گروه بینالملل: رسانه آمریکایی روز جمعه به افول جایگاه رژیم صهیونیستی در خلال ۶ ماه جنگ در غزه پرداخت و نوشت: «اسرائیل در موقعیتی متفاوتی نسبت به ۶ ماه قبل قرار دارد؛ در غزه زمینگیر شده، درگیر اختلافات داخلی است، از منظر بینالمللی منزوی شده و دائما اختلافاتش با نزدیکترین متحدش (آمریکا) زیاد میشود. خطر وقوع یک جنگ منطقهای بزرگتر هم همچنان جدی است». آسوشیتدپرس همچنین با اشاره به اینکه حماس همچنان در غزه سرپاست و حملات رژیم صهیونیستی با بیش از یک میلیون آواره منجر به نابودی آن نشده، گزارش داد: «با این همه، اسرائیل هنوز چشماندازی از فردای جنگ اراده نکرده که مورد قبول شرکایش واقع شود و مذاکرات آتشبس نیز به بنبست خورده است». در این گزارش با اشاره به تلاشهای رژیم صهیونیستی و حامیانش برای طراحی حملهای زمینی به شهر رفح آمده است: «حتی اگر اسرائیل به رفح حمله کند، هیچ تضمینی برای پیروزی در درازمدت وجود ندارد». به گزارش این خبرگزاری آمریکایی اگرچه حماس بر اثر حملات صهیونیستها آسیبهایی دیده اما نیروهای این جنبش مقاومت منطقه توانستهاند در مناطقی که رژیم صهیونیستی تخلیه کرده، تجدید قوا کنند. علاوه بر اینها، این رژیم در جبهه شمالی نیز با حزبالله لبنان درگیر است و تنش با ایران هم افزایش مییابد؛ بویژه با حمله اخیر این رژیم به کنسولگری ایران در دمشق که به قتل ۷ ایرانی منجر شد.
از سویی سایت فارن افرز نیز در گزارشی به قلم «دانیل بایمن» به توصیف 6 ماه جنگ غزه و عملیات توفان الاقصی پرداخته است و به این موضوع اشاره میکند که «اسرائیل در این جنگ یک راهبرد مناسب نداشته» و هنوز یک استراتژی قابل اجرا برای جنگ در غزه ندارد.
6 ماه قبل بود که حماس و جهاد اسلامی یک عملیات بزرگ علیه اسرائیل با نام «توفان الاقصی» انجام دادند که بسیاری از راهبردهای اسرائیل را تغییر داد. این عملیات نقطه عطفی در تحولات منطقه شد. در همین رابطه ماهنامه فارن افرز در گزارشی به قلم دانیل بایمن به نقاط ضعف اسرائیل بعد از عملیات توفان الاقصی پرداخته است.
بایمن مینویسد بعد از 7 اکتبر بود که نتانیاهو قسم خورد تمام رهبران حماس را نابود و غزه را برای همیشه به یک مکان امن برای صهیونیستها مبدل کند و دیگر هیچ خطری از این باریکه متوجه اسرائیلیها نخواهد شد. نخستین نقطه ضعف راهبرد اسرائیل و نتانیاهو در غزه این بود که شاید این رژیم در زمین توانست خانههای فلسطینیان را ویران کند اما هنوز نتوانسته آلترناتیوی برای حماس در غزه ایجاد کند و هیچ دولتی در این منطقه وجود ندارد و اسرائیل هم توان مدیریت این منطقه را ندارد. نویسنده آمریکایی به این موضوع اعتراف میکند که یک سال پیش اسرائیل نقشهای برای نابودی حماس کشیده بود که در آن سران حماس، تونلهای این گروه و موشکهای آن را هدف قرار میداد اما این طرح عملی نشد. با همه اینها کارزار نظامی اسرائیل در حال گسست است. این شاید درست باشد که اسرائیل توانسته بخشهایی از غزه را اشغال کند و ضرباتی به نیروهای حماس وارد کند اما کماکان از یک راهبرد منسجم پیروی نمیکند. از نظر بایمن هنوز حماس زنده است. این گروه راهبرد جدیدی برای خود پی ریخته است. به جای یک ارتش کلاسیک و منظم دست به ایجاد گروههای چند نفره در تمام نقاط غزه زده است که خود ابتکار عمل را در دست دارند و دائم از تونلها خارج شده و به نظامیان رژیم صهیونیستی ضربه وارد میکنند. بایمن معتقد است نیروهای حماس هنوز اسلحه دارند و علیه نیروهای اسرائیل مبارزه میکنند. از طرفی نویسنده سایت فارن افرز بزرگترین شکست اسرائیل را عدم موفقیت در آزادی اسرا میداند. هنوز بیش از 130 اسیر اسرائیلی در اختیار حماس و گروههای مرتبط با مقاومت است و اسرائیل بعد از 6 ماه عملیات نظامی تاکنون به آنها دست نیافته است. حتی 34 نفر از این اسرا در عملیاتهای اسرائیل علیه غزه کشته شدهاند و پیکر آنها هم در اختیار اسرائیل قرار نگرفته است. اکنون در درون اسرائیل هم اختلاف وجود دارد. در این رژیم ۲ نگاه درباره اسرای اسرائیلی وجود دارد؛ دستهای افراطی که میخواهند با مبارزه و جنگ اسرا آزاد شوند و بخش دیگر از اپوزیسیون کابینه این رژیم که میگویند باید با حماس توافق کرد و اسرا را به خانه بازگرداند.
