دکترعلیرضا پیروزمند: برای بحث و تبیین منطق برائت از مشرکان که در دیدار کارگزاران حج با رهبر معظم انقلاب بیان شد، لازم است نگاهی شبکهای به آیات قرآن کریم بیندازیم. خدای متعال در آیه ۳ سوره توبه میفرماید: وَأَذَانٌ مِنَالله وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّالله بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ. این آیه شریفه بعد از به زیر کشیدن بتها در کعبه اعلان عمومی شد. نکته مهمتر آن است که این اعلان نیز در روز حج اکبر یا همان حج تمتع قرار داده شد و اعلام مهم خدای متعال این بود که خدا و همچنین رسول او از مشرکان بری هستند و این اعلام برائت را خداوند در این آیه شریفه به عنوان یک وظیفه عمومی و مستمر برای مسلمین در ظرف و ظرفیت حج اعلام کرده و ما وظیفه داریم سطوح برائت خود را از مظاهر مختلف شرک به اشکال گوناگون در همیشه ایام اعلام کنیم. به همین خاطر حج به عنوان یک نمایش عبادت جمعی معنوی و سیاسی، ظرفیت مهمی است برای توجه و تألیف و تمرکز قلوب بر عبادت خداوند متعال و یکی از جلوههای عبادت دور کردن خود و جامعه اسلامی از مظاهر شرک است. طبیعتا یکی از مظاهر این برائت، برائت زبانی است. یعنی اعلان انزجار و عدم همراهی امت اسلام با شرک و کفر. این حداقل کاری است که انتظار میرود در ایام حج، امت اسلام در اجتماع باشکوهی که هر سال وجود دارد، انجام دهند. اما در رتبه بعد ما احتیاج به برائت عملی داریم و این برائت عملی به معنای محدود کردن زمینه و امکان حضور و نفوذ مشرکان نسبت به تعیین سرنوشت آینده بشریت و حداقل آینده دنیای اسلام است.
برای دقت بیشتر به عنوان زمینه رجوع به قرآن ابتدا این سوال را طرح میکنم: این وظیفه زبانی و عملی در اعلام برائت به جمیع مظاهر آن در منطق قرآن به چه دلیل باید اتفاق بیفتد؟ برای پاسخ، جلوههایی از آن را با استفاده از بعضی آیات شریف قرآن توضیح بیشتری میدهم.
در آیه ۷۶ سوره نسا خدای متعال به گمان من یکی از وجوه و علل این اعلام برائت قولی و عملی را بیان کرده است. در این آیه خدای متعال میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِالله وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِیَاءَ الشَّیْطَانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا» یعنی کسانی که ایمان دارند در راه خدا مقاتله میکنند و کسانی که کافر شدهاند با شما جنگ میکنند اما در راه طاغوت. بعد خدای متعال میفرماید شما وظیفه دارید با اولیا و سران شیطان جنگ کنید اما بدانید مکر شیطان ضعیف بوده و شما پیروز هستید. از این آیه شریفه میشود استفاده کرد که باید برائت از مشرکان را در دستور کار قرار داد، چرا که آنان در سبیل طاغوت حرکت میکنند و اگر ما مقابله با راه طاغوت نکنیم، دین خدا به خطر افتاده و اولیای الهی در خطر قرار میگیرند. یکی از راههای این مواجهه اعلام برائت است. البته اعلام برائت دارای دامنه و طیفی است که یک سر آن انزجار زبانی و سر دیگر آن مقابله نظامی با کفار است. آیه دیگری که ابعاد منطق برائت را برای ما مشخص میکند، آیه ۲۶ سوره ابراهیم است که میفرماید: «وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ». مثال کلمه خبیث مانند درخت پلیدی است که ریشه ندارد تا در روی زمین قرار گیرد لذا ثبات و دوام ندارد. مسلمانان باید از مشرکان اعلان برائت داشته باشند، چرا که مشرکان مظهر کلمه خبیثه هستند. کلمه خبیثه دارای هیچ قراری نیست. کلمه خبیثه امروز اسرائیل و اذناب آن هستند، در ورای اسرائیل نیز تمدن غرب قرار داشته و رفتار اسرائیل نماد بیپردهای از فرهنگ منحط غرب محسوب میشود. اگر با این کلمه خبیثه برخورد نشود خباثت خود را صادر کرده و فرهنگ منحط خویش را که فرهنگ حیوانیت و درندگی است در اقصی نقاط عالم گسترش میدهد. نکته سومی که در منطق قرآنی برائت میخواهم عرض کنم این است که خدای متعال میفرماید: نباید شما کافران را ولی خود قرار دهید و برای این موضوع دلیلی را ذکر میکند. آیه ۱۴۴ سوره نسا میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا» یعنی اگر شما کافران را ولی خود قرار دهید دلیل آشکاری را ضد خود در اختیار خداوند قرار دادهاید و این کنایه از آن است که خدای متعال بر عقاب و عذاب ما حجت خواهد داشت. برای آنکه این تهدید الهی متوجه جامعه ایمانی نشود نباید با کفار رفاقت کرد و به دلیل آنکه سکوت در چنین میدانی بیطرفی نیست، بلکه نوعی همراهی به حساب میآید، ما وظیفه داریم از اسرائیل اعلام برائت کنیم تا در جنایات او شریک نشویم. همچنین به استناد آیه ۶۰ سوره انفال (وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّالله وَعَدُوَّکُمْ) خدای متعال مومنان را مامور کرده تا به چنان قدرتی دست یابند که دشمنان خدا از شما بترسند. یکی از منابع تولید قدرت همین اعلان برائت است.
