printlogo


کد خبر: 280737تاریخ: 1403/2/1 00:00
در دومین نشست پژوهشی هفته هنر انقلاب مطرح شد
شاخصه‌های هنر انقلاب در دانشگاه

دومین نشست پژوهشی هفته هنر انقلاب اسلامی به میزبانی دانشکده هنر و معاونت پژوهشی دانشگاه سوره با حضور تعدادی از پژوهشگران و مدرسان بخش‌های مختلف هنری برگزار شد.
این نشست  که به میزبانی دانشکده هنر و معاونت پژوهشی دانشگاه سوره به دبیری مهران هوشیار برگزار شد، سمیه رمضان‌ماهی، محمدحسین ناصربخت و مهدی خان در سالن کنفرانس ساختمان مرکزی به ایراد سخنرانی پرداختند.
زکیه‌سادات طباطبایی، عضو هیأت علمی دانشکده معماری و شهرسازی و معاون پژوهشی دانشگاه به عنوان نخستین سخنران با اشاره به مکتوب شدن این جلسات برای ماندگاری و استفاده علاقه‌مندان به این حوزه گفت: این چهارمین سالی است که هفته هنر انقلاب را با حضور استادان داخل و خارج از دانشگاه برگزار می‌کنیم و امیدواریم سخنرانی‌های این مجموعه جلسات به صورت کتابی مدون تهیه شود و در اختیار علاقه‌مندان قرار گیرد.
وی افزود: ما به عنوان یک نهاد دانشگاهی می‌توانیم با سایر نهادها ارتباط خوبی برقرار و سعی بر تربیت هنرمند تراز انقلاب اسلامی کنیم. اگر بخواهیم این موارد را دسته‌بندی کنیم، برخی از این پژوهشکده‌ها به دوره قبل از انقلاب اسلامی باز می‌گردد. عضو هیأت علمی دانشکده معماری و شهرسازی در ادامه یادآور شد: دهه ۶۰ دوره دوم ترویج انقلاب اسلامی است. از سویی دوره سوم را برخی دوره پسا انقلاب اسلامی بررسی کرده‌اند، چرا که شاخه هنر بعد از انقلاب بررسی شده اما موضوع اصلی شاخصه‌های انقلاب است. شاخصه‌های انقلاب و هنر انقلاب هم به صورت دقیق و یکسان جایی معرفی نشده و نیاز است یک نهاد دانشگاهی آنها را بازتعریف کند.
محمدحسین ناصربخت، مدرس و پژوهشگر حوزه تئاتر هم در این نشست پژوهشی گفت: با پدیده هنری به عنوان یک پدیده منفعل برخورد می‌شود. به عنوان مثال ممکن است در یک دوره با هنرمندی روبه‌رو شویم که تابع هرم اجتماعی موجود نبوده بلکه نقیضه آن هم باشد. این هنرمند فقط حال را توصیف نمی‌کند بلکه آینده را روایت می‌کند. مثلاً وقتی مکبث یا مولیر را مطالعه می‌کنیم نقیضه جامعه خود را گزارش می‌دهند. اینها حامیان و پایه‌گذاران جامعه آینده خود هستند.
وی افزود: هنر نمایش هنری گروهی است، گاهی جامعه نیاز دارد تا با هنری مانند تئاتر خود را نشان دهد، چنانکه از همان ابتدا در جامعه ایران تئاتر با پدیده‌های سیاسی مانند دوران مشروطه گره خورده است. ما ناخواسته تئاتر را به عنوان یک پدیده اجتماعی بررسی می‌کنیم و این مسیر همچنان نیز ادامه دارد.
ناصربخت تاکید کرد: دهه 50 اتفاقات و تحولات اقتصادی- اجتماعی سر بلند کرد و روشنفکران بعد از رخوتی که درگیرش شده بودند نگاه‌های انتقادی در تئاتر را مطرح کردند؛ از طرفی دولت نیز کوشید سازمانی برای تئاتر ایجاد کند. در فضاهای آکادمیک نیز، فارغ‌التحصیلانی با گرایش‌های مختلف وجود داشته و با وجود تفاوت‌ها، تئاتر نیز به فعالیت خود ادامه داد و کم‌کم وارد دوره بعد از انقلاب شد. در این دوره با شعار تئاتر برای همه روبه‌رو می‌شویم و هنر با رویکرد اجتماعی و سیاسی هویدا می‌شود. البته در دهه 60 موضوع تئاتر به سمت جنگ سوق می‌یابد. از اواخر این دهه این شعار گسترده‌تر می‌شود و تا پایان دهه ۷۰ به تشکیل ۳۳۰ انجمن نمایش در شهرها می‌انجامد.
ناصربخت، تعدد جشنواره‌های تئاتر و ساخته شدن سالن‌های نمایش در دانشگاه‌ها و به دنبال آن رشد نیروی انسانی در تئاتر را مثبت برشمرد و افزود: اکنون این استقبال گسترده‌تر شده است. به واقع تشکیل و چگونگی سازماندهی و رشد جشنواره‌ها و آموزش تئاتر از حوزه‌هایی است که پس از انقلاب تغییر اساسی داشته است.
