printlogo


کد خبر: 286016تاریخ: 1403/3/12 00:00
گفتاری از علیرضا پیروزمند درباره نامه رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکا؛ آیت‌الله خامنه‌ای حرکت جوانان آمریکایی را به عمل جبهه مقاومت ملحق کردند
جبهه جهانی مقاومت درحال شکل‌گیری است

نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دانشجویان آمریکا حائز نکات مهمی پیرامون تحولات منطقه و عرصه جهان بود که تحلیل آن را ضروری می‌سازد. اطمینان‌بخشی از وقوع یک تحول تاریخی، برقراری پیوند میان جبهه مقاومت و اعتراضات دانشجویی و خصوصا بحث وجود ادراک مشترک جاری در این 2 صحنه از جمله مواردی بود که ذهن‌های زیادی را مشغول کرد و به بحث واداشت. از همین رو دکتر علیرضا پیروزمند به دعوت «وطن امروز» گفتاری را در تحلیل این نامه تاریخی ارائه داد که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید.
***
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ ‌الله النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ».1 به نظر می‌رسد واکنش رهبر معظم انقلاب به آنچه در طیف جوانان تحصیلکرده آمریکا در حال اتفاق است به این جهت بود که برآورد ایشان چنین است که با این حرکت در پی سفاکی رژیم صهیونیستی در قبال مردم فلسطین، گام بلندی به سمت امت واحده با گسترش جبهه مقاومت در حال شکل‌گیری است و از این منظر باید حرکت جوانان آمریکایی را مبارک دانست و همچنین منتظر ورق خوردن تاریخ بود. به همین جهت من گمان می‌کنم نامه حکیمانه رهبری بسیار مهم بوده و آن را می‌شود در چند لایه و به کیفیتی که عرض می‌کنم مورد تحلیل قرار داد.
در لایه نخست ایشان مواجهه فلسطین و رژیم صهیونیستی را برای جوانان اروپا و آمریکا به تصویر می‌کشند و به این منظور تصویری از چگونگی شکل‌گیری رژیم صهیونیستی و همچنین نوع رفتاری که از این رژیم در طول این ایام شاهد بودیم و به چشم جهانیان نیز آمد به تصویر می‌کشند؛ اینکه با حمایت انگلیس و بعد آمریکا صهیونیست‌ها بر مردم فلسطین مسلط شده و بعد از آن سرزمین آنان را تصرف کرده، سپس با حمایت‌های همه‌جانبه سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و حتی اتمی که از نظر معاهدات جهانی ممنوع است، رژیم صهیونیستی را تجهیز کرده و این رژیم نیز با این حمایتی که شد و با پشتوانه‌ ثروتی که به دست آورد، قدرت و نفوذ خود را در بنگاه‌های رسانه‌ای آمریکا و اروپا گسترش داده و از این جهت هم استفاده کرده برای آنکه بتواند سفاکی خود را به عنوان دفاع مشروع و مردم فلسطین را به عنوان تروریست جلوه دهد، حال آنکه بی‌اعتنا به ارزش‌های وجدانی، انسانی و دینی دنیا رفتار می‌کند. در نقطه مقابل مردم فلسطین سرزمین مستقلی دارند و تنوع مذاهب در آنها به طور سنتی وجود داشته. علاوه بر مسلمان‌ها، مسیحیان و یهودی‌ها نیز در آنجا زندگی می‌کردند اما با تصرف قهر‌آمیز کشور، آنها مظلوم واقع شدند و با نسل‌کشی و شکنجه‌ای که الان به اوج رسیده است، مورد تعدی واقع شده‌اند اما با صبوری خود توانسته‌اند مقاومت خود را گسترش داده و نوید پیروزی آنها را در آینده می‌شود داد. در لایه اول که رهبر انقلاب مواجهه فلسطین با رژیم صهیونیستی را با این کیفیت به تصویر کشیدند.  