سیدعبدالرسول علمالهدی*: مقام معظم رهبری درباره مساله حجاب 2 نکته را بیان کردند. یک نکته مربوط به 15 فروردین سال گذشته (1402) بود که برای نخستین بار مورد توجه نظریهپردازان قرار گرفت. ایشان بارها درباره مساله حجاب صحبت کردهاند و بر مساله حجاب و ایجاب به حجاب تاکید داشتهاند؛ نکته این بود که نظریه و دیدگاه جمهوریاسلامی نسبت به مساله کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است. حرام شرعی یا حرام قانونی را درک میکردیم و از قبل هم میدانستیم اما ایشان حرام سیاسی را از این جهت بیان میکنند که فتنه سال 1401، کشف حجاب را به عنوان زمینه براندازی نظام جمهوری اسلامی پیش کشید و ضد انقلاب آن را به دست گرفت. مقام معظم رهبری بیان میکنند افرادی که کشف حجاب میکنند، ضد دین نیستند، بلکه در مراسمات شبهای قدر شرکت میکنند، اهل قرآن و مناجات هستند و حتی با جمهوری اسلامی هم همراه هستند. اگر این افراد متوجه شوند دشمن از کشف حجاب ایشان چه استفادهای علیه کشور میکند و چه منظوری برای آینده خانواده و زن در ایران دارد، حتما کشف حجاب را کنار میگذارند. بنابراین درباره این مساله بین تصمیمگیران و سیاستمداران توافق فراگیر وجود دارد که باید کشف حجاب تمام شود.
دومین نکته این است که ایشان درباره حجاب فرمودند دشمن با برنامه و نقشه وارد شد که این فقط مربوط به سال 1401 نیست، بلکه این مساله عقبهای داشته و ما هم باید با برنامه و نقشه وارد شویم. بنابراین ما باید برنامهریزی کنیم و ببینیم دشمن چگونه توانسته فضای گفتمانی و افکار عمومی را نسبت به حجاب، به یک تعارض شناختی برساند. این تعارض شناختی موجب میشود اولا الزام به حجاب و بهتبع آن کشف حجاب در نظر مردم بیاهمیت شود و ثانیا کشف حجاب به عنوان یک ابزار برای اعتراضات سیاسی و ضدجمهوری اسلامی در دست دشمن قرار گیرد. در تاریخ جامعه ایرانی، حجاب به عنوان یک ارزش فرهنگی قابل قبول بوده است. وقتی قانون حجاب در سال 1362 تصویب شد، این قانون به عنوان خواسته عمومی ملت کاملا مورد قبول واقع شد، چون اساسا این قانون در جریان زندگی ایرانیان قرار داشت. هرچند حجاب شرعی تحت تاثیر جریانات ساخت اجتماعی مدرن، افزایش مصرف فرهنگی تمدن غرب و وجود تهاجم فرهنگی در میان زنان جامعه کاهش یافته و با شلحجابی و بدحجابی مواجه شدهایم اما همچنان حجاب به عنوان یک ارزش فرهنگی قابل قبول است.
از سال 1401 دیگر حجاب یک مساله فرهنگی نبوده و نیست، بلکه ابعاد دیگری از جامعه همچون سیاست، امنیت، فضای اطلاعاتی و روابط بینالمللی را هم درگیر کرده است. بنابراین نمیتوان فقط برای تعلیم و تربیت نسخه پیچید و به دیگر ابعاد توجه نکرد یا مثلا صرفا در محیط عمومی یک سیاست را پیش برد و به ابعاد رسانهای بیتوجه بود، بویژه که یکی از بهترین سندهای سیاستی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگ، قانون مصوب سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ در حوزه عفاف و حجاب است که بیش از 20 دستگاه را درگیر مساله حجاب میکند و اتفاقا نگاه سیستماتیک خوبی به مساله حجاب دارد.
بعد از فتنه 1401 با مساله عفاف و حجاب با صورتبندی سابق مواجه نیستیم، آنگونه که اظهار میشد، مساله به انحراف مدیریت نیاز جنسی در میان جوانان یا مثلا عدم مدیریت بازار پوشاک وابسته نیست، بلکه مساله ظهور کشف حجاب و تعارض شناختی در الزام به حجاب است. این دقیقا صورت مسالهای است که از فتنه سال 1401 با آن مواجهیم که این مساله در افکار عمومی به وجود آمده است. بنابراین ما باید طرح و نقشهای داشته باشیم که اولا الزام به حجاب و مداخله حاکمیت در عرصه حجاب در افکار عمومی اهمیت یابد، ثانیا نباید افکار عمومی و مردم کشف حجاب را به عنوان یک رفتار معمولی تعبیر کنند که این دو، هدف راهبردی ما محسوب میشود.
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری که فرمودند امروز ما وارد یک جنگ ترکیبی شدهایم که ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، تهدید امنیت ملی و تروریسم داخلی هم دارد، اگر در مقوله حجاب در حال برنامهریزی هستیم، نمیتوانیم بگوییم فقط این مساله صرفا فرهنگی است و باید در ابعاد جنگ ترکیبی به آن نگاه کنیم. این بدین معنی است که در جنگ، تاکتیکها تغییر میکند. از این رو راهکارهای کوتاهمدت باید اتفاق بیفتد. راهکارهای کوتاهمدت مهمتر از راهکارهای طولانیمدت است. ایجاد انسجام اجتماعی، ضرورت پیشبرد جنگ است. در پیشبرد سیاستها ایجاد گفتمان سیاسی، گفتمان نخبگانی و گفتمان عمومی بسیار مهم است. من نمیتوانم در فضای جنگی، سیاستی را پیش بکشم که در گفتمان سیاسی حاکمیت توافق درباره آن وجود ندارد. به نظر میرسد اراده مقابله با این ناهنجاری زمانی قابلیت اجرایی دارد و میتواند موثر باشد که حداقل گفتمان سیاسی حاکمیتی که در فضای تصمیمگیری و یک جریان سیاسی قرار دارد، توافق جمعی داشته باشد، نه اینکه عدم توافق وجود داشته باشد و عدم توافق در جامعه بروز یابد، چون این قطعا جنگ ترکیبی را سست میکند.
یکی دیگر از خصوصیات جنگ ترکیبی، آشوبناک کردن فضای جامعه است. برای همین در جریان پیشبرد سیاستها، نیاز به راهکارهای کوتاهمدت و ارزیابی راهکارها در افکار عمومی نسبت به مساله حجاب داریم که آن هدف راهبردی خودمان را آیا محقق میکند یا خیر؟ راهکارها صرفا تک بعدی نیست؛ یعنی نمیتوانیم بگوییم راهکارهای ما تکبعدی، هنری یا محیطی است، بلکه همه را باید در بربگیرد اما نسبت راهکارها با هم به شکلی تعیین میشود که ما ببینیم چه میزان بافت معنایی حجاب و الزام به حجاب در افکار عمومی پیشرفت میکند.
امسال مقام معظم رهبری دوباره بر نکته سال گذشتهشان تاکید کردند. نکته این بود که بحث حجاب، چالش تحمیلی دشمن به جامعه ایران بوده و در بین خانوادهها مشکل ایجاد کرده است. نکته مهم در کنار سایر نکات مذکور این است که مساله کشف حجاب از درون جامعه بیرون نیامده است، بلکه تحمیل شده از سوی دشمن بیرونی است. جامعه ایران به هیچوجه موافق بیحجابی نیست، چنانکه نظرسنجی همشهری در اسفند 1401 نشان میدهد در تهران ۷۹ درصد زنان تهرانی بیان میکنند با برداشته شدن قانون حجاب، حاضر به برداشتن حجاب خود نیستند، البته اگر سوال درباره الزام به حجاب باشد، حدود 50 درصد موافق نیستند. این نشان میدهد در افکار عمومی ما جنگ شناختی اثر گذاشته است. مقام معظم رهبری توضیح میدهند این کشف حجاب، تنها خواسته دشمن نیست، بلکه میخواهند ما به وضعیت فحشای گسترده قبل از انقلاب بازگردیم. در حقیقت دشمن به دنبال انقلاب جنسی در جامعه ایران است. انقلاب جنسی 3 پیامد دارد: 1- هنجارمندی فحشا و روابط آزاد جنسی، 2- تزلزل خانواده با پذیرش عمومی همباشی و ازدواج سفید و اشکال جدید خانواده، ۳- مدنی شدن همجنسگرایی و گرایشات جنسی جدید.
