printlogo


کد خبر: 285824تاریخ: 1403/3/7 00:00
گزارشی از وضعیت فیلم‌های اکران‌‌شده از ابتدای سال در 1403
سینما بر مدار کمدی

محمد محمدی: سینمای ایران در حالی سال 1402 را سپری کرد که فروش بیش از 26 میلیون قطعه بلیت رکورد قابل توجهی را طی ۲ دهه اخیر در سینمای ایران ثبت کرد. حالا نیز با گذشت ۲ ماه از ابتدای سال جدید با فروش 6 میلیون قطعه بلیت برای 13 فیلم می‌توان امیدوار بود امسال هم شاهد ثبت یک رکورد دیگر در میزان استقبال مخاطبان از فیلم‌های سینمایی باشیم.
در این بین نکته قابل ملاحظه اینکه درصد بسیاری از فروش بلیت در سال گذشته به واسطه حضور ۲ فیلم کمدی در چرخه اکران رقم خورد، از این رو به زعم برخی منتقدان و کارشناسان چندان اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ نداده است اما با مروری بر وضعیت مخاطب در دهه‌های ۸0 و ۹0، همان‌طور که در گزارش اسفند سال گذشته روزنامه وطن امروز با عنوان «دستاوردی که دستاویز شد» مشخص می‌شود همواره و حداقل در همان ۲ دهه مورد مقایسه، درصد بالایی از مخاطبان یک سال سینما از بین بیش از 100 فیلم، بر دوش چند فیلم بوده است، هرچند نکته مهم اینجاست که تنها تعداد محدودی از آنها در ژانر کمدی بودند. با همه این اوصاف سیاست اکران فیلم‌های کمدی به واسطه زمینگیر شدن سینما پس از شیوع کرونا را می‌توان تا حدودی منطقی تلقی کرد اما همان‌طور که بهمن‌ پارسال طی چند گزارش بدان اشاره شد، اتخاذ چنین شیوه و سیاستی شاید در یک مقطع کوتاه و با توجه به شرایط درست و مثمر بوده باشد اما قطعا ادامه آن همچون آفتی به جان سینمای ایران خواهد افتاد و جبرانش به مراتب سخت‌تر خواهد شد. 
در ۲ ماهی که از سال 1403 سپری شده است، سینمای ایران میزبان 13 فیلم بوده که با وجود تنوع ژانر اما همچنان شاهد حضور پررنگ آثار کمدی هستیم؛ فیلم‌هایی که امیدواریم حضورشان صرفا به واسطه توجه به تنوع در فصل‌های اکران باشد، نه ادامه سیاست صرف جذب مخاطب. بر اساس آمار درج‌شده در سامانه سمفا در ۲ ماه نخست 1403 سینمای ایران با فروشی معادل 3,550,192,455,000 ریال روبه‌رو شده است و از طرفی تعداد  6.197.010 بلیت برای  159,003 سانس به فروش رسیده است. در این بین فیلم «تمساح خونی» با فروش 2 میلیون و 500 هزار قطعه بلیت طی 85 روز به عنوان نخستین فیلم اکران نوروزی در صدر فیلم‌های پرمخاطب قرار گرفته و با توجه به اقبال و استقبال مخاطبان در ایام تعطیلات نوروز دور از ذهن نیست که جزو 5 فیلم پرمخاطب سال نیز قرار گیرد. این فیلم تجربه اول کارگردانی جواد عزتی به شمار می‌رود و با توجه به نقد‌های انجام شده آن را می‌توان تجربه موفق و منسجمی دانست.
جواد عزتی در «تمساح خونی» سراغ ساخت یک کمدی اکشن جذاب، پرتب و‌ تاب و استاندارد رفته و البته موفق هم بوده است. جدا از کارگردانی دقیق، پرحوصله و پرجزئیاتی که عزتی به کار گرفته تا اثری استاندارد و متعلق به سینمای بدنه را ارائه کند، تمهید بهره بردن از زوج عزتی - جمشیدی‌فر به یکی از ارکان استوار نگه داشتن فیلم تبدیل شده است.
جواد عزتی و عباس جمشیدی‌فر که سال‌هاست از تئاتر خیابانی تا امروز در کنار هم به فعالیت می‌پردازند، در این فیلم چنان همراه، همگن و منسجم ظاهر شده‌اند که مجال سقوط به ورطه حوصله‌سربر بودن را به فیلم نمی‌دهند. نکته مهم دیگر درباره فیلم، موفقیت عزتی در سر و شکل دادن به سکانس‌های اکشن و تعقیب و گریز اتومبیل‌ها در خیابان‌‌های شهر است. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر حس می‌شود که در نظر داشته باشیم در سینمای ایران تماشای فیلم اکشن و سکانس‌های تعقیب و گریز استاندارد تبدیل به حسرت شده است.
در نهایت اینکه فیلم «تمساح خونی» یک فیلم خوش‌آب و رنگ، منسجم، تکلیف روشن، مخاطب‌پسند و خوش‌ساخت است که به نگاه و وقت مخاطبش احترام می‌گذارد. فیلم یک نمونه قابل تاکید از آثاری است که می‌تواند استاندارد فیلم‌های گیشه‌پسند را بالا ببرد؛ فیلم‌هایی که همزمان که به گیشه فکر می‌کنند، دچار ساده‌پسندی و سهل‌انگاری نمی‌شوند و به وقت و نگاه مخاطب احترام می‌گذارند.
