printlogo


کد خبر: 285928تاریخ: 1403/3/9 00:00
نظم مدعی حقوق بشر به خاطر همراهی با جنایات صهیونیست‌ها در غزه رسوا شده است اما مردم دنیا یکصدا از نسل‌کشی در رفح ابراز انزجار می‌کنند
وجدان بشر

شروین طاهری: جنایت‌های سگ هار نجس آمریکا در خاورمیانه علیه مردم غزه به نقطه‌ای رسیده که وجدان بشری دیگر نمی‌تواند از آن درگذرد؛ نقطه‌ای که هر انسانی روی کره خاکی با هر پیشینه و باوری دیگر باید موضع غایی خود را درباره غائله‌ای که طی 235 روز در فلسطین اشغالی  در جریان بوده، اعلام کند.  این لحظه حقیقت است و ورای دین و مذهب، مسلک و مصلحت، تابعیت و ملیت، قوانین و موازین... هیچ گریزی از تعیین تکلیف خود به عنوان یک انسان ندارید؛  یا با مظلومان غزه هستید یا جزو اشقیای صهیونیست درصدد پاکسازی قومی فلسطینیان. 
دور جدید حملات رژیم کودک‌کش به مرز رفح که از حدود یک ماه پیش از سر گرفته شد و متعاقب آن یورش‌های همه‌جانبه به شمال و جنوب باریکه غزه، باعث سرریز دریای خشم انسان‌ها از سد «نظم مبتنی بر قوانین غرب» شده و  نقاب از چهره حامیان بین‌المللی اسرائیل تحت هر عنوانی انداخته است. حال در پرتو بیداری بشری بی‌سابقه‌ای که به بهای خون کودکان معصوم غزه به دست آمده، جامعه جهانی برای نخستین‌بار پس از 4 قرن استیلای حقوق یورو سنتریک،  از زیر مرجعیت حقوق بشر مورد ادعای آمریکا و اروپا بیرون می‌آید. در حالی که هر 2 دیوان بین‌المللی قضایی مستقر در لاهه هلند -  کیفری و دادگستری - رژیم صهیونیستی و سران آن را به خاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت محکوم کرده یا حتی تحت تعقیب قرار می‌دهند، دولت بایدن در وقاحتی بی‌سابقه، حرف از برخورد با این مراجع جهانی می‌زند. در حالی که حتی متحدان آمریکا در ناتو چون  دولت‌های اسپانیا، ایرلند و نروژ مجبور می‌شوند در جهت خواست افکار عمومی داخلی خود، کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند، با خط و نشان اسرائیل، دیگر متحد واشنگتن مواجه می‌شوند. موج تاریخی نفی اسرائیل در دانشگاه‌های آمریکا نیز پدیده‌ای دیگر است که غرب را در مقابل خودش قرار می‌دهد. به این ترتیب داستان داوود و جالوت بار دیگر تکرار شده است. نوار مرزی بسیار خونین و نحیف غزه با شبه‌جزیره سینا – تنها به طول 20 کیلومتر – که به مرز رفح مشهور است، در اثری پروانه‌ای انتقام خود را از کل امپراتوری سلطه 400 ساله تلمودی گرفت.
استیون والت، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه هاروارد آمریکا که یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان مدافع رویکرد واقع‌گرایی تدافعی به عنوان ستون اصلی حفظ نظم آمریکایی موجود محسوب می‌شود، در یادداشت بسیار مهمی که حتی پیش از آغاز جنایات اسرائیل در رفح برای نشریه فارن پالیسی نوشت، تلویحا به  شورش جامعه بشری علیه زیر پا گذاشتن علنی اخلاق در سیاست خارجی آمریکا اشاره کرد. 
او در یادداشت خود با عنوان «چرا رئالیست‌ها با جنگ غزه مخالفند؟» که 44 روز پیش – به فاصله چند روز بعد از عملیات «وعده صادق» – نوشت، اعتراف کرد: «نظرسنجی‌های عمومی نشان می‌دهد محبوبیت ایالات متحده در خاورمیانه بشدت و در اروپا اندکی کاهش یافته است، در حالی که حمایت از چین، روسیه و ایران افزایش یافته است. کمتر از یک ماه پس از جنگ، گزارشی از موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن - حامی اسرائیل-  هشدار داد: آمریکا در مقایسه با مخالفان خود به دلیل جنگ در غزه در حال شکست است. درصد عرب‌هایی که معتقدند آمریکا نقش مثبتی در جنگ دارد تنها به 7 درصد می‌رسد که این رقم