مهدی بختیاری: اوضاع برای دولت نتانیاهو 200 روز بعد از شروع جنگ غزه، نهتنها بهتر نشده بلکه روز به روز بر فشارها و چالشهای این رژیم افزوده میشود.
طی روزهای اخیر، با استعفای «آهارون هالیوا» رئیس سازمان اطلاعات ارتش رژیم اشغالگر قدس (آمان) و زمزمه کنارهگیری برخی دیگر از فرماندهان نظامی صهیونیست، به نظر میرسد روند برخورد با مقامات نظامی و امنیتی مقصر در شکست 7 اکتبر خیلی زودتر و حتی پیش از پایان جنگ آغاز شده است.
عاموس هرئیل، تحلیلگر ارشد روزنامه هاآرتص نوشت: موج گستردهای از استعفاها در صفوف رهبران سیاسی و امنیتی اسرائیل در پیش است و همگی آنها به دلیل شکستی است که عملیات توفان الاقصی برای اسرائیل به همراه آورده است.
تحلیلگر صهیونیست با اشاره به شکاف داخلیای که پس از به بنبست رسیدن عملیات ارتش اسرائیل در نوار غزه دچار آن شده است، مینویسد: این استعفاها بنیامین نتانیاهو را در گوشه رینگ در تنگنا قرار داده است، زیرا تنها کسی است که حاضر به تحمل هیچ مسؤولیتی در رابطه با این شکست نیست.
در عرصه داخلی، ساکنان سرزمینهای اشغالی بویژه خانواده اسرای اسرائیلی نهتنها به هیچ وجه مراعات دولت در حال جنگشان را نمیکنند، بلکه همین حالا هم خواستار آتشبس فوری، مذاکره با حماس و از آن مهمتر - با همراهی اپوزیسیون- خواهان برکناری نتانیاهو و تغییر دولت هستند. تظاهراتهای گسترده و چندده هزار نفری در شهرهای بزرگی نظیر تلآویو همچنان ادامه دارد و شرکتکنندکان در آن، نتانیاهو را مقصر اصلی وضع موجود میدانند. در عرصه بینالملل نیز دولت فعلی صهیونیست روز به روز منزویتر میشود. تظاهرات بیسابقه دانشجویان در دانشگاههای آمریکایی در مخالفت با رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته خبرساز شده است. پلیس آمریکا تعداد زیادی از این دانشجویان را بازداشت کرده و اساتید آنها برای همبستگی با بازداشتشدگان به صفوف تظاهراتها پیوستند و این روند، برگزاری کلاسهای درس در برخی دانشگاهها مثل کلمبیا را مختل کرده است. در کشورهای دیگر نیز موج ضدصهیونیستی همچنان فروکش نکرده و این موضوع به کشورهای اسلامی نیز محدود نمانده است. علاوه بر آمریکا، در دیگر کشورهای غیراسلامی و اروپایی نیز تظاهراتهای زیادی انجام میشود و همین مساله باعث شده در هفتههای اخیر، آمریکاییها به رغم حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی، مجبور شوند به دلیل فشار افکار عمومی، به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل رای ممتنع بدهند که با واکنش تند مقامات اسرائیل نیز همراه شد. در عرصه میدانی نیز وضعیت برای صهیونیستها روز به روز سختتر میشود. در غزه، به رغم جنایات فراوان و کشتار 40 هزار انسان بیگناه که عمده آنها زنان و کودکان هستند، هیچ دستاوردی که نتانیاهو بتواند با آن کمی از فشار روی خودش کم کند به دست نیامده است.
اهداف اصلی و اعلامی آنها محقق نشده و حماس و گروههای مقاومت همچنان به روند مبارزه ادامه میدهند و صهیونیستها که میخواستند اسرایشان را بدون مذاکره و از طریق جنگ آزاد کنند، بعد از گذشت بیش از 200 روز حتی سرنخی هم از محل نگهداری آنها به دست نیاوردهاند!
در جبهه شمال نیز حزبالله لبنان بر حجم و گستره عملیاتهای خود افزوده است و طی یکی دو روز اخیر برای نخستین بار بعد از سالها برد حملات خود را به حیفا و عکا در شمال سرزمینهای اشغالی کشاند.
بعد از حمله تنبیهی ایران علیه اسرائیل، صهیونیستها در بنبست کامل قرار دارند.
حجم سنگین حمله ایران با دهها موشک و پهپاد و در مقابل، اقدام منفعلانه و به قول خودشان ضعیف و مسخره صهیونیستها در تلاش برای خرابکاری در اصفهان، نشان داد دست آنها بهرغم ادعاهای مکررشان برای مقابله با ایران بسته است.
همه اینها نتانیاهو و دولتش را در یک چالش بزرگ قرار داده. او بخوبی میداند پایان این جنگ به معنای سقوط خودش و بسیاری از همکارانش خواهد بود؛ افرادی که یا خودشان استعفا میکنند و کنار میروند یا مجبور به کنارهگیری خواهند شد. برای همین است که تا این لحظه هنوز نتانیاهو تصمیم نگرفته جنگ را تمام کند و بیش از این امنیت اسرائیل را به خطر بیندازد. قمار نتانیاهو بر سر موجودیت اسرائیل برای رسیدن به حداقلیترین منفعت شخصی حتی انتقادات دوستانش را هم درپی داشته است و آنها معتقدند نخستوزیر اسرائیل به دلیل آنکه اسیر جنون عظمت خود شده و مالکیت رژیم را آن خود میداند، به سوی از بین بردن اسرائیل پیش میرود.