اما به گمانم در یک لایه بالاتر که این مواجهه مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی در درون آن قرار می‌گیرد، رهبر معظم انقلاب در صدد تصویر یک واقعه بزرگ‌تر هستند. آن واقعه بزرگ‌تر مواجهه بین جبهه مقاومت که فلسطین نیز در درون آن قرار دارد با سردمداران سلطه جهانی شکل گرفته که رژیم صهیونیستی نیز در درون این سلطه قهرآمیز نقشی را ایفا می‌کند. به همین جهت برآوردی از جبهه مقاومت، در گذشته، حال و آینده و یک برآوردی را از رفتار سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی بیان کرده‌اند و پیش‌بینی‌ای را نسبت به آینده دارند؛ اینکه مقاومت فلسطین تا قبل از نظام اسلامی شکل گرفته و در یک فضای تاریک و یأس‌آلود مقاومت مردم فلسطین آغاز شده است ولی با ظهور انقلاب اسلامی هر چه رو به جلو آمده، هم مقاومت مردم فلسطین تقویت شده و از مقاومت مردم ایران الهام‌گیری کرده و هم گسترش و توانایی جبهه مقاومت افزایش یافته و اتفاقا با تعدی‌گری‌ای که همان سردمداران جبهه قهر‌آمیز در غرب آسیا نسبت به افغانستان، عراق، یمن، سوریه و... داشتند به‌ رغم خواست آنها که می‌خواستند سیطره خود را حتی به شکل قهرآمیز مسلط کنند اما با واکنش جبهه مقاومت نتیجه عکس گرفته و گسترش جبهه مقاومت حاصل سرمایه‌گذاری آنان شده است. درباره برآورد جبهه مقاومت در آینده نیز، وضعیت معادلات قدرت در غرب آسیا در حال تغییر بوده و حقیقت در حال آشکار شدن است. نیرومند شدن جبهه مقاومت و پیروزی آن وعده‌ای است که سنت الهی بر آن صحه گذاشته و امید به این مساله وجود دارد. در نقطه مقابل جبهه مقاومت، سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی، رژیم صهیونیستی را ایجاد کرده و بعد حمایت همه‌جانبه را نسبت به او محقق ساختند. اکنون نیز سکوت مرگباری را در قبال حرکت تروریستی و بی‌رحمانه آن شاهد هستیم. نکته جالب‌تری که رهبر معظم انقلاب به آن توجه می‌دهند و خوب است مورد توجه نخبگان جامعه قرار گیرد، تعبیر «بی‌رحمی به مفاهیم بشری» است. ایشان جوانان اروپا و آمریکا را مورد خطاب قرار داده و توجه آنها را به این جلب می‌کنند که مفاهیم دفاع از خود و تروریسم به نحو معکوس مورد استعمال قرار گرفته و مردم فلسطین که از سرزمین خود و هویت خویش دفاع می‌کنند تروریست معرفی شده و اسرائیل را که مشغول نسل‌کشی است و همه قوانین انسانی و جهانی را لگدمال کرده به عنوان مدافع خود معرفی می‌کنند.
