به بهانه بیستودومین سالروز درگذشت جمشید اسماعیلخانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون
22 سال پیش در چنین روزی خبری باورنکردنی جامعه هنری را در بهت و شوک فرو برد؛ جمشید اسماعیلخانی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بر اثر سکته قلبی درگذشت؛ هنرمند 52 سالهای که از 20 سالگی بازی در تئاتر را آغاز کرد اما شروع فعالیت حرفهایاش به سال 68 و بازی در فیلم سینمایی «زیر بامهای شهر» به کارگردانی اصغر هاشمی بازمیگشت که او را نامزد دریافت سیمرغ بازیگر مکمل نیز در جشنواره فیلم فجر کرد. جمشید اسماعیلخانی البته سال 69 نیز برای ایفای نقش در فیلم «روسری آبی» کاندیدای بهترین بازیگر نقش دوم مرد از جشنواره فیلم فجر شد که نوید شروع مهم و طلایی را برای این هنرپیشه داشت اما آنچه باعث شهرت و محبوبیت وی شد حضور پررنگ در مجموعههای تلویزیونی بود. آیینه، مرغ حق، روزی روزگاری، آپارتمان، شلیک نهایی، به رنگ صدف، کت جادویی، خانه ما، همسایهها و رستوران خانوادگی از جمله شاخصترین مجموعههای تلویزیونی بودند که مرحوم اسماعیلخانی در دهه 70 به ایفای نقش در آنها پرداخت. از طرفی حضور پررنگش در سینما نیز مزید بر علت شد تا محبوبیت این بازیگر شیرازی دوچندان شود، بویژه بازی در فیلمهایی چون مهرمادری، شیدا، آپارتمان شماره 13 و روسری آبی در اواسط دهه 70 او را به چهرهای بسیار مطرح در سینما و تلویزیون بدل کرده بود.
البته در بین آثار سینمایی نیز ایفای شخصیت «آقا ابراهیمخان» در فیلم آپارتمان شماره 13 به نوعی یکی از شاخصترین نقاط عطف بازیهای اسماعیلخانی در حوزه سینما به شمار میرود؛ شخصیت میوهفروشی که تا سالها بعد به گواه گفتوگویش با یکی از نشریات سینمایی، پیشنهادهای مختلف و متعددی با ویژگیهای مشترک با شخصیت آقا ابراهیمخان داشت و بسیار سخت بود بتواند در جامعه هنری از این شخصیت فاصله بگیرد و یکی از مهمترین دلایل حضورش در سریال کت جادویی در نقش مشاور و مباشر اسکویی پس از 7 سال به نوعی پاک کردن نقش آقا ابراهیمخان بود؛ نقشی که آنقدر به زیبایی و درستی از سوی اسماعیلخانی به تصویر کشیده شده بود که در تعدادی از فیلمهای دیگر چون مهر مادری هم با همان تیپ و استایل به ایفای نقش پرداخت.
در کنار فعالیتهای حرفهای و به دور از حاشیه، زندگی شخصی و خصوصی او نیز از تلاطمات مرسوم هنرمندان و چهرههای هنری کاملا به دور بود.
گوهر خیراندیش، همسر این هنرمند پیرامون روابط شخصی و زندگی با وی گفته بود: اوایل ازدواجمان اسماعیلخانی علاوه بر بازیگری، کارگردانی تئاتر هم انجام میداد و آنجا اغلب در کنار هم بودیم و پس از آن در سینما و تلویزیون هم به عنوان همبازی با هم کار میکردیم. ایشان سمت استادی برای من داشتند و همیشه برای انتخاب کارهایم از ایشان مشاوره میگرفتم و ایدهها و نظریاتشان را در کارهایم پیاده میکردم.
این بازیگر همچنین درباره مشورتهایی که از جمشید اسماعیلخانی در انتخاب آثارش میگرفت نیز اذعان کرده بود: من تقریبا در تمام کارهایم با ایشان مشاوره میکردم و هر کاری که او میگفت نه، آن را کنار میگذاشتم جز یک کار. من قرار بود در سریال «کت جادویی» با جمشید همبازی باشم و صحبتهایی هم با تهیهکننده انجام داده بودیم اما در آن بین آقای حاتمیکیا به من پیشنهاد بازی در فیلم «ارتفاع پست» را داد و من ترجیح دادم در این فیلم بازی کنم. اسماعیلخانی آنجا با من مخالفت کرد، نه به این دلیل که نمیخواست در کار حاتمیکیا بازی کنم، بلکه به این دلیل که میگفت تو برای بازی در این سریال صحبت کردی اما به هر حال من نقشم را در «ارتفاع پست» خیلی دوست داشتم و برخلاف خواسته اسماعیلخانی این کار را انجام دادم. آن موقع کمی از هم دلگیر شدیم اما خاطرم هست بازی در آن فیلم باعث شد دوستی خوبی بین اسماعیلخانی و حاتمیکیا به وجود آید. حتی بعد از آنکه برای «ارتفاع پست» دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن را به من دادند و اسماعیلخانی از اینکه سیمرغ را به من نداده بودند عصبانی بود، حاتمیکیا با او تماس گرفت و ضمن تعریفهایی از من گفت او (یعنی من) سیمرغش را از مردم میگیرد. سال بعد اما وقتی من برای فیلم «رسم عاشقکشی» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره فجر دریافت کردم، جمشید دیگر نبود و من سیمرغم را تقدیم روحش کردم.