مهدی سیاوشی*: وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی و بعداز آن، استقرار حاکمیت اسلام در قالب نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر جلبنظر بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اجتماعی جهان - به واسطه ایجاد سنخ انقلاب و بسیج عمومی - مسیری برای الگوبرداری ملتهای جهان ترسیم کرد. انقلاب اسلامی ایران تنها در خود باقی نماند و همچنانکه رهبران آن، تحقق تمدن نوین اسلامی را آرمان نهایی آن بیان میکردند، نگاهی جهانی را در سیاستگذاریها و اقدامات اعمال کرد. آرمان تمدنسازی انقلاب اسلامی در زمانهای مطرح و فراگیر شد که جهان درگیر منازعات استعماری شوروی و آمریکا بود و منفعتطلبی استعماری، غارت سایر کشورها را در پی داشت. استعمار، با هدف غارت راحت و بیهزینه تلاش میکرد با نفوذ و تخریب عناصر هویتی جوامع، حساسیت آنها به چپاول را کم کند و از بین ببرد. این امر با ارائه الگوی حکومتداریای تحت عنوان «الگوی دولت ـ ملت» انجام پذیرفت.
تنظیم روابط دولتها و ملتها با وضع قوانین و ایجاد نهادهای کنترلی و نظارت برای فشار حداکثری بر جوامع، تبلور نوعی از مادیگرایی مدرن در قالب الگوی
دولت ـ ملت غربی بود. قوانین تنها تأمینکننده منافع بخشی از جامعه بودند که قدرت را در اختیار داشتند یا به ارکان قدرت نزدیک بودند. تبدیل جهان به دهکدهای ذیل کنترل ابزارهای ارتباطی، گام پیشرفته این مسیر بود. از آن زمان به بعد، تاریخنگاری ملتها و تحلیل رفتار مردمان تنها در قالب مورد تأیید دولت ـ ملت مدرن امکان داشت و پدیده مدرنیته، انسان را بهمثابه ابزاری در خدمت قدرتها معرفی میکرد. بحران هویت و شکافهای طبقاتی از جمله مهمترین آسیبهای این الگو در اروپا، آمریکا و سایر دولتهای جهان بود.
انقلاب اسلامی ایران در مواجهه با این پدیده، از ابتدای شکلگیری یعنی سالها پیش از وقوع، با تعریف انسان و جامعه، ترسیم جدیدی از روابط دولتها و ملتها ارائه داد؛ ترسیمی که در آن به منافع همه انسانها حتی خارج از مرزهای جغرافیایی خاص توجه میشود و قانونگذاری بر اساس تعالیم انسانساز وحی محقق خواهد شد. مبتنی بر این تفکر، نظام اسلامی ذیل مفهوم جمهوری اسلامی تبلور یافت؛ نظامی برآمده از تعالیم انسانساز اسلام و متکی به مردم. در این میان نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی نیز محل بررسی و تحلیل صاحبنظران قرار گرفته است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وظیفه پاسداری از انقلاب را برعهده داشت؛ انقلاب به معنی اعم. یعنی مجموعهای شامل آرمان انقلاب، رهبر انقلاب، کارگزاران انقلاب و مردم (ملت) انقلاب. پاسداری از مجموعه انقلاب از سال ۱۳۵۷ تا امروز متناسب با پیچیدگی نقشهها و برنامههای استکبار جهانی، عرصههای متعددی را در بر گرفته است. از مقابله اطلاعاتی و پارتیزانی (نیمهسخت) با عناصر تجزیهطلب، تا مقابله با عناصر التقاطی و از تقابل سخت و نظامی با رژیمهای وابسته همچون رژیم بعث صدام در ۸ سال دفاع مقدس، تا مقابله با جنگ نرم فرهنگی در سالهای دهه 70 و بعد از آن مقابله پیچیده شناختی ادراکی با جنگ ترکیبی چندجانبه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان ضدانسانی غرب مدرن. سپاه پاسداران به واسطه ماهیت انعطافپذیر خود که لازمه حفاظت از انقلاب در عرصه مواجهه با تهاجمات ضد بشری استکبار است، توانسته سطح ماموریت خود را تا سطح جغرافیای فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی یعنی همه کره خاکی گسترش دهد و تنها و تنها و تنها با اتکا به مجموعه انقلاب بویژه 2 رکن آن یعنی رهبری و مردم، خود را مجهز به منطق مستحکم انقلاب اسلامی و بعد از آن مجهز به تجهیزات و فناوریهای نوظهور متناسب با تهدیدات بینالمللی کند.
سپاه، نهادی ذیل انقلاب اسلامی و برآمده از انقلاب اسلامی است؛ متکی به مردم و برای مردم است و خود را تابع امام انقلاب میداند؛ محدودیت را به عنوان بهانهای برای توقف در ماموریت، نمیپذیرد. این رمز کارآمدی سپاه در عرصه پاسداری از انقلاب تمدنساز اسلامی است.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه جامع امامحسین (ع) *