محمدصادق فرامرزی: سرانجام قفل آسمان ارض اشغال شده مقابل موشکهای ایران باز شد. این شاید مختصرترین تعریفی باشد که بعدها در نقل سریع رویدادهای عصر ما به وقت نخستین ساعات بامداد 26 فروردین نقل شود؛ نقطه عطفی که از گذشته آن آگاهیم و درباره آینده مشغول گمانهزنی هستیم. عملیات «وعده صادق» از جهات مختلف یک عملیات مهم برای تاریخ دفاعی ایران به حساب میآید. چرایی این اهمیت اما فراتر از کم و کیف شیوه اجرایش، به معادله امنیت در خاورمیانه و موقعیتی که جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در آن قرار دارند، مربوط میشود. از همین رو هر نگاهی به این عملیات بدون ادراک موقعیت اولیه آن میتواند شناخت ناقص یا غلطی برای ما داشته باشد.
1- عملیات «وعده صادق» پیش از هر چیز پاسخی به عملیات تروریستی حمله به کنسولگری ایران در دمشق و شهادت تعدادی از فرماندهان ایرانی به حساب میآید. عملیات دمشق اما از جهتی ایران را وارد یک موقعیت دوگانه و متناقض کرد. از سویی ایران با رژیمی مواجه بود که پس از 6 ماه جنایت و نسلکشی و عدم دستاورد نظامی در غزه بشدت برای تغییر مناسبات درگیری به دنبال نقشهای جدید میگشت. از همین رو این اقدام که میتوانست نقطه آغازین یک جنگ به حساب بیاید، قمار خطرناک تلآویو برای ورود مستقیم ایران به جنگ به حساب میآمد، آنچنان که اشغالگران در ماههای گذشته چندبار دیگر با عملیاتهای ترور (البته در سطح پایینتر) تلاش کرده بودند ایران را مجبور به جنگ کنند. رژیم صهیونیستی که فضای جنگی را در چند جبهه مورد حمایت ایران تجربه میکرد، درگیر نبودن ایران با جنگ و بحرانهای ناشی از آن را وضعیتی اصطکاکآور برای خود در برابر مهمترین دشمنش میدید. طبیعی بود در این موقعیت ایران ورود مستقیم به جنگ را برای خود مطلوب نداند. از سوی دیگر اما تثبیت شدن این پیشفرض که ایران برای عدم ورود به جنگ به دنبال واکنش فعال نسبت به ترورهای صهیونیستها نیست هم ایران را با یک خطر بلندمدت مواجه میکرد؛ خطری که در آن نیروی متخاصم به پشتوانه این پیشفرض گام به گام میتوانست بیشتر به ایران ضربه بزند. معمای امنیتی ماجرا در این نقطه خود را عیان میکرد. به زبان سادهتر انفعال برای عدم درگیری در جنگ خود به خود شرایط حتمی شدن ورود به جنگ را ایجاب میکرد. در این نقطه رسیدن به تعادلی که هم وضع اول (ورود به جنگ) را مهار کند و هم وضع دوم (تثبیت انفعال در برابر تهاجم) را تضعیف کند، نقطه مطلوب در تضمین امنیت و بازدارندگی و باز گذاشتن دست کشور در بازیگری فعال است. عملیات «وعده صادق» و نتایج آن را قبل از هر چیز باید در این معادله دوگانه فهم کرد. از این جهت ایران در مواجهه با عمل بیسابقه (حمله به کنسولگریاش) عکسالعمل بیسابقهای نشان داد و از داخل خاک خود به شکل رسمی اراضی اشغالی را هدف حمله قرار داد. از سوی دیگر با موفقیت موشکهایش در عبور از گنبد آهنین رژیم صهیونیستی (در حالت آمادهباش کامل) این پیام را مخابره کرد: در صورت گذار از صحنه نزاع محدود به جنگ مستقیم، توانایی هدف قرار دادن هر نقطهای را دارد. «وعده صادق» عملیاتی برای آغاز جنگ نبود اما برای واکنش و مخابره پیام، عملیاتی حسابشده و مقتدرانه به حساب میآید. هرچند هنوز نمیتوان درباره نحوه مواجهه رژیم صهیونیستی با این وضعیت سخنی قاطع گفت اما تا این لحظه آنچه از مواضع سران این رژیم مخابره شده، نشان از عقبنشینی نسبت به مواضع پیشین همچون «حمله به خاک ایران در جواب حمله از خاک ایران» دارد. با این اوصاف نسبتسنجی عملیات واکنشی ایران برای حل این معمای امنیتی با یک عملیات جنگی باعث ادراک غلط درباره نتایج آن
میشود.
