محمد محمدی: «پرویزخان» را باید یکی از منحصربهفردترین آثار سینمایی طی چند دهه گذشته در سینمای ایران نامید؛ فیلمی که به بخشی از زندگی حرفهای مرحوم استاد پرویز دهداری از مربیان باسابقه فوتبال ایران میپردازد که حضورش در مسند سرمربیگری تیم ملی باعث شد نسل جدیدی از فوتبالیستها به کشور معرفی شوند. ورزشکارانی که با همت پرویز دهداری از کوچهها و زمینهای خاکی پیدا و پایشان به عرصه ملی باز شد. این در حالی است که به رغم جذاب بودن قصه دهداری، حضور شخصیتهای مطرح و سرشناس فوتبال کشورمان بر پرده نقرهای نیز مزید بر علت و باعث افزایش جذابیتهای «پرویزخان» شده است. در همین باره میتوان به تصویر احمدرضا عابدزاده و مرحوم سیروس قایقران اشاره کرد که شور و هیجان دوچندانی را در سالنهای سینما برای این فیلم به ارمغان آورد.
اما نکته قابل توجه اینکه اغلب بازیگران این فیلم نیز یا نخستین نقش حرفهای خود را در سینما ایفا کردند یا تاکنون تجربه چنین نقشهای پررنگی را نداشتهاند. از آن جمله میتوان به سید ابوالفضل موسوی در نقش احمدرضا عابدزاده و روزبه رئوفی در نقش مرحوم قایقران اشاره کرد؛ بازیگرانی که به اذعان بسیاری از کارشناسان و منتقدان در جشنواره فیلم فجر بهگونهای از عهده نقش و شخصیتها برآمدند. که کمتر منتقدی است که در حوزه بازی نقد منفی داشته باشد و در کنار نقاط مثبت و منفی، بازی بازیگران جوان این فیلم همواره بهعنوان نقطه قوت فیلم «پرویزخان» بیان میشود. بازیگرانی که هر کدامشان دقیقاً مانند سوژه فیلم میتوانند استعدادهای آینده سینمای ایران به شمار روند.
سیدابوالفضل موسوی یکی از همین بازیگران جوان و آیندهدار سینمای ایران است. وی پیرامون نحوه دعوت و حضورش در فیلم «پرویزخان» در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: وقتی از من دعوت به همکاری برای حضور در فیلم «پرویزخان» شد تقریباً وزنم 120 کیلوگرم بود که یکی از شروط حضورم لاغر شدن طی یک ماه باقیمانده تا آغاز فیلمبرداری بود، از همین رو در هر هفته 4 جلسه تمرین سنگین داشتم تا به وزن متناسب با نقش برسم، از طرفی مطالعه و تحقیق درباره تکتک خصوصیات و شخصیت احمدرضا عابدزاده هم بود که طی آن مدت تمام تلاشم را کردم تا بتوانم به درک درستی از شخصیت عابدزاده برسم اما در کنار اینها به هر حال بازی در نقش عقاب آسیا استرس خاصی به آدم میداد، همچنین بازی در کنار سعید پورصمیمی هم مزید بر علت بود، از همین رو واقعا وظیفه سنگین و سخت پیش رو داشتم که امیدوارم توانسته باشم هم از عهده ایفای نقش برآمده باشم، هم در کنار پیشکسوت و هنرمند خوب کشور آقای پورصمیمی بخوبی بازی کرده باشم.
موسوی همچنین با اشاره به حضورش در یک اثر سینمایی قهرمانمحور بویژه از قهرمانهای دوران معاصر که نهتنها در بین نسلی از مردم بسیار ملموس بوده بلکه در جامعه فوتبالی بسیار جنجالبرانگیز شده و موافقان و مخالفانی نیز داشته، اظهار کرد: خب! به عنوان یک بازیگر نقش و کاراکتری به من پیشنهاد شد؛ شخصیتی که بین اهالی فوتبال و بین عموم مردم از جایگاه بسیار ویژهای برخوردار است و از طرفی بسیار محبوب و منحصربهفرد است. در طرف مقابل پرویز دهداری است که هم بزرگتر این شخصیت است و هم به نوعی جنجالیترین مربی تاریخ فوتبال ایران، این استعداد را کشف میکند و آن را وارد دنیای جدید و فوقحرفهای که در اهدافش بوده میکند. پرویز دهداری قهرمانی است که وقتی فهمید بعضی اصولی که سالها با آنها مربیگری کرده دیگر جوابگو نیست، تغییرات را میپذیرد و آنها را کنار میگذارد و تصمیم به تغییر شیوهاش میگیرد و این کار از ویژگیهای یک قهرمان است و چقدر حیف که ما بسیار کم درباره این شخصیتها و کاراکترها، بویژه درباره کردارشان و تأثیراتی که از خود بهجا گذاشتهاند و از همه مهمتر و دغدغههایی که داشتند کم گفتیم و کم معرفی کردیم.
این بازیگر جوان همچنین با اشاره به اقبال منتقدان در ایام جشنواره و استقبال مردم در روزهای اکران عمومی فیلم نیز گفت: اساساً هر فیلمی که روایتگر مواجهه یک قهرمان با چالشها و سختیها باشد ان هم به شکلی که با پیروزی و موفقیت قهرمان در برابر این چالشها همراه شود، همواره مورد استقبال قرار میگیرد و پرویزخان هم از این موضوع مستثنا نبوده است. این فیلم بسیار مورد استقبال قرار گرفت و بسیاری از مخاطبان که فیلم را دیدند بابت ایفای نقش به من تبریک گفتند و انرژیشان را در اکرانهای مختلف انتقال دادند؛ مخاطبانی که با دیدن فیلم هم خندیدند و هم اشک ریختند و من در کنار آنها از تماشای این فیلم بسیار لذت بردم.