بنابراین آنچه در وضعیت جدید بویژه بعد از توفان الاقصی شاهد هستیم این است که جبهه مقاومت در یک مقیاس جهانی در حال شکل‌گیری است. در این پرده نیز اتفاقا همانند پرده‌های قبل که به تقویت جبهه مقاومت انجامید، محاسبه سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی غلط است. محاسبه آنها این بود که با حمله به افغانستان، عراق و سپس با حمله نیابتی به سوریه و یمن، می‌توانند جبهه مقاومت را محدود و منکوب کرده و حضور خود را به نحو حداکثری در این منطقه تضمین کنند اما عکس این قضیه رخ داد. در پرده اخیر نیز قرار بود با مواجهه قهرآمیز شدید زهر چشمی از جبهه مقاومت گرفته و مردم را در این جغرافیای محدود، با منابع محدود تحت فشار و ظلم شدید قرار داده؛ خصوصا با منع کردن آنان از امکانات اولیه زندگی، یا از غزه رانده یا آنان را علیه حماس و مقاومت بشورانند تا این قضیه نیز درس عبرتی برای باقی جبهه مقاومت شود اما با این برآورد غلط همه چهره خشن و کریه خود را به نمایش گذاشتند و آنچه در عمل رخ داد بیدار شدن بیش از پیش وجدان‌های عمومی مردم دنیا بود و این نتیجه بیداری و واکنشی است که در قبال مظلومیت مردم فلسطین و زن‌آزاری رژیم رخ داد. این جنایت باعث شد مقیاس جدیدی از بیداری جهانی و همچنین مقیاس جدیدی در جبهه مقاومت و قلمرو جدیدی برای آن باز شود به گونه‌ای که خود غربی‌ها نیز تصورش را نمی‌کردند. امروز وقتی جوان‌های آمریکا و اروپا برای دفاع از مظلومیت مردم فلسطین حاضر‌ند کتک بخورند، محرومیت تحصیلی را دریافت کنند و به دنبال آن از امکانات و موقعیت‌های شغلی برتر چشم‌پوشی کنند، نشان‌دهنده این است که جبهه حق گام دیگری را به سمت تضعیف سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی و همچنین ایجاد امت واحده برداشته است. 
این آیه شریفه که در ابتدای بحث ذکر شد یعنی «کَانَ النَّاسُ أُمَّهً وَاحِدَهً فَبَعَثَ‌الله النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»، خداوند در این آیه تعبیر ناس می‌کند نه مومنان یا مسلمان‌ها. خدای متعال یک گزاره تاریخی بیان می‌کند که همه انبیای الهی که در طول تاریخ آمده‌اند برای بشارت و تحذیر ناس بوده است تا مردم و جهانیان را به امت واحده تبدیل کنند و البته این امت واحده به قرینه ذیل آیه وقتی رخ می‌دهد که مردم رو به سمت بشارت و انذار الهی که توسط انبیای الهی رخ داده بیاورند. بنابراین لایه دوم آنچه در تحلیل رهبری مشاهده می‌کنید ترسیم مواجهه جبهه مقاومت است که با حرکت مردم فلسطین وارد عرصه جدیدی با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی شده است که به دلیل حمایت بی‌شائبه از رژیم صهیونیستی از یک طرف و بی‌رحمتی و سفاکی رژیم و بی‌اعتنایی او  به ارزش‌های انسانی، دینی و جهانی باعث شده آنها در منجلابی فروروند که از آن رهایی پیدا نمی‌کنند. برخی این واکنش دانشجویان آمریکا را به نحو عادی تفسیر کرده و معتقدند این واکنش همچون واکنش آنان به حمله روسیه به اوکراین یا موارد مشابه است و لذا تفسیر این پدیده به این شکل که گویی جبهه جدیدی برای مقاومت باز شده را غلط می‌پندارند. چنین مقایسه‌ای از اساس اشتباه است. نخست اینکه باید بدانیم آن پرده‌ای که رژیم صهیونیستی به اجرا گذاشته و جنایتی که در حال رخ دادن است، در دوره معاصر ما بی‌سابقه و بی‌نظیر است. همین امر چه از نظر شکل عمل، چه از نظر گستردگی عمل و چه از نظر ماهیت مقاومتی که در حال رخ دادن است، یک استثنا بوده و در جهان نظیر ندارد. یعنی در موارد دیگر نزاع، شائبه این وجود دارد که تقصیر متوجه هر 2 طرف درگیر بوده یا شاید نشود حق را به صورت قاطع به جانب یک طرف داد و اینکه مواجهه‌ای که در عموم نزاع‌های دیگر رخ می‌دهد، معمولا متوجه دولت‌ها با یکدیگر بوده و نیروهای رسمی کشور‌ها در مقابل هم صف‌آرایی می‌کنند اما در صحنه‌ای که  در 8 ماه اخیر رخ داده، رژیم با کف جامعه، کودک و زن آن جامعه نبرد را شکل داده و این نیز به دلیل استیصال و عدم دسترسی آنان به نیروهای رزمنده فلسطین است که قدرت و بمب‌های مخرب خود را بر سر کودک و زن فرود می‌آورد. چنین چیزی طبیعتا مطلبی است که وجدان عمومی آزادی‌خواهان جهان را جریحه‌دار کرده و این نوع واکنش‌ها را در پی دارد.
