printlogo


کد خبر: 281299تاریخ: 1403/2/16 00:00
«وطن امروز» گزارش می‌دهد مزاحمت‌های طرفداران زن، ‌زندگی،‌آزادی برای معترضان ضد صهیونیست در دنیا
لکه ننگ علیه انسانیت

گروه سیاسی: «زندگی نرمال» یکی از همین روایت‌های پرتکرار چند سال اخیر جریان ضدانقلاب است که این روزها رونمایی اعجاب‌آوری داشته است. ماجرا از آنجا آغاز شد که جریان برانداز خارج از کشور عزم کرد در یک اقدام کاملا خودجوش و غیرسیستماتیک(!) علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تجمع شکل دهد. این گروه خودجوش در ادامه اما در اتفاقی کاملا غیرقابل‌پیش‌بینی  و نادر در محلی جمع شد که «محل اعتراض به جنایت‌های رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم فلسطین بود» و این گروه خودجوش از آنجا که در یک شرایط غیرقابل پیش‌بینی قرار گرفته بودند، ناگهان در کنار پرچم منسوخ رژیم پهلوی، پرچم جعلی رژیم صهیونیستی را در دست گرفته و با حامیان فلسطین درگیر شدند. باور بفرمایید این تنها یک تجمع خودجوش خیلی اتفاقی بوده است که با حامیان فلسطین روبه‌رو شده و از آنجا که این افراد تصادفا پرچم رژیم صهیونیستی همراه خود داشته‌اند، آن را بیرون آوردند و درگیر شده‌اند. در ادامه این اتفاق تصادفی توسط دیگر گروه‌های خودجوش هم رقم خورد و در سایر نقاط دنیا هم شاهد درگیر شدن جریان ضدانقلاب با «معترضان نسل‌کشی مردم فلسطین» بودیم. این روزها اتفاقات ناگهانی کم نیستند! یکی از کاربران برانداز در شبکه مجازی ایکس درباره همین سلسله اتفاقات تصادفی نوشت: «گروه ما جلوی Saturn هامبورگ بدون هیچگونه پرچمی از اسرائیل در حال تظاهرات آرام بود. متاسفانه همزمان طرفداران ‎حماس هم تظاهراتی داشتند که از جلوی ما رد می‌شدند و هنگام عبور شروع به فحاشی و شعار دادن shame on you کردند که ابتدا واکنش ما چیزی نبود اما بعد برای سوزش بیشترشون چندتا از پرچم‌های اسرائیل را که همراه گروه در چمدان‌ها بود درآوردیم و جلوی آنها گرفتیم و ما هم شعار متقابل دادیم.» دوباره به این جملات دقت کنید! نوشته شده که «چندتا از پرچم‌های اسرائیل که همراه گروه در چمدان‌ها بود» این همان اتفاقات ناگهانی است که به آن اشاره کردیم. کاربری در واکنش به این اظهارات با ادبیات کنایه‌آمیز نوشت: «از امروز هر وقت میرم بیرون، تو کیفم، پرچم 18-17 تا کشور رو برای احتیاط می‌برم». کاربری دیگر هم نوشت: «چرا زود قضاوت می‌کنید؟ مگه پرچم اسرائیل تو کیف همه ایرانی‌ها به صورت نرمال نیست؟»
حالا این وضعیت به ژانری در فضای مجازی تبدیل شده است. هر نقطه‌ای از دنیا که علیه جنایت‌های رژیم صهیونیستی جریانی شکل گرفته، جریان برانداز نیز در آنجا حاضر و با حامیان فلسطین درگیر می‌شود. برای نمونه ویدئویی از «حضور ایرانیان حامی رژیم صهیونیستی در تجمع دانشگاه مک‌گیل کانادا» منتشر شده است که نشان می‌دهد این افراد پرچم منسوخ رژیم پهلوی را به همراه پرچم جعلی رژیم صهیونیستی حمل می‌کنند و مقابل دانشجوهای معترض به نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در حال شعار دادن هستند. از سوی دیگر ویدئویی نیز از سوی یک برانداز ضبط شده که در برابر یک ایرانی حامی مردم فلسطین در دانشگاه uoft تورنتو در حال فحاشی است. جالب اینجاست که در این ویدئو فرد برانداز در حال فحاشی به حامیان فلسطین است و می‌گوید من صدای «نیکا شاکرمی» هستم! یعنی کسانی که شعار آنها فحش به حامیان مردم فلسطین است و در قامت حمایت از رژیم صهیونستی حاضر شده‌اند! خود را صدای یک فرد می‌دانند که خودکشی کرده است. این تناقض عجیبی است که چطور می‌شود یک جمع اندک خود را صدای یک فرد خودکشی‌کرده بدانند تا به معترضان علیه «40 هزار کودک هدف قرارگرفته توسط رژیم صهیونیستی» فحاشی کنند. 
