موضوعاتی است که بستر و زمینه مشترک ملی، دینی و مذهبی دارند. تولید پیام‌ همدلی و انسجام ملی از دل مناسبت‌ها و مناسک ملی و دینی، هنری است که باید رسانه‌ها خود را به آن مجهز کنند.   
پ- امیدآفرینی: برای افزایش ضریب امید‌آفرینی در جامعه باید گزاره «تغییر» در جامعه ملموس شود. قطعا بخشی از این مهم وابسته به عملکرد دستگاه‌ها است. پوشش هنرمندانه و واقعی توفیقات و دستاوردها دولت، مجلس، قوه ‌قضائیه و سایر دستگاه‌ها و‌‌ نهادها، کمترین کاری است که رسانه‌های انقلابی باید در راستای امید‌آفرینی در جامعه انجام دهند. برای پوشش اثربخش این دستاوردها باید ۴ نکته مورد توجه قرار گیرد:
اول؛ استفاده از ابزار و امکانات رسانه‌ای روزآمد و فراگیر. اینکه مردم اخبار و اطلاعات خود را از طریق کدام یک از مدیوم‌های رسانه‌ای دریافت می‌کنند بسیار مهم است. گفتن‌ واقعیت‌ها در جایی که مردم نمی‌شنوند و نمی‌بینند، آب در هاون کوبیدن است. بنابراین باید راه‌های ارتباط با مردم را دانست و از آن طریق با مردم سخن گفت. 
دوم؛ باید نسبت به تولید رسانه‌های جدید نیز توجه جدی کرد. زمانی که ارتباط‌گیری رسانه‌های موجود با عموم مردم دچار خدشه می‌شود، بدیهی است باید به فکر تولید رسانه‌های جدید بود. باید راه‌های ارتباط جدید با جامعه مخاطب ایجاد کرد. قطعا یکی از موانع ایجاد این راه‌های ارتباط جمعی جدید، وجود نگاه‌ها و ملاحظات کلیشه‌ای محافظه‌کارانه و محدود نسبت به رسانه‌هاست. رسانه ابزار و کریدور انتقال پیام‌ها و مفاهیم است. برای انتقال پیام‌های جدید باید رسانه‌های جدید خلق کرد و در این راستا حتما لازم است نگاه جدیدی نسبت به این قبیل رسانه‌ها ایجاد شود.
سوم؛ باید در توزیع و پوشش خدمات و دستاوردها، از نگاه سنتی «روابط عمومی محور» عبور کرد و پرداخت هنرمندانه منطبق بر واقعیت‌های مربوط به باور عمومی را جایگزین کرد. پیش‌شرط پرداخت هنرمندانه و اثرگذار به دستاوردها و توفیقات کشور، این است که متولیان رسانه باید بدانند دستگاه فکری و محاسباتی جامعه چگونه عمل می‌کند. فرآیند تولید خبر و انتقال پیام باید برای جامعه مخاطب باورپذیر باشد. ساده‌ترین تکنیک برای ایجاد ارتباط و مفاهمه بین رسانه و جامعه مخاطب و به تبع آن، اثرگذاری اقدامات رسانه‌ای، واقع‌گرایی است. 
چهارم؛ رسانه حلقه آخر روایت است. این تصور که وظیفه جهاد تبیین در عملکرد رسانه‌ها و میزان بهره‌مندی آنان از دانش رسانه‌ متبلور می‌شود، ناشی از فهم اشتباه از رسانه است. روایت محدود به رسانه نیست. روایت از ابتدای خلق یک تصمیم و از شروع یک اقدام آغاز می‌شود. رسانه عمدتا هنر روایتگری است، بنابراین لازم است تصمیم‌گیران و مجریان و صاحبان تریبون به هنر روایتگری و تبیین نیز آراسته شوند. 
در این بخش لازم است یک موضوع بسیار مهم نیز مورد توجه قرار گیرد. کسانی و رسانه‌هایی هستند که به هر دلیل، به خصوص به بهانه رقابت‌های سیاسی، تولید ناامیدی می‌کنند. یک بخش از وظیفه مقابله با این افراد و رسانه‌ها، بر عهده رسانه‌های دلسوز و انقلابی است اما بخش مهمی از وظیفه مقابله با عوامل مایوس‌سازی مردم، ابتدا بر عهده متولیان و مسؤولان و سپس بر دوش نهادهای نظارتی است. بویژه در سال جدید لازم است دستگاه‌های نظارتی، امنیتی و قضایی نسبت به برخورد با مایوس‌سازان، خاصه باند موسوم به «پروژه افشاگران» ملاحظات را کنار گذاشته و مانع هدررفت تلاش رسانه‌های انقلابی برای تولید امید‌آفرینی و مقابله با دشمن شوند. 
نکته پایانی اینکه جلب اعتماد عمومی از طریق تمرکز بر مطالبات واقعی و حداکثری مردم و تولید زبان مشترک انجام می‌شود. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رسانه که جایگاه و میزان اثربخشی آن را نشان می‌دهد، ساختن باور و ادبیات اجتماعی مشترک حول آن باور و اعتقاد است.

Page Generated in 0/0063 sec