هر جامعهشناس منصفی میداند هر چند فساد در زیر پوست شهر وجود دارد اما جامعه ایران موافق همجنسگرایی، لاابالیگری اخلاقی و روابط جنسی آزاد و برهمریختگی خانوادگی نیست. مقام معظم رهبری میفرمایند این مساله را در جامعه تبیین کنید و به جامعه این را نشان دهید که دشمن با چه هدفی کشف حجاب را پیش میبرد. قطعا جامعه به حجاب بازمیگردد. بعد هم توجه میکنند به بحث زنان و میگویند شرافت زن ایرانی را به روی او بیاورید. به این معنی که اگر زن ایرانی در معرض کشف حجاب قرار بگیرد، به سمت کالایی شدن و شیءشدگی بدن، آنچنان که جامعه غرب پیش رفته است، پیش خواهد رفت. یعنی بازاری شدن و مصرفی شدن زن برای تلذذ مردان و حجاب مانع این امر است. معنی اصلی حجاب، آزادی زن از کالاشدگی و بردگی برای تلذذ مردان است. حجاب برای آزادی است.
باید از دولت و رسانه ملی و دستگاههای فرهنگی سوال کرد طی یک سال و نیمی که این فتنه به جامعه زد و ما با مقداری گشودگی فرهنگی و اجتماعی حجاب مواجه بودیم، آیا کشف حجاب در حال افزایش بود یا کاهش؟ آیا تننمایی، برهنگی و لاابالیگری اخلاقی با ظهور برخی تجمعات از سوی شیطانپرستها و همجنسگراها رو به افزایش بوده یا کاهش؟ معلوم است که رو به افزایش است، چرا؟ چون دشمن برای تننمایی در کشورمان نقشه دارد. ما در جامعه در جهت آگاهی به مردم درباره اراده و برنامه دشمن به صورت عینی که امکان فضاسازی فراهم شود، کار خاصی نکردهایم. شاید در اینباره یکسری سخنرانی داشتیم اما فضای گفتمانی شکل نگرفت، برای همین نتیجه مطالبه افکار عمومی از دولت برای وجود اقتدار و حرکت مهم در زمینه بیحجابیها حتما راهاندازی دوباره گشت ارشاد میشود.
ما حتما به امنیت اخلاقی و اجتماعی نیاز داریم، چنانکه در همه جوامع دنیا هم وجود دارد. برای برخورد با درصدی که میخواهند به هر نحوی بیاخلاقی و لاابالیگری را در شهرها و جامعه رواج دهند، نیاز به اقدامات اجرایی در حوزه انضباط اجتماعی است. بنابراین قطعا در جامعه نیاز به مجریان امنیت اخلاقی و امنیت اجتماعی داریم. کسی که با تیپ شیطانپرستی حتی اگر هم انکار کند که شیطانپرست است، اما با تیپ شیطانپرستی حضور داشته باشد و حضورش را به تجمع تبدیل کند، باید با این مساله برخورد شود. اگر فردی در میادینی مثل تفرجگاهها، ورزشگاهها و سواحل دریا با برهنگی و تننمایی، امنیت روانی جمعیت و جامعه را مورد خدشه قرار دهد، قطعا باید با او برخورد شود.
ایجاد تعارض شناختی دشمن طی یک سال نبوده، بلکه کار 10 سال بوده که در کشور رخ داده است. در پژوهشهایی که انجام شده، متوجه شدیم دشمن معنای امر فردی و انتخاب شخصی را در حجاب پررنگ کرده است. در حالی که حجاب امری اجتماعی است، به عنوان امری فردی در جامعه معنا یافته دشمن حجاب را به نفع مردان معنا کرده، در حالی که حجاب به نفع خانواده و زنان است. حجاب امنیت خانواده و نشاط جنسی را در آن تضمین میکند. دشمن حجاب را خواست حاکمیت میداند، نه خواست مردم، در حالی که هویت جامعه ایرانی، اخلاقی است و حجاب به عنوان یک امر اخلاقی، مورد پذیرش مردم است. اینها همه توطئههای دشمن است. من باید در مدرسه و دانشگاه توطئه را موشکافی کنم و به رسانه هم نشان دهم. در غیر این صورت، این بستری را ایجاد میکند که امکان وجود برخورد با افرادی که در حال انجام تننمایی در کشور هستند، وجود نداشته باشد. این نیز نکته مهمی است. این نکات پیوست 2 سخنرانی مقام معظم رهبری در بهار 1402 و بهار 1403 است.
مدیرگروه اندیشه و مطالعات فرهنگی دانشگاه جامع امام حسین(ع) *