printlogo


کد خبر: 280773تاریخ: 1403/2/1 00:00
استحاله فکری جامعه صهیونیست در مواجهه با ایران؛ چرا تهدید صهیونیست‌ها نتوانست باعث ایجاد وحشت در میان ایرانیان شود؟
مرگ به‌خاطر ترس

علیرضا محمدی: از 13 فروردین که رژیم اشغالگر قدس یکی از بدترین اشتباهات تاریخ خود را مرتکب شد و با حمله به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق باعث شهادت 7 نفر از افسران سپاه شد، روزها و شب‌ها برای صهیونیست‌ها به سختی سپری می‌شد. ترس و وحشت از احتمال پاسخ ایران به این حمله، لحظه‌ای شهرک‌نشینان را رها نمی‌کرد. تا آنجا که فروشگاه‌ها از مواد غذایی خالی شد و در عوض درون پناهگاه‌ها جای سوزن انداختن نبود!
این معادله ترس و وحشت که بخشی از آن ماحصل جنگ روانی از سوی ایران بود، 13روز ادامه یافت و کار تا جایی پیش رفت که برخی کارشناسان اذعان می‌کردند تداوم همین جو رعب و وحشت می‌تواند بدترین انتقام ایران از اسرائیل باشد.
بامداد 26 فروردین، پلکان وحشتی که ایران برای اسرائیلی‌ها چیده بود، به نقطه اوج رسید. حملات ترکیبی سپاه با حرکت پهپادهایی آغاز شد که تا رسیدن به مقصد 5 ساعت زمان نیاز داشتند اما اخبار شلیک این پهپادها که برای همگان مسلم بود مقدمه‌ای بر شلیک موشک‌های کروز و سپس بالستیک است، بسیار سریع در سراسر سرزمین‌های اشغالی و جهان پیچید و سفره وحشت صهیونیست‌ها را رنگین‌تر کرد. 
اما بعد از این حمله حساب‌شده، عادلانه، اخلاقی و هوشمندانه ایران که تومار ابهت، حیثیت، بازدارندگی و قدرت پوشالی اسرائیل را به یک‌باره درهم پیچید، حالا این صهیونیست‌های شکست‌خورده و تحقیرشده بودند که احساس می‌کردند نوبت آنهاست تا از همان نقطه‌ای که ضربه خورده‌اند، شروع به پاسخگویی کنند.
آنها به وضوح اعلام کردند حالا نوبت اسرائیل است تا قبل از هر حمله احتمالی، ایرانی‌ها را بترساند! بازوهای رسانه‌ای خود را نیز به‌کار انداختند و پیشانی آنها نیز بی‌بی‌سی فارسی بود که به یکباره نگران «تاثیر روانی احتمال آغاز جنگ روی کودکان» شد و توصیه‌های کارشناسانه را در شبکه‌های مجازی خود منتشر کرد! اینترنشنال و دیگر رسانه‌ها نیز با بزرگ‌نمایی تهدید صهیونیست‌ها، سعی کردند بر دامنه شایعات بیفزایند.
اما هیچ‌کدام از این ترفندهای رسانه‌ای افاقه‌ای نکرد و در ایران جز صف کوچکی که همان شب حمله ایران به اسرائیل در برخی پمپ بنزین‌ها ایجاد شده بود، نه تنها خبری از ترس نبود و نیست، بلکه فضای مجازی پر از لطیفه‌هایی شد که در این خصوص ساخته شد.
برای نمونه، در حالی که بی‌بی‌سی فارسی سعی می‌کرد به دنبال شیطنت‌های رسانه‌ای خود با طرح سوال «شما تا چه میزان نگران حمله اسرائیل به ایران هستید؟» در ایجاد فضای رعب و وحشت سهیم باشد، نظرات (کامنت‌های) بامزه‌ای از سوی مردم دریافت کرد. یکی از کاربران نوشته بود: «اونایی که نگران نیستن لایک کنن ببینیم چند نفریم؟» و کلی لایک دریافت کرد! دیگری هم نوشته بود: «نگرانی واسه چی؟ من تازه از شنبه دارم می‌رم خدمت سربازی». کاربر دیگری هم نوشته بود: «ما اصلا نگران نیستیم، اتفاقا منتظریم».
