حجتالاسلام محمد کاشیزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: جامعه دینی بر پایه ایمان به خدا قوام یافته و ولایت میان مومنان سبب پیوستگی اجتماعی میشود. خداوند متعال در ترسیم این پیوند اجتماعی از واژه «ولایت» استفاده میکند. ساختار و بافتار جامعه دینی بر پایه ایمان است و افرادی که پیش از این هیچ نسبتی با یکدیگر نداشتند، امروز با ایمان به خدا به خواهران و برادران ایمانی مبدل میشوند و میان ایشان رابطه اخوت برقرار میشود.
همانگونه که شهید مطهری به بررسی چیستی رابطه ولایی میان مومنان پرداخته و میگویند: ولا، ولایت (به فتح و به کسر «واو»)، ولی، مولى و دیگر امثال مشتقات ماده «ولى» از پراستعمالترین واژههاى قرآن کریم است که به صورتهاى مختلفى به کار رفته است؛ این واژه در 124 مورد به صورت اسم و 112 مورد در قالب فعل در قرآن کریم آمده است. معناى اصلى این کلمه، قرار گرفتن چیزى در کنار چیز دیگر است به نحوى که فاصلهاى در کار نباشد؛ یعنى اگر ۲ چیز آنچنان به هم متصل باشند که هیچ چیز دیگر در میان آنها نباشد. به همین مناسبت این کلمه درباره قرب و نزدیکى به کار رفته است اعم از قرب مکانى و قرب معنوى و باز به همین مناسبت درباره دوستى، یارى، تصدى امر، تسلط و معانى دیگر از این قبیل استعمال شده است؛ چون در همه اینها نوعى مباشرت و اتصال وجود دارد.1
مسلمانان موظف هستند تمام نسبتهای خود را با دیگر افراد جامعه بر اساس رابطه ولایی تنظیم کنند، از سویی رابطه یکانیکان مسلمانان با یکدیگر و از سوی دیگر رابطه آحاد جامعه اسلامی با رهبر جامعه بر اساس مفهوم ولایت شکل میگیرد و حتی نوع نسبتی که با جوامع مهاجم و بیگانه باید برقرار کنند نیز بر اساس همین ساختار مفهومی تبیین میشود. یعنی هرگونه ارتباطی (پیوست و گسست) در جامعه باید ذیل مدل زیستی ولایی شکل گیرد و تا زمانی که پیوند ولایی میان مومنان شکل نگیرد، تحقق پیوند اجتماعی دینی عملا محقق نشده است.
بر اساس مقدمه پیشگفته، ولایت ایمانی میان عموم مردم با یکدیگر و میان مردم و حاکمان، سبب ایجاد اتحاد اجتماعی میشود و این پیوندها سبب ایجاد ضریب تاثیر هرچه بیشتر حرکتهای اصلاحی اجتماعی خواهد شد. از سوی دیگر هر مقدار این ارتباط گرفتار انحطاط و سستی شود، روح جمعی ایمانی و پیوستگی اجتماعی ضربه خواهد خورد.
رابطه ولایی از سویی مبدأ هر حرکت اجتماعی (اصلاحی) دیگر است و از سوی دیگر تقویت رابطه ولایی باید غایت هر حرکت اصلاحی اجتماعی باشد. بر همین اساس قرآن کریم در آیه 71 سوره توبه مبنا و مبدأ ورود به اصلاح اجتماعی را وجود رابطه ولایی میان مومنان معرفی میکند و میفرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ». رابطه ولایی در جامعه دینی از سویی معنابخش اثرگذاری اجتماعی و اصلاحگری است، چرا که بر اساس چنین رابطهای فرد حق تصرف در جامعه را پیدا میکند و از سوی دیگر ضریب تاثیر اصلاحگری زمانی بالا میرود که پیوندهای مستحکم بینفردی میان آحاد جامعه وجود داشته باشد. همچنین بر اساس آیه فوقالذکر از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر مبتنی بر رابطه ولایی ترسیم شده است، عمل به آن باید منجر به تقویت این رابطه شود و اگر سبک عملکردی مومنان در عمل به این فریضه منجر به گسست رابطه ولایی و نفی اتحاد ایمانی شود، در واقع نقض غرض خواهد شد.
این اصل را میتوان به عنوان سیاستی حاکم بر تمام عملکردها و کنشهای سیاسی - اجتماعی در جامعه دینی لحاظ کرد. این اصل سیاستی معنابخش همه حرکتهای اصلاحی است. اگر حرکتی عنوان اصلاحگری داشته باشد اما به اتحاد جامعه دینی و پیوند ولایی ضربه وارد کند، شاید به صورت مقطعی و کوتاهمدت موفق جلوه کند اما با نگاه کلاننگر و در تناسب با اصل حفظ هویت اجتماعی مبتنی بر رابطه ولایی، گونهای اعوجاج و انحراف تلقی میشود. تاکید مقام معظم رهبری درباره لزوم حفظ اتحاد و تقدم منافع کلان جامعه بر منافع جناحی و تقابلهای بینفردی را نیز میتوان ذیل همین اصل سیاستی بازخوانی کرد: نکته بعدی در باب منافع ملی، مساله اتحاد دلهای مردم است؛ اتحاد عزمها و ارادههای مردم است. ما در این زمینه متأسفانه مشکلاتی داریم، عقبافتادگیهایی داریم؛ ارتباط و همدلی اجتماعی خیلی مهم است؛ در این زمینه دچار غفلت شدیم؛ خودمان به دست خودمان در وحدت ملیمان اختلال ایجاد میکنیم. همه ما در این غفلت شریکیم؛ همه ما وظیفه داریم که وحدت ملی را، اتحاد مردم را، اتحاد مردم و مسؤولان را حفظ کنیم؛ روزبهروز آن را تقویت کنیم؛ این سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی از روز اول بوده است.
امام بزرگوار از روز اول روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد، مساله «اتحاد» بود. بعضیها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، حضرت امام رضواناللهعلیه به اینها نهیب میزد و میگفت: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید».2
اختلاف فکری، سلیقهای و روشی در جامعه امری مبارک است و تفاوتها زمینهساز خلاقیت بوده و کنترلگر و اصلاحکننده روند حرکت عمومی است اما همه اختلافات باید طبق سیاست اتحاد و پیوند ایمانی بروز و ظهور یابد. نفرتپراکنی، تخریب، تقابل و دشمنی در جامعه ممنوع است، چرا که به گسست این پیوندها میانجامد و متاسفانه یکی از مشکلات فعلی جامعه ما کمتوجهی و غفلت از این اصل اساسی است. ارزیابی هر کنش اجتماعی مبتنی بر ملاحظه ۲ امر به صورت همزمان و توأمان است: اول میزان اصلاحگری و نسبت آن با دیگر متغیرهای اجتماعی موثر در ایجاد آسیب مورد نظر، یعنی در نظر گرفتن اینکه کنش اصلاحی جامع و همهجانبه باشد و تکبعدی نباشد. دوم اینکه همراستا با سیاست گسترش پیوندهای ایمان برنامهریزی شده باشد.
---------------------------
1 - مجموعه آثار شهید مطهری، کتاب ولاءها و ولایتها، ج 3، ص 260.
2 - بیانات - 1403/1/1