گروه بینالملل: «نتانیاهو، بازدارندگی اسرائیل را از بین برده است». این صحبتهای یک مقام ایرانی یا منطقهای نیست، بلکه یائیر لاپید، رهبر مخالفان کابینه نتانیاهو و نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی این موضوع را عنوان کرده است. نتانیاهو با یک دوراهی بزرگ روبهرو شده است؛ از طرفی حمله موشکی و پهپادی سنگین تهران منصب او را بهشدت متزلزل کرده و از طرف دیگر پاسخ به تهران میتواند عواقب بسیار بدی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد.
روند تحولات بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به مراکز نظامی اسرائیل بهشدت تند شده است. تلفنها در پایتختهای جهان به صدا درآمده و بسیاری از وزرای خارجه کشورهای غربی، شرقی و عربی با تهران و تلآویو در تماس هستند. هاآرتص گزارش داد نتانیاهو 24 ساعت به تماس تلفنی برخی رهبران غرب پاسخ نمیداد تا تحت فشار آنها برای عدم واکنش به حمله موشکی ایران قرار نگیرد.
سالها ایران با سیاست «ring of fire» با تسلیح گروههای مقاومت روند مبارزه با اسرائیل را دنبال میکرد و تلآویو هم سالها بود با سیاست «war between the wars» در مراکز هستهای ایران خرابکاری و به مراکز تسلیحاتی تهران در سوریه و لبنان حمله میکرد و ایران «صبر استراتژیک» را دنبال میکرد اما حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولی سفارت ایران در دمشق پایان صبر ایران بود. تهران با حمله موشکی و پهپادی به رژیم صهیونیستی این پیام مستقیم را به این رژیم و آمریکا در منطقه داد که با خط قرمز ایران نمیتوان بازی کرد.
اکنون نتانیاهو با یک تجربه دردناک روبهرو شده است که به گفته روزنامه هاآرتص یک شکست بزرگ بود. بعد از حمله موشکی ایران به مراکز نظامی رژیم صهیونیستی در چند روز گذشته، بسیاری از مقامات اسرائیلی اعلام کردند قصد پاسخ به ایران را دارند. نکته مهم در سخنان مقامات رژیم صهیونیستی عدم وحدت و یکپارچگی است که نشان میدهد آنها درباره چگونگی پاسخ اختلاف اساسی دارند. بنیگانتس، عضو کابینه جنگ رژیم اسرائیل بعد از جلسه امنیتی کابینه اسرائیل اعلام کرده بود در زمان و مکان مناسب به تهران پاسخ خواهیم داد.
برخی رسانهها چند سناریو را درباره واکنش اسرائیل به حمله موشکی ایران اعلام کردهاند. فارن پالیسی در گزارشی تفصیلی به این موضوع اشاره کرده که یکی از گزینههای نتانیاهو برای پاسخ به تهران حمله مستقیم به مراکز اقتصادی و حیاتی تهران است! این مفروض در صورتی مطرح میشود که فاصله زمانی و بعد مسافت تلآویو تا ایران چند هزار کیلومتر است. رویترز هم در این رابطه اعلام کرد: «ایالات متحده به اسرائیل هشدار داد که توان جنگ با ایران را ندارد». نکته مهم گزارش این رسانه انگلیسی آن است که آمریکا و بایدن قصد ندارند وارد جنگ با تهران شوند. بایدن در دیدار با السودانی، نخستوزیر عراق اعلام کرد از گسترش درگیری (در منطقه) به فراتر از آنچه قبلا بوده، جلوگیری میکند. وزیر دفاع آمریکا هم پیش از این گفته بود قصد ندارند وارد درگیری با تهران شوند.
به همین دلیل سناریوی نخست یعنی حمله مستقیم به مراکز حیاتی و اقتصادی کمی ناممکن به نظر میرسد یا شاید اسرائیل در حد توان این موضوع نباشد، بویژه اینکه توان اصلی اسرائیل هواپیماهای نظامی بویژه اف35 است ولی توان سوختگیری این هواپیماها بدون دادن تانکرهای مخصوص آمریکا عملا شدنی نیست و با پرواز بر مناطق مرکزی ایران مورد هدف قرار خواهند گرفت.