سمیه رمضان‌ماهی، عضو هیأت علمی و مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه سوره هم در ادامه این نشست گفت: از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۹ نقاشی‌های انقلاب بیشتر می‌شود، با وجود اینکه متأثر از چپ است. البته من بر این باورم که انقلاب از گفتمان مدرنیته بیرون می‌آید و این سنت است که سرنوشت انسان را مشخص کرده است. در حالی که گفتمان مدرنیته برای سوژه یک مرجعیت شناخته شده است و شأن انتخابی‌گری یافته و باورهای مذهبی، جایگاه اجتماعی پیدا کردند.
استاد دانشگاه سوره بیان کرد: برخی بر این باور هستند که هویت منفعل و مانند پاندول در حرکت است. قالب‌هایی مانند دولت، حاکمیت و قدرت به هنر هویت می‌دهد، چرا که هویت یک عنصر منفعل است. یعنی در مسائلی مانند انقلاب که یک قدرت بیرونی غیررسمی، می‌خواهد قدرت حاکم را تغییر دهد.
رمضان‌ماهی در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: این رویکرد در زمینه زنان بهتر شکل می‌گیرد و همیشه دغدغه من نیز بوده است. هنر سنتی نه به معنای مذهبی بلکه سوژه زن در جامعه مثلاً پیشا قاجار بررسی می‌شود. ابن‌سینا یا خواجه نظام‌الملک یا برخی دیگر در این حوزه تعاریفی از زن ارائه داده‌اند.
وی تصریح کرد: در دوره‌هایی از تشویق زنان به بی‌حجابی یا تشویق به یادگیری سواد و مانند آن گذر می‌کنیم. در زمان انقلاب با حضور افرادی مانند علامه طباطبایی، یا شهید مطهری نگاه به زن دگرگون می‌شود. گفتمانی که در آثار هنرمندان مشاهده می‌کنیم گواه این است که زن در آن، عنصر پررنگی است، پشتیبان مردی است که به جنگ می‌رود، همان‌طور که رنگ سرخ نشانه شهادت و امام حسین (ع) است. اصولاً در این تصاویر عناصری مانند گل لاله، چادر زنانی است که تصویر پسر دارند.
مهدی خان که استادیار گروه صنایع دستی است به موضوع بررسی تدوین و تبیین هنر انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: ماهیت تبیین وابسته به تعریفی است که از آن می‌شود. یکی از رسالت‌های دانشگاه سوره تبیین همین تعاریف است.
وی با اشاره به تعاریف و مباحثی که رمضان‌ماهی مطرح کرد، افزود: تعاریف بسیار خوبی از نقش بانوان در هنر اسلامی ارائه شد. اصولاً در انقلاب سیر تکوین تشیع را مشاهده می‌کنیم و شناخت انقلاب بدون شناخت سیر تکوین تشیع امکان‌پذیر نیست.
استاد دانشگاه سوره توضیح داد: همواره در طول تاریخ سعی شده این موارد تجلی پیدا کنند و افرادی مانند ابن‌سینا، فارابی و ابوریحان بیرونی جایی احساس می‌شود که از گفتن برخی مسائل پرهیز می‌کنند اما در دوران صفویه فضا و بستری ایجاد می‌شود که بذر تشیع امکان باروری پیدا می‌کند و افراد می‌توانند به‌راحتی حرف‌های‌شان را بزنند. در همین دوره آثار شاخصی درباره هنر شکل می‌گیرد که شاهد بروز آنها در دوران صفویه هستیم. 
وی در ادامه گفت: انقلاب اسلامی پیرامون مفاهیم قدسی ثابته‌ای است که در قرآن مطرح شده است. این مباحث چیزهایی نبوده که تا پیش از این پشت تریبون‌ها اظهار کنند. از این منظر این مفاهیم قدسی در یک اتفاقاتی رونمایی می‌شود. مثل آثار هنرمندانی مانند استاد فرشچیان و اثر معروف «شهید». به واقع شهدا در آثار دیگر هنرمندان انقلاب اسلامی قابل مشاهده‌اند. خان در پایان اظهار کرد: دفاع‌ مقدس فرصتی به ما داد تا مفاهیم قدسی را با نگاهی بهتر بررسی کنیم. این مفاهیم قدسی در طول تاریخ مصادیقی پیدا می‌کنند به طوری که آنها را در آثار دفاع ‌مقدس می‌بینیم. نکته مهم اینکه نهایت تجلی‌گاه مفهوم قدسی شهادت، همواره یک سرش واقعه کربلا است و ردپایی از آن دارد.

Page Generated in 0/0050 sec