2- 12ساعت قبل از عملیات موشکی-پهپادی «وعده صادق» که در روزهای گذشته خیلیها خود را برای آن آماده کرده بودند، ایران با توقیف یک کشتی باربری اسرائیلی و همچنین یک حمله سایبری به اداره توزیع برق رژیم صهیونیستی، مختصات مانوری از یک نبرد تمامعیار با این رژیم را به نمایش گذاشت. قرار گرفتن رژیم صهیونیستی در تنگنای جغرافیایی ناشی از حملات مقاومت اسلامی یمن در دریای سرخ و آمادگی و توانایی ایران برای بستن خلیجفارس روی کشتیهای باری این رژیم نشاندهنده شرایطی است که در آن حیات عمومی ساکنان اراضی اشغالی با تهدید جدی مواجه میشود. 6 ماه بعد از غافلگیری صهیونیستها در توفان الاقصی که باعث شده صدها هزار نفر از ساکنان اراضی اشغالی مجبور به ترک خانههای غصبیشان شوند، تکرار شبنشینی در پناهگاهها فضای داخلی اسرائیل را نیز بیش از پیش ملتهب کرده است.
اگر پیش از این عملیات حمله ایران به رژیم صهیونیستی یک کابوس و خطر بالقوه اما تجربهنشده به حساب میآمد، پس از این عملیات این ترس تبدیل به یک وضعیت تجربهشده میشود. رقص پهپادهای ایرانی در آسمان شهرهای فلسطین اشغالی در کنار به اختلال کشاندن سیستم پدافندی رژیم صهیونیستی یک رعب همگانی را با خود به همراه داشت. تلآویو همواره در فعالیتهای جنگیاش علیه ایران حساب ویژهای روی تبدیل کردن تهدید به یک بحران اجتماعی باز میکند. عملیات «وعده صادق» آنچنان که نمودار کرد، بدون اینکه هدفی غیرنظامی داشته باشد، این رعب و وحشت را در فضای داخلی اراضی اشغالی به وجود آورد. کنار هم قرار دادن این چند وجه نشان از آن دارد که ایران در راستای تثبیت بازدارندگی خود توانست با کمترین درگیری مستقیم، بیشترین تهدید را به شکل عینی متوجه رژیم صهیونیستی کند. سادهانگارانه است اگر این عملیات را پایانی بر میل اسرائیل برای پیگیری درگیری با ایران بدانیم اما یقینا فضای ایجادشده پیرامون این عملیات تاثیر روشنی بر محاسبات طرف مقابل در مواجهه با کشورمان خواهد داشت.
3- بخشی از برنامهریزی هر واحد سیاسی برای مقابله با واحد مورد خصم خود به تصوری بازمیگردد که از آن واحد وجود دارد. جمهوری اسلامی ایران در تمام سالهای بعد از جنگ تحمیلی، اهتمام خود را بر این معطوف کرده بود که تصور خارجی از خود را حول چند واقعیت تثبیت کند؛ نخست اینکه خاک ایران حضور هیچ نیروی بیگانهای را تحمل نمیکند(آنچنان که ایران تنها کشور منطقه است که هیچ پایگاه خارجی در آن وجود ندارد) و به طور مضاعف در برابر هر تجاوزی واکنش قاطع نشان میدهد. یکی دیگر از تصورهایی که ایران برای تثبیت آن تلاش کرد، این بود که تهران آغازکننده هیچ درگیری خارجی نخواهد بود اما دکترین دفاعی مستحکمی دارد. آنچه در گفتار سیاسی از آن با عنوان «صبر استراتژیک» ایران یاد میشود تا حدی برآمده از همین رفتار امنیتی - نظامی جمهوری اسلامی در برابر چالشها و تهدیدات است. بخشی از تفاوت مواجهه ایران با حمله به کنسولگریاش در دمشق در قیاس با دیگر عملیاتهای تروریستی رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته را باید در ایجاد این تصور جستوجو کرد. ایران در عملیات «وعده صادق» مانع از آن شد که تصور شکلگرفته دربارهاش در ذهن بازیگران خارجی تغییر کند. به عبارت دیگر هر چند «صبر استراتژیک» رویکردی برای کنترل تنش به حساب میآمد اما این تنش نمیتواند از محدوده تعیینشده از سوی ایران فراتر برود.