شاید شما هم به این سوال بدیهی اما مهم برخورده باشید که چرا پرچم رژیم صهیونیستی توسط جریان برانداز حمل می‌شود و این جریان اتفاقا در برابر حامیان رژیم صهیونیستی حاضر می‌شود؟ پاسخ به این سوال کلیدی از دو حالت خارج نیست: «ابتدا اینکه ضدانقلاب ماموریت جدید دارد برای اینکه بیرون از مرزهای سرزمین اشغالی حامی منافع رژیم صهیونیستی باشد»، «دوم اینها نیروهای رسمی رژیم صهیونیستی هستند و از آنجا که نمی توانند به صورت مستقیم با معترضان رژیم صهیونیستی درگیر شوند در پوشش معترض به جمهوری اسلامی ایران وارد و سپس درگیر می‌شوند». 
ماجرا از سال 1401 آغاز شد؛ همان زمان که همه گروه‌های برانداز، ضدانقلاب، تجزیه‌طلب و معاند با وعده دریافت حمایت از آمریکا و رژیم صهیونیستی در یک تلاش مذبوحانه به این سمت رفتند که فروپاشی اجتماعی را در ایران رقم بزنند. تا پیش از آن جامعه براندازی با مدل‌های مختلف اقتصادی و سیاسی را تجربه کرده بود اما این مدلی جدید علیه نظام بود. الگوی این اعترضات با بهره از ظرفیت طبقه متوسط و هجمه یکپارچه و پرفشار رسانه‌های ضدانقلاب علیه نظام آغاز شد. همه افراد و جریان‌ها و همه سرمایه‌های داخلی و خارجی غرب برای تحقق این موضوع بسیج شدند تا علیه کشور دست به اقدام بزنند. این روزها برخی کارشناس‌ها عنوان می‌کنند بی‌بی‌سی فارسی با نشر این خبر جعلی دست به خودکشی رسانه‌ای ‌زده است اما واقع امر این است که رسانه‌های ضدانقلاب در همان زمان با انتشار شایعات، اخبار کذب، تصاویر ساختگی و آمارهای دروغ خودکشی کردند و اعتبار رسانه‌ای خود را زیر سوال بردند اما این جریان شکستی دیگر را متحمل شد. آن روزها که فروپاشی بدنه ضدانقلاب تقریبا قطعی شده بود، همان زمان 6 نفر از چهره‌های برانداز و تجزیه‌طلب ایران در خارج از ایران متنی را با عنوان «منشور همبستگی و سازماندهی» منتشر و با این اقدام تلاش کردند این وضع را احیا کنند. اما خیلی زود اختلافات این جریان بروز کرد و خود عامل سرخوردگی دوم شد و گروه همبستگی از هم پاشید. بلافاصله بعد از آن پدرخوانده ضدانقلاب گمارده خود را به سرزمین‌های اشغالی فراخواند تا این پیوند نامشروع را علنی کند. ربع پهلوی راهی سرزمین‌های اشغالی شد و تصویری از تحقیر این فرد به همراه نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی منتشر می‌شود: «به‌زودی روزی فرا خواهد رسید که دو ملت ایران و اسرائیل(!) از روابط عادی و تبادلات فرهنگی، علمی و اقتصادی غنی و سودمند برای هر دو ملت برخوردار شوند». این اظهارات بخشی از گزافه‌گویی ربع پهلوی بعد از دیدار با نتانیاهو بود. به‌راستی که چقدر خوب بازنده‌ها و قاتلان یکدیگر