بویژه آنکه اگر این اعلان برائت به نحو جمعی رخ دهد قدرتآفرین بوده و پایههای مشروعیت سیاسی دشمن را لرزان کرده و ترس را در دل آنان تقویت میکند. در نقطه مقابل ایمان را در دل مومنان بویژه مردم مظلوم فلسطین تقویت میکند لذا ما وظیفه داریم از ظرفیت اعلان برائت استفاده کنیم برای ایجاد ترس در دل دشمنان اسلام. آنچه نگاشته شد بهرهگیری از برخی آیات شریفه بود که منطق اعلان برائت را برای ما ترسیم میکند که چرا ما باید اعلان برائت را در همه اشکال و در همه سطوح مورد توجه قرار دهیم اما شرایطی که به طور ویژه در سال اخیر با آن روبهرو شدیم و حوادث پس از توفان الاقصی و نسلکشی در غزه به این خاطر است که مردم فلسطین در خط مقدم مقابله با شجره خبیثه محسوب میشوند. در امتداد انقلاب اسلامی مردم فلسطین جرأت، جسارت، صبوری و توانایی مقاومت در برابر همه مظاهر شرک و کفر را پیدا کردهاند، به همین دلیل تاریخسازی انقلاب اسلامی در قامت مقاومت مردم فلسطین خودنمایی کرده است. باید توجه کنیم اهمیت این مواجهه از این رو است که نزاع مردم فلسطین با اسرائیل غاصب تنها یک مواجهه امنیتی و نظامی میان بخشی از اعراب محسوب نمیشود که تنها آن را متعلق به فلسطین بدانیم. مواجهه فلسطین با اسرائیل بیش از هر چیز یک مواجهه تمدنی و فرهنگی است. علت چنین است که مردم فلسطین و مقاومت به پشتوانه ایران اسلامی، شتابدهنده سقوط مرجعیت و الهامبخشی تمدن غرب هستند و از این جهت تاریخساز بوده و خواهند بود. مقاومت مردم فلسطین و به دنبال آن سفاکی رژیم صهیونیستی باعث شد تا آنچه غرب تلاش داشت در قالب برابری حقوق انسان و آزادی بشر نمایش دهد، رسوا شده و پایههای اندیشه تمدنی آن مورد تردید قرار بگیرد. البته پس از انقلاب اسلامی آهسته آهسته این عقبه آب شده بود و آخرین پردهای که این چهره کریه را در مقابل عالمیان قرار میدهد اتفاقی است که در غزه بر سر زن و کودک بیگناه میرود. حجم این جنایت به گونهای است که وجدان بشریت که با اسلام نیز آشنا نیست به حرکت درآمده و باعث شده جبهه مقاومت علیه استکبار وارد یک مرحله جدید شود و موج جدیدی از مواجهه رخ دهد.
در آخر این نوشتار باید مطلبی را اضافه کرد و آن اینکه انتظار میرود حج در این مساله نقشآفرین باشد. افزون بر آیات پیشین که خداوند مرکز برائت را حج الاکبر معرفی کرده، باز هم خدای متعال در آیه ۹۷ سوره مائده میفرماید: «جَعَلَالله الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَامًا لِلنَّاسِ» یعنی خدا حج را نه صرفا به خاطر آنکه عدهای وظیفهای شرعی را ادا کنند تا حاجی شوند که البته این هم مهم است اما حج مرکزی برای قیام معرفی شده است، آن هم قیام برای مردم. قیام برای رهایی بشریت و این رهایی هنگامی رخ میدهد که مردم متوجه توحید شده و بیزار از شیطان، همه مظاهر او و تجلیاتی شوند که در عصر و زمان ما پیدا کرده است. به همین خاطر حج مهم میشود و امیدواریم محدودیتهایی که دولت آلسعود برای اعلان برائت ایجاد کرده کاهش یابد و متوجه شوند این اعلان برائت باعث عزت جهان اسلام است و مساله ایرانیت یا عرب اصلا در این زمینه تأثیرگذار نیست. نفع برائت برای همه مسلمین بوده و اگر عربستان سکوت کرده یا مانعتراشی کند، آن بیآبرویی که تاکنون به بار آمده گریبان آنها را به نحو جدیتری خواهد گرفت.