به همین دلیل است که تاکنون 5 جلسه در کابینه نظامی اسرائیل برگزار شده است و هنوز بر سر پاسخ به ایران به جمعبندی قطعی نرسیدهاند. هاآرتص در همین رابطه مینویسد: سطوح سیاسی و نظامی اسرائیل به ضرورت حمله به ایران متقاعد شدهاند اما در مقابل، دولت آمریکا خواهان پاسخ حساب شده اسرائیل است و نتانیاهو با چالشی از سوی بن گویر و اسموتریچ مواجه است که خواستار پاسخ تلافیجویانه هستند. هیچ کس نمیداند به چه منجر خواهد شد.
از سوی دیگر واشنگتن تمایلی به پاسخ و جنگ مستقیم ایران و اسرائیل ندارد و نمیخواهد در این ورطه بیفتد. یدیعوت آحارانوت در این باره نوشته است: «ایالات متحده انتظار دارد پاسخ اسرائیل «محدود» یا خارج از ایران باشد».
دومین گزینه نتانیاهو حمله به تاسیسات هستهای یا مراکز نظامی ایران در داخل یا اطراف مرز است. این گزینه هم مانند گزینه نخست برای اسرائیل دردناک خواهد بود و با پاسخ مارپیچی تهران روبهرو میشود و زمانی که این پینگپنگ جنگی ادامه یابد، اسرائیل بازنده اصلی میدان میشود. در همین رابطه عاموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل گفت: پاسخ ایران به حمله اسرائیل در دمشق، اقدامی بیسابقه و نخستین حمله به اسرائیل از خاک ایران بود و تهران آن را یک موفقیت بزرگ اعلام کرد. این حمله میتواند منجر به تغییر راهبردی در جنگ و حتی پایان آن شود.
تهران اعلام کرده گزینههای هدف قرار گرفته در سرزمینهای اشغالی مناطق نظامی بودند. بویژه ۲ فرودگاه نظامی نواتیم و رامون که هواپیماهای جنگنده اسرائیلی از آن فرودگاهها کنسولگری ایران در دمشق را مورد هدف قرار دادند. طبق گفته شبکه ABC News، حداقل ۹ موشک بالستیک ایران به پایگاههای هوایی استراتژیک اسرائیل اصابت کرد و به باند اصلی، یک هواپیمای ترابری C -130 و چندین انبار آسیب رساند. بنابراین ایران قصد حمله به غیرنظامیان را نداشت. البته گزینه حمله به مراکز نظامی توسط برخی اندیشکدههای اسرائیلی و رسانههای آنها هم بیان شده بود. رئیس برنامه ایران در موسسه مطالعات امنیت قومی اسرائیل گفته بود شاید پاسخ اسرائیل همانند ایران معطوف به مراکز نظامی باشد. این موضوع هم باعث میشود تهران بلافاصله به تلآویو پاسخ دهد و معادله جنگ برای رژیم بسیار مبهمتر از قبل شود. همین موضوع باعث شد برخی رسانههای اسرائیلی اعلام کنند پاسخ مجدد ایران میتواند منجر به تغییرات معادلات جنگ در غزه شود و اسرائیل شکست بخورد.
یک کارشناس آمریکایی هم گفته حمله ایران نهایت قدرت هجومی آن نبود ولی دفاع اسرائیل نهایت قدرت دفاعی اسرائیل بود و این یعنی شکست بزرگ برای اسرائیل که نشان میدهد هیچ شانسی در مقابل ایران ندارد. اگر تهران بخواهد دوباره حملهای به رژیم صهیونیستی انجام دهد قطعا مراکزی غیر از نظامی را هم هدف قرار میدهد که برای اسرائیل و شهرکنشینان آن مشکلساز خواهد شد. به نظر میرسد تحلیل برخی شبکههای آمریکایی در این باره صحیح باشد. ۴ مقام آمریکایی به NBC گفتند ایالات متحده معتقد است پاسخ اسرائیل به حمله بیسابقه ایران در اوایل صبح یکشنبه، احتمالا حملهای محدود است و ممکن است بر حمله به اهداف کلیدی در خارج از ایران تمرکز کند.