از سوی دیگر فرسایشی شدن جنگ به سود اسرائیل نیست. تاکنون 34 هزار فلسطینی به شهادت رسیدهاند و همین موضوع باعث شده اسرائیل در یک انزوای سیاسی در جهان به سر ببرد و دادگاه لاهه هم پروندهای برای این رژیم ایجاد کرده است که باعث خدشهدار شدن آن میشود. بنابراین از طرفی جنگ ادامه دارد، از سوی دیگر دولتی جدید در غزه روی کار نیامده تا جایگزین حماس شود. همچنین آمدن تشکیلات خودگردان در غزه هم ناممکن به نظر میرسد، زیرا میزان محبوبیت حماس در بین مردم غزه نزدیک به 70 درصد است و این عدد برای تشکیلات خودگردان زیر 15 درصد برآورد میشود.
روند صلح و عادیسازی اسرائیل با رژیمهای عربی از جمله عربستان و امارات هم به خطر افتاده است. مردم این رژیمها بشدت دولتهای خود را تحت فشار قرار دادهاند و به نظر میرسد تا اتمام جنگ و بازسازی و کمکرسانی به مردم غزه هیچ آیندهای برای عادیسازی روابط وجود ندارد و روند صلح هم به زمان نتانیاهو نخواهد رسید و او قطعا بعد از جنگ از دنیای سیاست کنار میرود.
فشارهای بینالمللی تا آنجا پیش رفته که حتی اصلیترین حامی این رژیم هم در ۲۵ مارس نتوانست مانع تصویب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل شود؛ قطعنامهای که اعضای شورای امنیت در آن خواستار آتشبس فوری در نوار غزه شدند. در همین ارتباط به گزارش آسوشیتدپرس، امروز میتوان دید حمایتی که در روزهای نخست جنگ غزه از رژیم صهیونیستی وجود داشت، رفتهرفته جای خود را به درخواست برای پایان جنگ داده و مراجع قضایی بینالمللی هم به بررسی جنایات این رژیم میپردازند. در اراضی اشغالی نیز اعتراضات هفتگی علیه کابینه رژیم صهیونیستی افزایش یافته و هزاران نفر به آن پیوستهاند؛ اعتراضاتی که از نارضایتیهای ریشهدار از بنیامین نتانیاهو ناشی میشود. نتانیاهو با عوامل متعددی مانند ائتلاف با احزاب راست افراطی و پروندههای فساد، ساکنان اراضی اشغالی را ناراضیتر از قبل کرده است. از سوی دیگر، ناتوانی او در آزاد کردن اسرایی که حماس در عملیات توفان الاقصی با خود به غزه برد نیز به زمینه دیگری برای مخالفت با وی تبدیل شده است.
آسوشیتدپرس با اشاره به عدم ارائه چشماندازی مشخص برای روزهای پس از جنگ توسط رژیم صهیونیستی و با تاکید بر سرپا بودن حماس در نوار غزه، به نقل از یک تحلیلگر نوشت: «در جنگهای چریکی، پیروزی و شکست با بقا مشخص میشود. اگر حماس بتواند به عنوان یک نهاد حکمرانی بقا داشته باشد، این یک پیروزی خواهد بود».
نویسنده فارن افرز هم در رابطه با راهکارهای نتانیاهو نوشته است: اسرائیل میتوانست اجازه دهد کمکهای بسیار بیشتری به غزه سرازیر شود تا بخشی از هزینههای بشردوستانه را کاهش دهد و انتقادات بینالمللی مبنی بر مجازات غیرنظامیان را رفع کند. میتوانست آتشبسی (فراتر از 7 روز در نوامبر) را به عنوان بخشی از مبادله اسرا بپذیرد که نه تنها ممکن بود زندانیان بیشتری را آزاد کند، بلکه به این رژیم کمک کند تا حمایت بینالمللی را دوباره به دست آورد. میتوانست عملیات نظامی خود در غزه را دقیقتر و محدودتر نگه دارد و تلفات غیرنظامیان را کاهش دهد. آمریکا همچنان به دنبال دولت محبوب خود در فلسطین یعنی تشکیلات خودگردان به رهبری محمود عباس است اما نتانیاهو به چنین دولت نزدیک به غرب هم اعتنا نمیکند. در چند روز گذشته هم رئیس دستگاه استخبارات فتح قصد وارد کردن برخی نیروهای خود را به غزه داشت که توسط حماس دستگیر شدند. این موضوع نشان میدهد نیروهای حماس زنده هستند و هر زمان میتوانند دوباره در غیاب یک دولت جدید خود را در غزه احیا کنند. بایمن در پایان مینویسد: «در حال حاضر، به نظر میرسد نتانیاهو و بایدن در تلاشند منتظر یکدیگر بمانند، به امید اینکه دیگری مقام خود را ترک کند. تصمیم دولت بایدن برای اجازه دادن به تصویب قطعنامه آتشبس در سازمان ملل نخستین گام خوب است. پیشنهاد بایدن مبنی بر اینکه کمک بیشتر ایالات متحده به اسرائیل مشروط به اصلاح مسیر در غزه خواهد بود - تهدیدی که طی تماس تلفنی پرتنش با نتانیاهو مطرح شد - نیز امیدوارکننده بود».