ادعای منابع اسرائیلی برای پاس دادن فضای رعب و وحشت به داخل جامعه ایران، تا آنجایی پیش رفت که «فولیا اوزتورک» گزارشگر سی‌ان‌ان به میان مردم تبریز رفت تا از میزان تاثیر تهدیدات اسرائیل در بین اهالی این شهر گزارش تهیه کند. او با کسبه، دستفروش‌ها و رهگذران صحبت کرد و در نهایت در گزارش خود گفت: «اینجا کسی از حمله اسرائیل بیم ندارد. همه مردم مشغول کارهای روزمره خود هستند و آنچه من می‌بینم این است که این مردم اعتماد کامل به قدرت نظامی کشورشان دارند».
* حمله با پهپاد پیتزابر!
بامداد دیروز بعد از روزها تهدید و لفاظی‌های توخالی از سوی سران رژیم صهیونیستی، اخباری از مقابله پدافند هوایی یکی از تاسیسات نظامی کشورمان در شرق اصفهان مخابره شد. آنطور که اخبار تکمیلی عنوان کردند، در این ماجرا چند ریزپرنده توسط پدافند هوایی مستقر در محل منهدم شد اما این حرکت خرابکارانه رژیم صهیونیستی که حتی بن گویر، وزیر امنیت قومی اسرائیل هم آن را در یک کلمه «مسخره» توصیف کرد، موجب شکوفاتر شدن طبع طنز کاربران ایرانی و جهان عرب شد. 
بعد از این حرکت سخیف بود که تصاویر شیشه شکسته یک اتومبیل یا چاله‌ای در حد یک کف دست و مواردی اینچنینی، جزو دستاوردهای حمله پهپادی اسرائیل معرفی شد و در نهایت تیتر «حمله با پهپاد پیتزابر» در فضای مجازی پرتکرار شد. در این میان تصاویری هم که توسط هوش مصنوعی تولید شده بود به این فضا پیوست و حالا کاربران فضای مجازی سوژه‌های بسیاری برای تمسخر سران رژیم صهیونیستی به دست آورده‌اند. کلیپ‌های کوتاه نیز در این میان بازنشر شد که همه آنها ماهیت طنز داشته‌اند.
* تفاوت‌ها و پرسش‌ها
اما علت این همه تفاوت بین جامعه ایرانی و ساکنان سرزمین‌های اشغالی بر سر موضوعی واحد چیست؟ چرا رژیم صهیونیستی و آمریکا حتی با همدستی رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی، اینترنشنال و... هم نمی‌توانند فضای رعب و وحشت در ایران ایجاد کنند؟
یکی از دلایل این مساله را می‌توان در همان نکته‌ای یافت که خبرنگار سی‌ان‌ان به آن اشاره کرده بود: «مردم ایران به نیروی نظامی کشورشان اعتماد دارند». این اعتماد البته در حالی شکل گرفته که جمهوری اسلامی ایران از بدو استقرار خود، تحت تحریم‌های ظالمانه‌ای قرار داشته و صنایع نظامی‌اش بیشترین تحریم‌ها را تحمل کرده است. 
در سوی مقابل صهیونیست‌ها که رژیم جعلی‌شان حداقل از اوایل دهه 80 میلادی دارای بمب اتم شده و همواره از پیشرفته‌ترین تسلیحات نظامی آمریکا و جهان غرب بهره می‌برد، اینچنین نسبت به ارتش‌شان بی‌اعتماد هستند که حتی تهدید به حمله از سوی ایران می‌تواند آنها را تا سرحد مرگ بترساند. بخشی از این مساله ناشی از عملیات موفق 7 اکتبر است که توانست تمام ادعاهای پوشالی رژیم صهیونیستی را در هم بشکند. 
رژیم صهیونیستی تاکنون با ترفندهای مختلف تلاش کرده بود خود را در معرض خطر دائم نشان دهد اما در این میان تاکید می‌کرد زیرساخت‌های لازم را برای مقابله با این تهدید‌ها تدارک دیده است، در هنگامه فرو ریختن این زیرساخت‌ها (یک بار در عملیات 7 اکتبر و یک بار نیز در عملیات 26 فروردین) نشان داده شد هیچ ساکنی در سرزمین‌های اشغالی از امنیت برخوردار نیست. این وضعیت حالا موجب ایجاد رعب و وحشت در جامعه صهیونیستی شده است.