روزبه رئوفی، دیگر بازیگر جوان و مستعد سینمای ایران نیز که در فیلم پرویزخان نقش مرحوم سیروس قایقران را ایفا کرده است درباره چگونگی حضورش در فیلم به «وطن امروز» گفت: وقتی از سوی دستیار کارگردان دعوت به همکاری شدم با مطالعه فیلمنامه متوجه شدم کار بسیار خوبی درخواهد آمد و بعد از آن طی جلساتی که با کارگردان داشتم ابعاد جدیدی از شخصیت قایقران را باهم درآوردیم، منتها علی ثقفی از همان ابتدا نسبت به اضافه وزن من بسیار نگرانی داشت که مداوم به او اطمینان دادم خودم را به فیلم میرسانم. البته اضافه وزن من برای یک پروژه دیگری بود که باید برای آن وزنم را افزایش میدادم اما در نهایت برای پرویزخان به وزن ایدهآل شخصیت مرحوم قایقران به هر سختی و تمرینی بود رسیدم. رئوفی پیرامون چگونگی رسیدن به شخصیت قایقران نیز گفت: حدود 45 روز وقت داشتم. از همین رو ابتدا تلاش کردم با دوستان و هممحلههایش به گفتوگو بنشینم. البته ۲ کتاب پیرامون این فوتبالیست نیز خواندم که چیز خاصی درباره او به من اضافه نکردند اما بیشترین دیتاها و دادهها را از هممحلهایهایش توانستم دریافت کنم. این را هم بگویم که به خاطر محدودیتها نمیتوانستم در مرحله تحقیقات به هممحلهایها و دوستانش بگویم این تحقیقات برای چه هست به همین خاطر خودم را یک محقق معرفی کرده بودم، البته وقتی رفاقتم با دوستانش بیشتر شد آنها فهمیدند موضوع چیست و این چنین من درباره ویژگیهای شخصیتی قایقران اطلاعات منحصربهفرد و موثری پیدا کردم. درباره ویژگیهای ورزشی و فوتبالی قایقران هم باید بگویم من حدود 17 کیلو اضافه وزن داشتم که با حضور آقای مصطفی اماموند به عنوان مربی برای درآوردن استایل و نوع حضور در زمین انجام شد. درنهایت به نظرم پرویزخان کاری پرتلاش و لذتبخش بود و تمام اینها در 40 روز انجام شد، ما در این مدت هفتهای ۳ جلسه فوتبال تمرین میکردیم، بویژه اینک من فوتبالی نبودم و باید شخصیتی را بازی میکردم که در زمین ۲ پا بود یعنی هم با پای راستش بازی میکرد و هم چپ پا بود و این کار من را بسیار سختتر کرده بود اما خروجی کار بهگونهای شد که وقتی فیلم در انزلی اکران شد مردم این شهر به من بسیار لطف داشتند.
رئوفی همچنین درباره استقبال مخاطبان از پرویزخان نیز گفت: به نظرم فیلم میتوانست بسیار بیشتر از اینها مورد استقبال قرار بگیرد. فیلم پرویزخان این پتانسیل را داشت که بسیار بیشتر از آنچه تاکنون دیده شده دیده شود، ولو آنکه من وقتی فیلم را با مردم در سالنها تماشا کردم، میدیدم مردم بسیار همراه فیلم میشدند، بویژه 20 دقیقه پایانی به نوعی اوج همراهی مردم با فیلم بود. به عنوان نمونه در انزلی که محل خود مرحوم قایقران بود سالن سینما مملو از تماشاگر شده بود، آن هم در جایی که قایقران برایشان یک اسطوره به تمام معنا به شمار میرفت. من در اکران این فیلم در سالنهای انزلی واکنشهای بکری را دیدم که در زندگیام در سالن سینما تاکنون ندیده بودم. مخاطبان در سینما آنقدر با شخصیت قایقران سمپات شده بودند که وقتی مثلا در فیلم سیروس قایقران زمین میخورد، اینها از جایشان بلند میشدند یا در جایی که اعتراض میکرد مخاطبان سالن هم بلند میشدند و اعتراض میکردند؛ جو و فضای بسیار عجیبی در سالنهای انزلی برای این فیلم به وجود آمده بود. البته این واکنشها در سالنهای دیگر پیرامون سایر شخصیتها نیز اتفاق افتاده بود و اینها همه یعنی فیلم کار خودش را انجام داده و برای بیشتر دیده شدد باید کارهای دیگر انجام دهد.
این بازیگر همچنین پیرامون ضعف و عدم تولیدات سینمایی پیرامون شخصیتهای معاصر در سینمای ایران نیز گفت: این موضوع در حوزه کاری من به عنوان بازیگر نیست ولی معتقدم یکی از دلایل این ضعفها عدم تولیدات مناسب و باکیفیت پیرامون شخصیتهای محبوب و معروف است؛ یعنی خروجیها، خروجیهای خوبی نیست و همه تولیدات قهرمانمحور مانند پرویزخان نمیشوند. به هر حال علی ثقفی به عنوان یک فیلمساز کارش را بلد است و پرویزخان جزو معدود آثار خوب در حوزه قهرمانمحور است. به هر حال سایر سازندگان شاید به زبان سینما فیلمهایشان را تولید نکردهاند. معتقدم دلیل خوب بودن پرویزخان تسلط کارگردان به زبان سینماست و امیدوارم سایر سازندگان که آثاری با موضوع قهرمانمحور تولید میکنند به زبان سینما مسلط باشند و با زبان سینما این آثار را بسازند، چون تجربه پرویزخان و تسلط ثقفی به زبان سینما نشان داد هرچه با زبان سینما این فیلمها تولید شوند مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرند.