میثم مهرپور: 1403 در حالی از سوی رهبر حکیم انقلاب به عنوان «سال جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری شد که شعار اصلی سالها طی ۱۶ سال اخیر در حوزه اقتصاد و تمرکز بر تولید و مشتقات آن بوده است. اگر چه بخش اول این شعار یعنی جهش تولید را میتوان تاکید مجدد معظمله بر مساله تولید و اولویت و اهمیت آن دانست اما بخش دوم شعار یعنی «مشارکت مردم» موضوعی است که به نظر میرسد باید با نگاه جدی و جدیدتری از سوی دولت مورد توجه قرار گیرد. طبیعتا اقتصاد در هر جامعهای ۲ سوی تولیدکننده و مصرفکننده دارد که عنصر و عامل اصلی در هر ۲ طرف عرضه و تقاضا یا به عبارتی تولیدکننده و مصرفکننده، شهروندان آن جامعه هستند. در واقع در هر اقتصادی که آحاد شهروندان آن جامعه نقش جدیتر و پررنگتری را بر عهده داشته و منافع عمومی اقتصاد، همراستا با منافع افراد آن جامعه تعریف شود مشارکت مردم نیز در آن اقتصاد تقویت شده و شاهد شکوفایی و توسعه بیشتری در آن اقتصاد خواهیم بود. از این رو در راستای اهمیت مشارکت مردم در اقتصاد برای تحقق شعار جهش تولید ذکر نکاتی ضروری است.
۱- مدیریت در کنار مالکیت
یکی از طرحهای مهم اقتصادی در سالهای گذشته در حوزه اقتصاد که با هدف توزیع ثروت و افزایش حضور و نقش مردم در اقتصاد اجرایی شد، واگذاری سهام عدالت به بخش قابل توجهی از مردم بود؛ طرحی که طی آن، تعداد قابل توجهی از شهروندان ایرانی دارای سبد متنوعی از سهام شرکتهای دولتی شده و اقساط این واگذاری از سود عملکردی این شرکتها پرداخت شد و بعد از چند سال سبد سهام به مالکیت شهروندان درآمد. طرحی درست و اقدامی مثبت که البته نتایج آن چندان برای مردم ملموس نبود که شاید بتوان یکی از دلایل این موضوع را مالکیت (سهامداری) صرف این افراد بر بنگاههای اقتصادی بدون کوچکترین نقشی در مدیریت این بنگاهها دانست. درست نقطه مقابل این مساله نیز وجود دارد؛ همانطور که مالکیت بدون مدیریت به عنوان یک ضعف در بنگاهداری (حضور مردم در اقتصاد) به شمار میرود، مدیریت بدون مالکیت نیز انگیزهها را کاهش میدهد. برای مثال اگر شما یک خودروی پراید داشته باشید که مالکیت آن متعلق به شما باشد و در کنار آن، یک خودروی گرانقیمت بنز داشته باشید که صرفا مدیریت و استفاده از آن برای دوره مشخصی در اختیار شما باشد (بدون مالکیت) قطعا اهمیت و حساسیت شما روی خودروی پراید به مراتب بیشتر از آن بنز گرانقیمت خواهد بود.
دلیل اصلی این موضوع را میتوان اهمیت مالکیت برای افراد دانست. در واقع نبود مالکیت یا ایجاد محدودیت در مالکیت برای افراد میتواند منجر به کاهش انگیزه و مرگ تدریجی یک اقتصاد شود. نمونه بارز این موضوع وضعیت اقتصادهای کمونیستی که با مالکیت افراد مخالف بودند، است. با این تفاسیر یکی از موضوعات مهمی که میتواند منجر به تحقق بخش دوم شعار سال یعنی مشارکت مردم شود، ذینفع و ذینقش کردن مردم در اقتصاد است. یعنی مردم هم در منافع ایجاد شده از تولید سهیم باشند (ذینفع) و هم در مدیریت بنگاههای اقتصادی (ذینقش) حضور داشته باشند. در واقع برای تحقق شعار سال یعنی جهش تولید با مشارکت مردم باید مردم به ذینفعان و ذینقشان اصلی اقتصاد تبدیل شوند.
نبود این حس در مردم باعث شده متاسفانه بخش قابل توجهی از آنها نسبت به بسیاری از آسیبهای اقتصادی در جامعه واکنشهای مناسبی نداشته باشند. برای نمونه همواره این سوال مطرح میشود: چرا اگر به هر دلیلی کالای قاچاق وارد کشور میشود، برخی مردم با علم به قاچاق بودن، آن کالا را خریداری میکنند. به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی این موضوع همین مساله (عدم نقش و نفع عموم مردم در تولید و اقتصاد) است.
۲- اصلاح نگاه مدیران اقتصادی
به نظر میرسد گام اصلی برای تحقق افزایش حضور مردم در اقتصاد، تقویت حضور مدیرانی است که بنگاههای دولتی را مایملک شخصی خود ندانسته و به معنی واقعی کلمه خود را مستخدم آن مجموعه دانسته و به حضور و نقش مردم در اقتصاد باور داشته باشند. برای مثال در دولت گذشته شاهد بودیم در موضوع سهام عدالت به عنوان یکی از اقدامات درخور تحسین در حوزه مردمی کردن اقتصاد با کارشکنیهای انجام شده و به دلیل عدم باور به حضور مردم در اقتصاد سهام یک میلیون تومانی تعلق گرفته به اکثریت سهامداران در زمان واگذاری به نصف میزان وعده شده تقلیل یافت؛ نگاهی که نشان میدهد تفکری در مدیران و تصمیمگیران اقتصادی کشور وجود دارد که به همین حضور و مشارکت نصفه و نیمه مردم در اقتصاد نیز باور ندارد.