«مست عشق» دومین فیلم پرمخاطب این روزهای سینمای ایران است که با توجه به یک میلیون و 600 هزار مخاطب در ۳۲ روز اکران در 623 سالن سینما می‌توان آن را در کنار «تمساح خونی» جزو آثاری دانست که در انتهای سال رتبه چشمگیری را به لحاظ استقبال مخاطب به خود اختصاص دهد. 
«مست عشق» که پیش‌تر نیز درباره آن به تفصیل نوشته بودیم، فارغ از اینکه جزو آثار ضعیف حسن فتحی به شمار می‌رود، از حواشی بسیار زیادی نیز برخوردار بوده است؛ فیلمی که تنها با توجه به حضور بازیگرانش توانسته است این میزان مخاطب را به سینماها بکشاند و به دیگر سخن اینکه اگرچه در استقبال موفق بوده اما در اقبال بسیار ناموفق عمل کرده است.
«سال گربه» با جذب یک میلیون مخاطب طی 50 روز اکران در 610 سالن  در جدول اکران‌های ابتدای سال در رتبه سوم قرار می‌گیرد؛ فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی مصطفی تقی‌زاده که پس از ساخت فیلم سینمایی «زرد»، در دومین گام سینمایی‌اش سراغ یک فیلم در حوزه کمدی رفته است.
این فیلم قصه مردی به نام جهانگیر غزنوی را روایت می‌کند که از همان بدو تولد بدشگون بوده و هر چند سال یک بار ناخواسته اتفاق‌های تلخی را رقم می‌زند. تقی‌زاده که خود فیلمنامه این فیلم را نوشته، قهرمان خود را متولد سالی خیالی به نام سال گربه فرض کرده و قصه خود را بر این اساس شکل داده است اما بدون شک یکی از دلایل استقبال مخاطبان از این فیلم را باید حضور دوباره بهرام افشاری پس از کمدی موفق «فسیل» دانست. صد البته حضور سایر بازیگران چون سارا بهرامی، هومن برق‌نورد، شبنم قربانی، نوشین تبریزی، رضا رشیدپور، علی اوجی و حمید معصومی‌نژاد را نیز نباید بی‌تاثیر دانست.
«بی‌بدن» اما به‌رغم آنچه انتظار می‌رفت، در فروش بلیت ناموفق عمل کرد و طی 78 روز اکران تنها 690 هزار بلیت فروخته است؛ فیلمی که با حضور الناز شاکردوست و پژمان جمشیدی با توجه به سوژه حساس و جنایی‌اش از پیش از اکران این تصور وجود داشت که حداقل به باشگاه یک میلیونی‌ها در جذب مخاطب بپیوندد.
«بی‌بدن» مصداقی است بر آن دسته از فیلم‌هایی که مجذوب ایده می‌شوند و در تعجیل برای رسیدن به نسخه نهایی فیلمنامه و فیلم، از کیفیت‌های داستان‌پردازی و اجرا و کارگردانی نسبتا غافل می‌مانند و تمام پتانسیل‌های‌شان آزاد نمی‌شود. سال‌هاست که ضعف در مرحله فیلمنامه‌نویسی گریبان سینمای ما را گرفته و سال‌هاست این قلم و بسیاری دیگر از صاحبنظران این مساله را چشم اسفندیار تولیدات تصویری ایران می‌دانند.
«آسمان غرب» را باید تنها فیلم دفاع‌مقدس در اکران ابتدای سال دانست؛ فیلمی که در آخرین ساعات سال گذشته اکران خود را آغاز کرد و با گذشت 69 روز از اکران با 194 هزار مخاطب در 377 سالن سینما، با وجود سوژه جذاب و پرداختن به بخشی از زندگی شهید شیرودی، آن هم با هزینه‌ای هنگفت چندان موفق نبوده است.
محمد عسگری در دومین فیلم پس از «اتاقک گلی» همانند کار نخستش از دیالوگ‌های بسیار شعاری استفاده کرده است. پایان‌بندی بسیار معمولی و بازی تکراری میلاد کی‌مرام را باید جزو ضعف‌های این فیلم دانست اما موضوع بکر، جلوه‌های ویژه منحصربه‌فرد، کاراکترهای جانبی خوب و کلیشه‌زدایی از سینمای جنگ را باید از محاسن دومین اثر عسگری دانست اما در نهایت آنچه مشخص است فیلم در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. در حالی سینمای دفاع‌مقدس طی ۲ دهه اخیر در جذب مخاطب همواره ناکام بوده است که در دهه 70 بسیاری از فیلم‌های جنگی بیش از یک میلیون مخاطب داشتند.
انیمیشن «ایلیا؛ جست‌وجوی قهرمان» با 168 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 433 سالن، «آپارتچی» با 100 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 360 سالن و «پرویز خان» با 51 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 273 سالن از دیگر فیلم‌هایی هستند که در اکران ۲ ماهه نخست به نوعی با شکست در جذب مخاطب روبه‌رو شدند.
حال باید منتظر ماند و دید با شروع اکران جدید  با فیلم‌هایی چون «تگزاس 3»، «آبی روشن» و «عطرآلود» در هفته پیش رو وضعیت مخاطب به کجا می‌رسد و آیا می‌تواند روند رو به رشد خود را حفظ کند؟

Page Generated in 0/0068 sec