printlogo


کد خبر: 283649تاریخ: 1403/2/27 00:00
اگر گفتین کجا دارم میرم؟
مرکز پخش غذای روح

توصیه‌هایی دوستانه برای شما دوست عزیز هنگام رفتن به نمایشگاه کتاب
این روزها که بازار نمایشگاه کتاب و کتاب‌گردی و کتاب‌خوانی و کتاب‌خری و کتاب‌خواری و  این دست مقولات داغ است، ما برای‌تان پیشنهادات ویژه‌ای آورده‌ایم. پیشنهاداتی که باعث می‌شود شما خرید بهتر و مناسب‌تری داشته باشید. 
یک - بگردید
در فضای مجازی و صفحات تمام بلاگرهای مختلف بگردید و نام هر کتابی را که آنها گفته بودند، روی کاغذی بنویسید و هیچ‌کدام از آنها را نخرید. چرا که خود آنهایی هم که آنها را خریدند، عمرا اگر یک صفحه از آن کتاب را خوانده باشند. روتین کتاب‌خوانی روزانه‌شان که هیچ‌وقت ترک نمی‌شود نیز صرفا به دلیل توی چشم کردن آن سرویس چای‌خوری است که ست کاملش را کنار کتاب چیده‌اند. لذا بی‌خیال هر کتابی که اسمش روی بورس صفحات زرد و قرمز و صورتی مجازی است، شوید و بروید و کتاب هم‌کفو خودتان را پیدا کنید.
دو- نخرید
یکی از عوامل موفقیت در هر نمایشگاهی، همراه داشتن یک کوله اطمینان است. با فرض اینکه شما قبل از ورود به نمایشگاه، توپ غذا خورده و سیر باشید، به محض ورود و عبور از جلوی دو غرفه سیب‌زمینی سرخ کرده به این نتیجه می‌رسید که غذای‌تان یک سیب‌زمینی به شما بدهکار بوده است. پس با شرط اینکه یکی می‌خرید و نصف، نصف با دوستان‌تان می‌خورید؛ در لحظه سفارش یادتان می‌آید مگر دلخوشی دیگری هم دارید؟ پس دو تا سیب‌زمینی به همراه یک ذرت مکزیکی سفارش می‌دهید. حتما بعد از خوردن سیب‌زمینی  و ذرت تشنه‌تان می‌شود و خرید نوشابه یخ بر شما واجب. پس در همین ابتدا شما چیزی حدود سیصد هزار تومان وجه رایج مملکت را به فنا داده‌اید. تازه به فرض اینکه بی‌خیال آبمیوه، چیپس و ساندویچ پایانی و اینطور چیزها شوید. پس برای اطمینان، در خانه یک ظرف سیب‌زمینی برای خودتان سرخ کنید و و یک قمقمه آب بگذارید تنگش. اگر با ادا و اصول مثبت بودن کنار می‌آیید، می‌توانید با ظرف میوه‌ نیز خستگی‌تان را در کنید. اینطوری خیلی راحت با یک استوری و با توجه به غرفه انتخابی‌تان در پشت‌زمینه ظرف میوه، 10- هیچ از همه جلو افتادید. 
سه- نگیرید
باور کنید همه مشتاقان نمایشگاه کتاب، هر طوری شده خودشان را به نمایشگاه رسانده‌اند. اگر هم نتوانستند، شبکه‌های تلویزیون با نظم و ترتیب یکجا نشستند و هی نمایشگاه را نشان می‌دهند و  با همه آدم‌هایی که آنجا یک کسی هستند؛ صحبت کرده‌اند. پس جان ما آن گوشی را غلاف کرده و با هیجان استوری نگذارید: «اگر گفتین کجا می‌خوام برم؟» خیلی راحت یک نفس عمیق بکشید، صفحه را قفل کنید، گوشی را درون جیب شلوارتان گذاشته و به چشم‌های‌تان اجازه دهید دنیا را از دریچه خودشان نه لنز دوربین‌تان ببینند.
امیدواریم به شما

Page Generated in 0/0052 sec