* استحاله فکری جامعه اسرائیل
هر ۲ جامعه ایران و رژیم صهیونیستی تکیه بر بنیان‌های فکری‌ای دارند که از تاریخ، دین و اعتقادات‌شان ریشه می‌گیرد. ایران جزو قدیمی‌ترین کشورهای جهان است که فرهنگ غنی و چند هزارساله‌اش چنان با آموزه‌های دینی و مذهبی درهم آمیخته که نوعی از فرهنگ مقاومت و پایداری را در میان‌شان ایجاد کرده است. در سمت مقابل، اسرائیل یک جامعه کاملا نظامی و مصنوعی دارد؛ 4 جنگ با اعراب، 2 انتفاضه، چند بار لشکرکشی به لبنان، نبرد سال 2006 با حزب‌الله (جنگ 33 روزه) و حداقل ۶ درگیری بزرگ با گروه‌های مقاومت در غزه را تجربه کرده است و تمام نسل‌های آن با واژه جنگ مانوس هستند اما گویا هیچ‌کدام از این مراحل، باعث نشده اعتماد شهروندان این رژیم به ماندگاری رژیمی جعلی که هنوز قدمتش به یک قرن نرسیده، عمیق و ریشه‌ای باشد. در واقع باید گفت روحیه مردم ایران ناشی از یک تاریخ، فرهنگ و تمدن است که نسل به نسل به آنها منتقل شده است. مردم این کشور شاهد روزهای تلخ و شیرین بوده‌اند و فتوحات و مقاومت را در لحظه لحظه تاریخ به یاد دارند. این وضعیت یک کشور طبیعی است که مردم آن می‌توانند درباره آن ساعت‌ها به بحث بنشینند اما رژیم صهیونیستی یک کشور (بنا به ادعای خودشان) مصنوعی است که طبیعتا مردم ایران نمی‌توانند آن را بپذیرند.
از سوی دیگر، صهیونیست‌ها به اذعان خودشان در میان تمام جنگ‌هایشان هرگز با قدرتی چون ایران روبه‌رو نبوده‌اند. گذشته از ضربه روحی عملیات توفان الاقصی به جامعه اسرائیل که آن هم توسط یکی از گروه‌های محور مقاومت (حماس) انجام گرفت، وضعیت روانی کنونی اسرائیلی‌ها در مواجهه با کشورمان می‌تواند ناشی از این امر باشد که ایران در طول سال‌های اخیر با صبر استراتژیک و نزدیکی گام به گام به مرزهای رژیم صهیونیستی و محاصره مرزهای آن، باعث شده جامعه اسرائیل به مرور زمان نسبت به قدرت ایران دچار استحاله فکری شده و اصطلاحا خود را ببازد.
به نظر می‌رسد بخش اعظم شرایط روانی‌ای که جامعه اسرائیل این روزها آن را به دوش می‌کشد، به خاطر همین «روند تدریجی» باشد. «ایران که تا پیش از عملیات وعده صادق» با سیاست «صبر استراتژیک» پیشروی گام به گام داشت، ذره ذره مولفه‌های قدرت اسرائیل را در سال‌های اخیر از او گرفت و در نهایت صهیونیست‌ها را از لحاظ فکری به استحاله کشاند. در واقع جامعه اسرائیل سال‌ها با قدرتی روبه‌رو بود که بدون درگیری مستقیم، سخت‌ترین شکست‌ها را به آنها تحمیل کرده بود.
لذا آنها که خود شعار مرگ با هزار ضربه چاقو را طرح کرده بودند، در سال‌های اخیر صدها و بلکه هزاران ضربه چاقو از محور مقاومت دریافت کردند و در نهایت وقتی نوبت به مواجهه با خود ایران رسید، پریشانی درونی‌شان را با هجوم بردن به پناهگاه‌ها به نمایش گذاشتند. 
اکنون در جامعه اسرائیل این تصور موج می‌زند که سیاست‌های دولتمردان‌شان باعث تغییر رویکرد ایران از «صبر استراتژیک» به «مواجهه مستقیم» شده و حالا این جامعه خسته و درهم‌ریخته، توان مقابله با چنین دشمن قدرتمندی را در خود احساس نمی‌کند. 
پس از عملیات «وعده صادق» وقتی خبرنگاری به قسمت یهودی‌نشین بیت‌المقدس رفته بود تا نظر شهروندان آنجا را نسبت به این حمله جویا شود، قریب به اتفاق‌شان خواهان کاهش تنش‌ها بودند. یکی از صهیونیست‌ها گفته بود: «به نظر می‌رسد با دشمن بزرگ‌تری روبه‌رو شده‌ایم. بهتر است دولت همین جا تنش‌ها را تمام کند».

Page Generated in 0/0074 sec