را پیدا و بر سر آینده‌شان قمار می‌کنند. همان زمان گیلا گاملی‌اِل، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی، در یک نشست خبری ایجاد پیوند دوستی با رضا پهلوی را در راه احیای منافع مشترک دانسته بود. «منافع مشترکی» که برآیند آن امروز در خیابان‌های دنیا قابل مشاهده است؛ همان منافع مشترکی که ضدانقلاب را به صورت «سیستماتیک» و «هدفمند» در مقابل معترضان به نسل‌کشی رژیم صهیونیستی قرار می‌دهد. گروه‌های محدود و کم‌شمار اما پرسروصدا و درنده حالا در شهرهای اروپایی و آمریکا انگشت‌نما شده‌اند و معترضان می‌دانند پلیس، حالا با این جریان به آنها حمله می‌کند و آنها را هدف قرار می‌دهد. 
حالا پیوندی خاص در دنیا در حال برقرار شدن است. جریان برانداز به همراه رژیم صهیونیستی و دیگر کشورهای استکباری در یک سو جمع شده‌اند و مردم ایران و مسلمانان منطقه و آزادی‌خواهان دنیا در سوی دیگر گرد هم آمده‌اند. چنانکه مرحوم آیت‌الله حائری‌شیرازی(ره) در گفت‌وگویی در توصیف امام خمینی(ره) می‌گوید: «اسپینوزا با اینکه یهودی است، درباره صهیونیست‌ها تعبیر جالبی دارد. می‌گوید فضایل آنها ریشه در رذایل آنها دارد. مثلا اتحاد قوم یهود با هم و کمک آنها به هم، فضیلت است اما ریشه در نفرتی دارد که اینها از نوع بشر دارند. همچنین در چشم و هم‌چشمی‌ها که بسیاری از افراد بخیل گذشت می‌کنند، این گذشت نیست، اخلاص نیست و فضیلت محسوب نمی‌شود، بلکه ریشه در کینه‌ها و خودپرستی‌ها دارد که رذیلت است. بسیاری از مقاومت‌ها و ایستادگی‌هایی که در جنگ هم می‌شود، ریشه در کینه و خودبینی و رذیلت دارد. مثلا طرف آنقدر خودپسند و متکبر است که برای اینکه به کبریایی و غرورش لطمه‌ای وارد نشود، حاضر است تکه تکه شود و دست از حرفش برندارد. این ناشی از فضیلت نیست، ناشی از شدت تعصب است. این شدت خودبینی و کینه و عداوت، گاهی شهادت‌طلبی به نظر می‌آید. عملیات انتحاری گروهک‌ها هم که ائمه جمعه را شهید می‌کردند، ظاهرا ایثار به نظر می‌آمد ولی در واقع ریشه در کینه داشت. برای یافتن فضایل ما ناگزیریم انسان را معنا کنیم. تا انسان معنا نشود، خوبی معنا پیدا نمی‌کند. امام راحل می‌فرمودند بیچارگی دشمنان اسلام در این است که نه اسلام را شناختند و نه انسان را! از فضایل امام این بود که هرجا اسم اسلام را می‌برد، از انسان هم اسم می‌برد. این از ویژگی‌های ایشان بود که روشن‌بین بود و به زبان عصر و نسل خود آشنا و می‌دانست که محل نزاع بین او و طرف مقابل، تفسیر انسان است و نزاع بر سر این است که انسان کیست. رسالت امام این بود که انسان را چنان که هست، به دنیا  ارائه دهد».

Page Generated in 0/0067 sec