printlogo


کد خبر: 279455تاریخ: 1403/1/20 00:00
آمریکا از دام اسرائیل فاصله بگیرد

پل پیلار، عضو ارشد دانشگاه جورج تاون و مرکز امنیتی ژنو: جدیدترین تشدید خشونت اسرائیل در منطقه‌ای که از قبل مستعد خشونت است، دولت بایدن را با یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های خود در دور نگه داشتن ایالات‌متحده از جنگ جدید در خاورمیانه مواجه می‌کند. حمله به محوطه سفارت ایران علاوه بر اینکه به اندازه بسیاری از حملات هوایی قبلی اسرائیل یک اقدام تجاوزکارانه در سوریه بود، یک حمله مستقیم به ایران بود. با نگاهی حساب شده‌تر، همان‌طور که نیاز به «بازگرداندن بازدارندگی» اغلب به عنوان توجیهی برای پاسخ‌های خشونت‌آمیز ایالات‌متحده یا اسرائیل شنیده می‌شود، چنین محاسباتی می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های ایران به چشم بیاید. یک روز پس از حمله، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر عالی ایران گفت اسرائیل مجازات خواهد شد. نماینده ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد هم بر حق ایران برای «پاسخ قاطع به چنین اقدام مذموم» تاکید کرد. 

دلیل اصلی اینکه تنش‌های منطقه‌ای با محوریت شرایط غم‌انگیز نوار غزه بیش از آنچه تاکنون بوده، تشدید نشده است، خویشتنداری‌ای است که ایران در 6 ماه پس از حمله حماس به جنوب اسرائیل نشان داده است اما ایران به نحوی به حمله اسرائیل پاسخ خواهد داد. پیش‌بینی دقیق اینکه از کدام‌یک از گزینه‌های موجود استفاده خواهد کرد دشوار خواهد بود. تنها چیزی که می‌توان با اطمینان گفت این است که پاسخ‌های ایران در زمان‌ها و مکان‌هایی که تهران انتخاب می‌کند، خواهد بود. چندین خط احتمالی از گمانه‌زنی‌ها می‌تواند درباره انگیزه‌های اسرائیل برای حمله به محوطه سفارت در دمشق اعمال شود اما بمباران کنسولگری ایران در دمشق به اندازه کافی تشدید‌کننده بحران (و گسترش تجاوزات اسرائیل علیه قوانین جنگ) بود که احتمالاً منعکس‌کننده تصمیم دقیق و حساب‌شده در بالاترین سطوح دولت بنیامین نتانیاهو بود. این حمله بخشی از تلاش برای ایجاد راه خروج اسرائیل از وضعیتی بود که در آن هدف اعلام شده «نابودی حماس» دور از دسترس است، انزوای جهانی اسرائیل به دلیل اقداماتش در غزه غیرقابل انکار است و حتی پشتیبانی آمریکا از اسرائیل به صورت اتوماتیک به وضوح کمتر شده است. برای شخص نتانیاهو، تشدید و گسترش جنگ، تا آنجا که به معنای ادامه آن به طور نامحدود است، تنها امید آشکار برای دور  زدن مشکلات سیاسی و حقوقی 
خود است. 
تشدید تنش به عنوان راهی برای اسرائیل برای خروج از بن‌بست غزه 2 عنصر دارد. هدف اصلی، تحریک ایران برای ضربه زدن است که می‌تواند اسرائیل را قادر کند خود را در مقام دفاع در برابر تهاجم قرار بدهد و بحث را از ویرانی‌ای که در غزه ایجاد می‌کند دور کند و به سمت نیاز به محافظت از خود در برابر دشمنان خارجی سوق دهد. عنصر دیگر افزایش شانس دخالت مستقیم آمریکا در درگیری با ایران است. اگر چنین شود، جنگ در خاورمیانه نه‌تنها به عنوان موضوع حمله اسرائیل به فلسطینیان بلکه شامل سهم ابرقدرت حامی اسرائیل (آمریکا)  نیز خواهد بود. 
جنگ با ایران به دلایل بسیاری از جمله هزینه‌های مستقیم انسانی و مادی، اختلال در فعالیت‌های اقتصادی که آمریکایی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نارضایتی خارجی که منجر به انتقام‌جویی‌های خشونت‌آمیز بیشتر می‌شود، برای منافع آمریکا بسیار مضر است. 
اجتناب از چنین جنگی نه‌تنها نیازمند دولتمردانی ماهر در برخورد تاکتیکی با بحران‌هاست، بلکه به فاصله‌گیری استراتژیک‌تر از روابط عجیب با اسرائیل که ایالات متحده را وارد وضعیت دشوار و خطرناک کنونی کرده است، نیاز دارد. ایالات متحده باید از تصورات فرسوده درباره اینکه چه کسی متحد و چه کسی دشمن است، دور شود و به این نکته توجه کند که چه کسی متجاوز است و چه کسی نیست. 
به رغم ارجاعات مکرر به «جنگ سایه» بین ایران و اسرائیل، مجموعه‌ای از وقایع در آن جنگ، الگوی نامتقارن اسرائیل را نشان می‌دهد که بیشتر خشونت‌ها را آغاز می‌کند و ایران عمدتاً پاسخ می‌دهد. فاصله گرفتن ایالات متحده از این الگو نه‌تنها به نفع ایالات متحده، بلکه به نفع صلح و امنیت منطقه است.
------------------
منبع: ریسپانسیبل استیت کرافت

Page Generated in 0/0058 sec