حنیف غفاری: کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نسبت به گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی آمریکا به قاره سبز بسیار نگران هستند. این نگرانی در برخی کشورها مانند آلمان، سوئد، فرانسه و ایتالیا احساس شده و در برخی کشورهای دیگر نیز زمزمههای ظهور و بروز آن شنیده میشود. بهراستی چه اتفاقی در خاک کشورهای اروپایی افتاده است؟ قبل از جنگ اخیر غزه، اعتراضات علیه جنایات رژیم اشغالگر قدس، از جمله جنایاتی که در جریان جنگ ۵۰ روزه سال 2014 رخ داد، بیشتر توسط دانشجویان طرفدار جریان چپ یا سوسیالیستها انجام میشد. این اعتراضات محدود بود و اساسا دردسری برای نهادهای امنیتی و قضایی قدرت در غرب ایجاد نمیکرد. دانشجویان معترض، جملگی از سوی ساختار آموزشی غرب محدود شده و حتی برخی از آنها ناچار به انصراف از تحصیل (به دلیل فشارهای امنیتی) میشدند. اکنون پس از ۱۰ سال الگوی اعتراضات اخیر دانشجویی در غرب نسبت به گذشته تفاوتی ماهوی پیدا کرده است. این اعتراضات دیگر نه از سوی یک طیف خاص یا جریان اجتماعی دارای مانیفست سیاسی - حزبی، بلکه از سوی اقشار گوناگون دانشجویی و مردمی رخ میدهد. از این رو علاوه با گسترش کمی دامنه اعتراضات (چه از لحاظ تعداد شرکتکنندگان و چه دانشگاههای محل اعتراض)، ما باید تفاوت جنبه کیفی آن را نیز با گذشته درک کنیم. واقعیت امر این است که وقوع جنگ غزه و جنایات بیحد و حصر رژیم متوحش و نامشروع صهیونیست در نسلکشی هزاران کودک فلسطینی، تلنگری به وجدان خفته بسیاری از شهروندان غربی (از جمله دانشجویان) بود. دانشجویانی که الگوهای اومانیستی القایی غرب، آنها را وادار به تقدمبخشی ذهنیت بر واقعیت میساخت، نتوانستند در مقابل واقعیات هولناکی که در نوار غزه میگذرد، چشمان خود را بسته و به روایتگری مخدوش و دروغین رسانهها و لابیهای پنهان و آشکار قدرت در اروپا و آمریکا گوش فرا دهند!
محصول این درک عمیق در سراسر اروپا، خیزش در برابر دولتمردانی مانند امانوئل مکرون، اولاف شولتس و فون در لاین بود؛ کسانی که وقیحانه طی ۷ ماه اخیر نسلکشی آشکار کودکان فلسطینی را مصداق دفاع مشروع و حق طبیعی رژیم اشغالگر قدس قلمداد کرده و متعاقبا، به شهروندان کشورهایشان هشدار داده بودند هرگونه تحرکی در مخالفت با توحش صهیونیستها، مصداق یهودستیزی محسوب شده و افرادی که مرتکب آن شدهاند، تحت سخت ترین نظارتها و مجازاتها قرار خواهند گرفت.
ترسیم این سیکل قضایی - امنیتی از سوی نهادهای رسمی قدرت در غرب، برای نخستین بار طی دهههای اخیر سبب شد دانشجویان انتقادات خود را به جای سیاستمداران، متوجه ساختار کریه قدرت در کشورهایشان کنند.
در این میان، لابیهای صهیونیست در اروپا که از احزاب سوسیال ـ دموکرات، ملیگرایان افراطی و محافظهکاران گرفته تا احزاب جدیدالتاسیس را تحت سیطره خود قرار دادهاند، برای نخستین بار با پدیدهای مواجه شدهاند که حتی قدرت توصیف آن را نیز از دست دادهاند: جوانان و دانشگاهیان در اروپا دیگر حتی به صورت غیرمستقیم، تبعیت از جریانهای قدرت غربی - صهیونیستی را نپذیرفته و خشم خود را به صورت همزمان معطوف به بازیگران سیاسی و ساختار قدرت در این کشورها کردهاند. این تمرکز تحسینبرانگیز، سبب شده است برای نخستین بار از زمان اشغال فلسطین، ماهیت و عملکرد صهیونیسم در معرض دید و قضاوت بخش اعظمی از افکار عمومی غرب قرار گیرد. قبلا تمرکززدایی هدفمند از این موضوع سبب میشد اساسا ذهن شهروندان و بسیاری از دانشجویان غربی متوجه هویت دهشتناک و منفور رژیم اشغالگر قدس نشود. هر لحظه که سپری میشود، این بیداری مقدس نمود بیشتری در اروپا پیدا کرده و در آینده نزدیک، جایی برای تنفس مشترک لابیهای صهیونیستی و سیاستمداران حلقه به گوش آنها باقی نخواهد گذاشت.