بیش از 6 ماه از آغاز جنگ غزه و تجاوز صهیونیستها به این منطقه میگذرد؛ جنگی که تاکنون منجر به کشته، مجروح و مفقود شدن بیش از 100 هزار فلسطینی شده و لقب مرگبارترین جنگ قرن بیستویکم جهان علیه غیرنظامیان (فلسطینی) را به خود اختصاص داده است. به تازگی ارتش اسرائیل اقدام به خارج کردن تیپهای مختلف نظامی خود از نوار غزه کرده و تنها تیپ «ناحال» ارتش اسرائیل در نوار غزه باقی مانده است. وظیفه این تیپ نظامی نیز ممانعت از بازگشت فلسطینیها به خانه و کاشانه خود در شمال نوار غزه است. صهیونیستها به این مساله اشاره کردهاند که عقبنشینی اخیر آنها از نوار غزه با هدف احیای نظامیان اسرائیلی و رفع خستگیشان و آماده شدن برای عملیاتهای بیشتر در آینده (بویژه علیه شهر رفح) انجام شده، با این حال واقعیتهای میدانی حاکی از این است که تشدید بنبستهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در عمق اراضی اشغالی بویژه افزایش فشارهای بینالمللی به دولت نتانیاهو در زمره اصلیترین محرکهای عقبنشینی اخیر ارتش اسرائیل از نوار غزه است. روزنامه «گاردین» نیز به تازگی در گزارش ویژه خود نوشته است جنگ غزه به طور خاص در ۶ ماهگی خود، اسرائیل را به یک رژیم مطرود و یاغی و منفور در عرصه بینالمللی تبدیل کرده که حتی متحدان غربی آن نیز در حال پشت کردن به آنان هستند.
گاردین در گزارش خود مینویسد: «بیش از 6 ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد؛ جنگی که نتانیاهو از همان آغاز تا امروز، مدام از ضرورت نابودی جنبش حماس در قالب آن سخن گفته است، با این حال جنبش مذکور همچنان پابرجاست و مقاومت میکند. رهبران کلیدی و محوری حماس نیز همچنان زنده هستند و البته جنبش حماس همچنان بازیگر کلیدی فلسطین در نوار غزه است. در این بحبوحه، هیچ چشمانداز روشنی مبنی بر تحقق سناریوهایی که اسرائیل برای نوار غزه تدارک دیده و میبیند نیز وجود ندارد. بهرغم تمام رنجهایی که مردم غزه در بحبوحه حمله اسرائیل به نوار غزه متحمل شدهاند، میزان موافقت آنها با جنبش حماس 70 درصد ارزیابی میشود. در این رابطه، یکی از مهمترین محرکهای تقویت رضایتمندی مردم فلسطین از حماس، فعالیت و کنشهای مجرمانه اسرائیل در جنگ غزه است. تنها اندکی پس از عملیات 7 اکتبر طیف گستردهای از دولتهای غربی با اسرائیل همدردی کردند و حتی جو بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز در سفری فوری عازم اسرائیل شد. حال اگر وضعیت آن زمان با وضعیت کنونی برای اسرائیل مقایسه شود، واقعیتهای معناداری ظاهر خواهد شد. اسرائیل هیچگاه به اندازه فعلی منزوی نبوده است، حتی اخیرا رئیسجمهور آمریکا در واکنش به کشتار چند عضو نهاد موسوم به «آشپزخانه جهانی غذا» در نوار غزه به دست ارتش اسرائیل، در موضعگیری صریحی گفت نخستوزیر اسرائیل یا باید به حرف او گوش دهد یا دیگر خبری از تسلیحات آمریکایی برای اسرائیل نخواهد بود. نکته قابل تامل اینکه دیگر دولتهای غربی نیز روند اعطای کمکهای تسلیحاتی خود به اسرائیل را یا قطع کردهاند یا در حال بررسی آن هستند. دولتهای غربی اکنون با فضا و جوی در محیط بینالمللی روبهرو هستند که دیگر نمیتوانند نسبت به آن بیاعتنا باشند. اکنون دیگر مخالفان اسرائیل نیستند که از آن انتقاد میکنند، بلکه دوستانش نیز آن را به باد انتقاد میگیرند. به طور خاص در انگلیس بسیاری از چهرههایی که به حمایت از اسرائیل شهره بودهاند، اکنون به آن پشت کردهاند. از جمله این افراد میتوان به «نیک فرای» اشاره کرد که پیشتر در هر مناسبتی در حمایت از اسرائیل حاضر میشد اما اکنون انتقاداتی جدی از تلآویو مطرح میکند. به تازگی بسیاری در انگلیس از اقدام اخیر ارتش اسرائیل در به قتل رساندن ۷ عضو نهاد «آشپزخانه جهانی غذا» انتقاد کردهاند. منتقدان بر این باورند این جنایت به وضوح نشان میدهد تا چه اندازه اسرائیل در هدف قرار دادن غیرنظامیان، بیمحابا و بدون ملاحظه عمل میکند.
اسرائیل بیش از 6 ماه است از جهانیان میخواهد آن را درک کنند. این رژیم بر آن بوده که بگوید با دشمنی خاص طرف است. در همین رابطه اسرائیل سعی داشته این پیام را به جهانیان برساند که حق دارد هر حملهای را به نوار غزه انجام دهد. با این حال، فشار افکار عمومی و دولتهای غربی به اسرائیل اکنون به نقطه قابل توجهی رسیده و صبر آنها هم تمام شده است. اکنون متحدان غربی اسرائیل و به طور خاص دولت آمریکا به این مساله اشاره دارند که اساسا اسرائیل نباید تا این حد برای اعطای کمکهای بینالمللی به مردم غزه ایجاد محدودیت و مانع کند. اساسا همین وضعیت نیز بوده که اسرائیل را واداشته تا اخیرا اقدام به بازگشایی یک کریدور برای رسیدن کمکها به مردم غزه کند. بانیان اسرائیل زمانی مدعی بودند قرار است این رژیم یک نور برای ملتهای مختلف دنیا باشد با این حال، اسرائیل اکنون یک جذامی در محیط بینالمللی است. با این همه، ساکنان اراضی اشغالی کمتر با این واقعیتها روبهرو هستند، زیرا رسانههای اسرائیلی آنچه را جهانیان میبینند به ساکنان فلسطین اشغالی نشان نمیدهند. این در حالی است که همین رسانهها، مانور گستردهای را درباره پاسخ احتمالی تهران به حمله اخیر ارتش اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق یا تهدیدات حزبالله لبنان علیه اراضی اشغالی انجام میدهند. جالب اینکه اشاره چندانی نیز به عدم آزادسازی اسرای اسرائیلی در کنترل حماس و بازگشت آنها به اسرائیل نیز نمیشود و در عوض مدام رسانههای صهیونیست بر وحشت ایجادشده در میان صهیونیستها در پی عملیات 7 اکتبر میپردازند و سعی در برجستهسازی آن دارند.
چالش اصلی اسرائیل این است که به جای جنگ با حماس، به جنگ با مردم غزه رفته و همین مساله آن را در محبط بینالمللی به کنشگری منفور تبدیل کرده است. نفرت از اسرائیل در دل نسلهای جدید در اقصی نقاط جهان کاشته شده است. اکنون اسرائیل به کنشگری منزوی و تنها در محیط بینالمللی تبدیل شده است. حماس پس از عملیات 7 اکتبر تلهای را برای اسرائیل و نتانیاهو گذاشت که آنها نیز با اشتیاق به داخل آن وارد شدند؛ موضوعی که در نهایت از یک پیروزی برای حماس خبر میدهد».