مهدی گرگانی: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در نخستین سفر خارجی خود پس از شروع دوره پنجم ریاستجمهوریاش همانطور که از قبل وعده داده بود به چین سفر کرد. این سفر پاسخی به سفر سال گذشته شیجینپینگ، رئیسجمهور چین به مسکو بود که در نخستین روزهای شروع سومین دوره ریاستجمهوری وی انجام شده بود؛ نمادی از اهمیت استراتژیک هر ۲ کشور برای یکدیگر. سفر به پکن به عنوان نخستین اقدام مهم سیاست خارجی پوتین در دوره جدید نهتنها در روابط دوجانبه میان این ۲ قدرت بزرگ، بلکه در جهان در حال تغییر کنونی، حامل پیامهای گستردهای برای دوستان و دشمنان در شرق و غرب است.
1- سفر رئیسجمهور روسیه به چین را قبل از هر چیز باید در چارچوب دیدگاه کلان ۲ طرف در نظام بینالملل با محوریت پایان جهان تکقطبی و ظهور و بروز جهان چندقطبی ارزیابی کرد. از نگاه مسکو و پکن، پایان نظام تکقطبی یا نظام تک، چندقطبی مبتنی بر قدرت آمریکا تثبیت شده و سیستم بینالملل با سرعت در حال چرخش به سمت جهان چندقطبی است.
روسیه و چین طی سالهای گذشته به طور فزاینده روابط دوجانبه سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک خود را با هدف مقابله با یکجانبهگرایی ایالاتمتحده و همچنین اتحاد در برابر فراآتلانتیک ارتقا داده و تلاش کردهاند راهبرد واشنگتن و متحدان اروپاییاش برای بازگشت به جهان تکقطبی را به چالش بکشند. در مقابل آمریکا طی سالهای گذشته همواره تلاش کرده با بحرانسازی برای چین و روسیه و مشغولیت این ۲ کشور به دردسرهای امنیتی، ضمن بر هم زدن تمرکز آنها، قدرت اقتصادی و نظامی چین و روسیه را با هدف تقویت جایگاه خود در نظام بینالملل تضعیف کند؛ بحران اوکراین و بحران تایوان که در هر ۲ مورد رد پای آمریکا به وضوح دیده میشود، ۲ مثال روشن و واضح آن است. روسای جمهوری روسیه و چین در بیانیه پایانی خود در پکن قاطعانه تاکید کردند که به طور مشترک با یکجانبه گرایی آمریکا مقابله خواهند کرد.
2- یکی دیگر از محورهای مهم سفر پوتین به چین که این را هم باید در چارچوب اهداف کلان ۲ کشور در به انزوا کشاندن آمریکا جستوجو کرد، بحث تجارت با ارزهای ملی و دلارزدایی از روابط تجاری میان روسیه و چین است.
پوتین در کنفرانس خبری خود با گریز زدن به مساله انرژی، تاکید کرد اقتصاد رو به رشد چین به انرژی نیاز دارد و هیچ تامینکنندهای برای پکن قابل اعتمادتر از روسیه نیست.
رئیسجمهور روسیه در همین راستا به تحریمهای آمریکا اشاره و تاکید کرد تجارت میان ۲ کشور از هرگونه مانع خارجی مصون است، چرا که قرار است روابط تجاری میان ۲ کشور به طور کامل با استفاده از ارزهای ملی انجام شود و هر ۲ طرف به این طرح تمایل دارند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز اخیرا گفته بود دلارزدایی در مناسبات اقتصادی دوجانبه تقریبا تکمیل شده و بیش از ۹۰ درصد تراکنشها و تسویهحسابهای مالی میان ۲ کشور با ارزهای ملی انجام میشود.
3- در اینجا باید اشاره کرد که یکی از بانیان اصلی ایده دلازدایی از روابط دو و چندجانبه، جمهوری اسلامی ایران بوده که به واسطه تحریم ها از دههها پیش موضوع آن را با شرکای تجاری خود از جمله چین و روسیه مطرح کرده است. افزایش تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده علیه چین بویژه در دولت دونالد ترامپ و تحریمهای فزاینده علیه روسیه از زمان جنگ اوکراین، رهبران مسکو و پکن را بیش از پیش به فکر استفاده از ارزهای ملی در تجارتهای خارجی خود و استفاده از این ایده انداخت؛ مسالهای که در دیدار اخیر پوتین و شی نیز بسیار بر آن تاکید شد.
دکتر «یانگ جانگ» استاد اقتصاد دانشگاه بینالمللی اقتصاد و تجارت در پکن با اشاره به تمایل روسیه و چین برای حذف دلار میگوید: نشانههای ترک خوردگی «دلار» به وضوح دیده میشود و بسیاری از کشورهای دیگر به این باور رسیدهاند که دنیای تجارت بدون دلار واقعا ممکن است. عربستان شروع به تجارت نفت خود با چین با دیگر ارزها کرده و پکن نیز مایل به بینالمللی کردن یوآن، ارز ملی خود است.
4- به نظر میرسد تحریمهای آمریکا به آنتیتز خود تبدیل شده است و باشگاه کشورهای تحت تحریم آمریکا، تحریم را به فرصتی برای مقابله با سلطه دلار در اقتصاد جهان بدل کردهاند. بدون اغراق باید ایران را سردمدار چنین حرکتی دانست.
هر چه تحریمهای غرب علیه کشورهای دیگر بیشتر شود، ایده دلارزدایی و استفاده از سیستمهای مالی غیر از یورو و دلار بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و کشورهای بیشتری به باشگاه مخالفان استفاده از دلار در روابط تجاری اضافه خواهند شد. تضعیف سلطه دلار به نوبه خود به افول قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا در نظام بینالملل سرعت دوچندان بخشیده است.