طبق این گمانهزنی، اسرائیل به جای حمله مستقیم به ایران که خطر وارد شدن به یک جنگ همهجانبه را در پی دارد، ممکن است به نیروهای نیابتی ایران، مانند شبهنظامیان آن در سوریه یا حزبالله در لبنان حمله کند.
گزینه سومی که اسرائیل میتواند در نظر بگیرد حمله به متحدان ایران در سوریه، عراق یا لبنان است. این گزینه محتملتر به نظر میرسد. تلآویو و نتانیاهو قصد دارند با یک حمله از زیر بار فشار حمله موشکی ایران خارج شوند و شاید بهترین حرکت برای آنها که دوباره با پاسخ تهران روبهرو نشوند، حمله به برخی گروههای مقاومت در منطقه باشد. البته این موضوع هم برای اسرائیل کمخطر نیست. مقاومت عراق چند ماه بسیاری از بنادر اسرائیل از جمله حیفا و ایلات را هدف قرار داده است و در یک عملیات بزرگ به پایگاه نظامی آمریکا در اردن حمله کرد که ۳ نظامی آمریکایی کشته شدند.
از سوی دیگر واشنگتن هم قصد دارد آتش جنگ شعلهور نشود. جورج فریدمن، استراتژیست آمریکایی در تازهترین نوشتار برای geopolitical future درباره تنش جدید میان ایران و رژیم اسرائیل و نقش ایالات متحده در آن مینویسد: ایالات متحده قدرت ایران را تهدیدی برای منافع آمریکا میداند. اسرائیل ممکن است متحد آمریکا باشد اما دفاع از اسرائیل انگیزه اصلی واشنگتن نبود. انگیزه اصلی آن جلوگیری از رفتارهای ایران بود. به عبارت دیگر، استراتژی واشنگتن در درگیری در خاورمیانه شبیه به راهبردی است که در اوکراین دنبال کرده است؛ تقویت متحدانش با سلاحهای قدرتمند و در عین حال اجتناب از تلفات خود. ما اکنون شاهد ظهور چیزی مشابه در خاورمیانه هستیم. همانطور که منافع ایالات متحده در اوکراین کمتر به اوکراین مربوط میشود و بیشتر متمرکز بر مهار روسیه است، مداخله ایالاتمتحده در خاورمیانه نیز به صرف حمایت از اسرائیل نیست بلکه بیشتر برای مهار ایران است.
تهران بعد از حمله موشکی به مراکز نظامی اسرائیل نشان داد دیگر قصد ندارد در منطقه خاکستری نبرد با تلآویو جنگ کند و از سایه خارج شده و به اقدامات مستقیم تلآویو علیه منافع تهران پاسخ مستقیم خواهد داد. در بعد دیپلماسی هم اسرائیل قصد دارد با حرکات دیپلماتیک ایران را محکوم کند که جلسه شورای امنیت به نمادی برای شکست رژیم تبدیل شد، تا حدی که شورای امنیت به منازعه غرب و شرق یعنی روسیه و چین و انگلیس و آمریکا تبدیل شد.
***
ایران دفعه بعد طوری میزند که اسرائیل قادر به دفاع نخواهد بود
اسکات ریتر، افسر بازنشسته ارتش آمریکا و بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل گفت: ایران دفعه بعد طوری میزند که اسرائیل قادر به دفاع نخواهد بود. جمهوری اسلامی مدل جدیدی از بازدارندگی را نشان داد. تهران نشان داد حمله به منافع ملی ایران تاوان بزرگی خواهد داشت و از این به بعد ایران مستقیم به تهدیدات علیه منافع ملی خود پاسخ خواهد داد. ایران یک خط قرمز بزرگ هم برای تلآویو ترسیم کرد که نباید پا را از آن جلوتر قرار دهد. ایرانیها هیچ اسرائیلیای را نکشتند، بلکه حمله آنها این پیام را داشت که میتوانیم و توانمندی نابودی اسرائیل را داریم.