در کشورهایی مانند اردن به 2 درصد می‌رسد. در مقابل، درصد عرب‌هایی که می‌گویند چین نقش مثبتی در مناقشه دارد، شامل 46 درصد در مصر، 34 درصد در عراق و 27 درصد در اردن است. علاوه بر این، ایران در این جنگ محبوبیت مضاعفی یافت؛ به طور متوسط درصد کسانی که می‌گویند ایران تاثیر مثبت در جنگ داشته 40 درصد است، در حالی که 21 درصد می‌گویند تاثیر منفی داشته است. در کشورهایی مانند مصر و سوریه، درصدی که می‌گویند ایران در غزه نفوذ مثبت دارد، حتی بیشتر است و به ترتیب به 50 درصد و 52 درصد می‌رسد». 
این اما مهم‌ترین اعتراف والت نبود. او به عنوان یک نظریه‌پرداز پیشاهنگ غربی، تعارف را با حاکمیت سیاسی آمریکا کنار گذاشت و جرم دولت بایدن و دموکرات‌ها را همپای اپوزیسیون کنگره (جمهوری‌خواهان) در اجرای سیاست‌های بین‌المللی با رفتاری وحشیانه و زیر پا گذاشتن اخلاق عمومی، مقدم بر جرم نوچه اسرائیلی‌شان در فلسطین اشغالی برشمرد. والت صریحا سیاست کهنه حمایت ایالات متحده از اسرائیل را که ناشی از سلطه تفکر صهیونیستی است زیر سوال برد و یادداشت خود را اینگونه به پایان برد: «آمریکا به طور فعال منافع راهبردی خود را تضعیف می‌کند و از کشتار دسته‌جمعی مردم بی‌گناه حمایت می‌کند، عمدتاً به این دلیل که رهبران ایالات متحده در یک دیدگاه منسوخ شده از درگیری گرفتار شده‌اند و بیش از حد نسبت به یک گروه ذی‌نفع قدرتمند احترام می‌گذارند. برای هر واقع‌گرای خوب، انجام بدی بدون هدف خوب، بدترین گناه است». همان طور که تحلیلگران راهبردی غربی در قامت والت و مرشایمر در واشنگتن، لندن و بروکسل با نگرانی تمام پیش‌بینی  کرده بودند زنجیر پاره‌کردن نتانیاهو و تندروهای لیکود برای تکمیل پروژه نسل‌کشی فلسطینیان به هر قیمت ممکن - که با حمله به تجمع یک و نیم میلیونی آوارگان فلسطینی در مرز رفح صورت گرفت - به شکلی نمادین حمله به واپسین مرزهای تحمل وجدان بشری بود. در واکنش، اعضای بنی‌آدم اقدام به پس زدن روندها و مناسبات حاکم بر دنیا کرده‌اند که این به تزلزل مرزهای خود امپراتوری سلطه منجر شده است. در روزهایی که حتی توده‌های لیبرال آمریکایی نیز برخلاف گذشته دیگر خط حمایت رسمی حاکمیت ایالات متحده از نوچه جری اسرائیلی‌اش را نمی‌خوانند، برای نخستین‌بار در تاریخ شارش تشکیک در مدیریت و نظم جهانی موجود، در غرب هم به اندازه سرچشمه‌های سنتی شرقی‌اش سیلان پیدا کرده است. موج تشکیک در صلاحیت و خیرخواهی غرب برای اداره جهان که تا همین اواخر توسط دستگاه کنترل فکر و رسانه‌های شرکتی غربی با برچسب «تئوری توطئه» به حاشیه رانده می‌شد، حالا تحت عنوان «نه به وضع موجود»  سهم هر چه بزرگ‌تری از افکار عمومی جامعه بشری را  به خود اختصاص می‌دهد. این پدیده  با شعارهایی با مضمون «اسرائیل را متوقف کنید»، «نه به جنایت در غزه» و «فلسطین آزاد»  که این روزها توسط توده‌های عظیم مردم در قلب بزرگ‌ترین شهرهای آمریکا و اروپا سر داده می‌شود، متبلور شده است. در نتیجه شکل‌گیری یک وجدان جمعی جهانی جدید، مرکزیت روایت‌سازی از رویداد‌های جهانی نیز از دفاتر رسانه‌ای مستقر در دهکده  مک‌لوهان در اردوگاه غرب خارج می‌شود.
اخبار واقعی در قالب روایت‌های تمرکززدایی شده، هرچه فراگیرتر به سمع و نظر انسان‌ها در گوشه و کنار جهان می‌رسد و در نتیجه حتی زیر دماغ «برادر بزرگ» دیکتاتوری خبری عموسام، جمعیت بیشتر و بیشتری متوجه واقعیت سیاه مکانیزم استعماری جنایت در غزه می‌شود. غزه با خون خود، سرانجام هدف تاریخی تمرکززدایی –دی‌سنترالیزه ساختن - از مقوله «خبر» را محقق کرد.
صفحه 7 را بخوانید

Page Generated in 0/0050 sec