printlogo


کد خبر: 285710تاریخ: 1403/3/1 00:00
به بهانه سالروز شهادت بهروز فلاحت‌پور، تصویربردار روایت فتح
گمنام زمینی، مشهور آسمانی

گروه فرهنگ و هنر: «عجب از ما واماندگان زمینگیر که در جست‌وجوی شهدا به قبرستان‌ها می‌رویم؛ مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه شهدا ندارد و اگر چنین است از ما مرده‌تر کیست؟»
این دست‌نوشته سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی است برای فیلمبردار روایت فتح آقا مهدی یا بهروز فلاحت‌پور؛ هنرمند و تصویربرداری که گویی مقدر نبود در جنگ 8 ساله و میان رمل‌های فکه و آب‌های هورالعظیم و خروش اروند، میهمان دوستان شهیدش شود، چرا که بقاع لبنان او را فرا‌خوانده بود تا به دست اشقی الاشقیا به شهادت برسد و مظلومیت تشیع را به اثبات برساند و پرواز را تجربه کند.
بهروز فلاحت‌پور اردیبهشت 1371  پس از عمری مجاهدت در حین فیلمبرداری در دره بقاع لبنان و هنگامی که هواپیماهای رژیم صهیونیستی مشغول بمباران بودند، به شهادت رسید. از این شهید فقط یک قطعه کوچک از مچ پایش به وطن بازگشت.
شهید آوینی در وصف شهید فلاحت‌پور نوشته است: از سال ٦٥ او را می‌شناختم، از نخستین دوره‌ آموزشی برنامه‌ «روایت فتح»، از نخستین روز تشکیل کلاس‌ها در منظریه. او هم‌ همراه با رضا خواجه‌تاج آمد و قرار بود من به آنها بیان تصویری درس بدهم. از میان آن جمع 40 - 30 نفری، چهره‌ او و خواجه‌تاج بیش از همه مرا گرفته بود. فلاحت‌پور به آدم‌های مبتدی نمی‌مانست و بعدا فهمیدم از سال‌ها پیش در تبلیغات لشکر ٢٧ فیلمبردار است.
شهید مرتضی آوینی در قسمتی از نوشته خود درباره شهید فلاحت‌پور اینطور گفته است: مهربان بود و بسیار لطیف. گلی بود که خار نداشت؛ نه به آن معنا که کمال مطلق باشد. اینکه می‌گویند «گل بی‌خار، خداست» حرفی است بسیار کلی‌تر از اینکه من می‌خواهم بگویم. می‌خواهم بگویم آن‌ همه لطیف بود و مهربان و متواضع که اگرچه با تو درمی‌آمیخت و در تو نفوذ می‌کرد و از تو تأ‌ثیر می‌پذیرفت، دوست می‌داشت و دوستش می‌داشتند اما هیچ دوستی را سراغ نداری که از او آزار دیده باشد.
به گفته آوینی «بزرگانی چنین، در زمین گمنامند و در آسمان مشهور و همین خصوصیت، حقیقت وجود او را از ما پنهان داشته بود و اصلاً گمان نمی‌بردیم که چنین، برگزیده شود و چنین زیبا به استقبال مرگ برود؛ آن هم در این روزگار که تجدید عهد، دیگر به این سهولت نیست که خودت را به قطار تهران ـ خرمشهر برسانی و سر راه در پادگان دوکوهه پیاده شوی؛ و این برای مردان مَرد که جان خویش را وامدار جانبازی می‌یابند و سر خویش را امانتی می‌دانند که باید در کربلا مُسترد شود، سخت دشوار 
است».
 

Page Generated in 0/0056 sec