 مرتبه بعد آنکه این موضوع فرق می‌کند که تعداد محدودی در راستای حمایت از سیاست‌های دولت خود به میدان بیایند یا آنکه چنین وجدان‌های بیداری علیه سیاست‌هایی که دولت آمریکا سال‌ها از طریق رسانه در گوش جوانان فروکرده بود بشورند و در این راه آنها از بسیاری از خدمات و جایگاه‌های اجتماعی محروم شوند. لازمه چنین حرکتی وجدان بیدار پیرامون عدالت و درک ظلمی است که صورت گرفته است. به همین دلیل است که ما معتقد‌یم ماهیت این حرکات دانشجویان آمریکایی با دیگر نقاط دنیا متفاوت است. به طور خلاصه، کیفیت جنایات اسرائیل منجر به خلق آگاهی عمیقی شده است. عمق این آگاهی نیز از اینجا جلوه می‌کند که دانشجویان، داغ محرومیت‌ها را به جان خریده و علیه سیاست‌های دولت خود می‌شورند.
نسبت به بحث جبهه مقاومت و این جمله رهبر معظم انقلاب که فرمودند شما با همان ادراکی این اعتراض را انجام داده‌اید که ما در جبهه مقاومت داریم، باید بگویم ایشان با هوشمندی، حرکتی را که در فلسطین رخ داده است به حرکت بزرگ‌تر جبهه مقاومت ملحق کرده و حرکت جوانان اروپا و آمریکا را هم به ماهیت عمل در جبهه مقاومت ملحق می‌کنند، آن هم با کمک برخی مضامین جهانی قرآنی که عبارت است از اینکه وجدان عمومی بشر نسبت به ظلم اکراه دارد و وجدان عمومی بشر از اینکه کسی مورد ظلم واقع شود، ناراحت شده و به طور طبیعی علاقه‌مند است مظلوم را کمک کرده و یاری دهد. 
سپس پیوند دادن ظلمی که به مردم فلسطین رفته و ایشان در نامه خود شرح دادند که حق حاکمیت و حق حیات که از مردم فلسطین گرفته شده و در معرض نسل‌کشی قرار گرفته‌اند، این رخدادی است که حرکت جوانان آمریکا را موجه کرده و قابل دفاع می‌کند. به این ترتیب طبیعتا کلمه توقف ظلم و دفاع از مظلوم و لزوم استقامت به عنوان یک راهبرد معقول، امری است که حرکت جوانان آمریکا را با جبهه مقاومت و حرکتی که مردم فلسطین می‌کنند، با یکدیگر پیوند می‌دهد. رهبر انقلاب با هوشمندی تمام بنیان‌های جبهه مقاومت را به گونه‌ای تعریف می‌کنند که در راستای حرکت جوانان آمریکا قرار بگیرد.
بر اساس این دسته‌بندی که عرض کردم، لایه تحلیلی سوم بحث می‌شود خطاب مستقیمی که ایشان به دانشجویان دارند و یک برآوردی نسبت به آینده بر اساس ترسیم وضعیتی که درباره مواجهه مردم فلسطین با رژیم صهیونیستی در گام نخست و سپس مواجهه محور مقاومت با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی در گام دوم به تصویر کشیدند و آن آینده نیز چنین است که ایشان توجه دادند حرکتی که توسط دانشجویان رخ داد، نشان‌دهنده بیداری وجدان آنان و نشان‌دهنده حق‌طلبی و مبارزه آنان با ظلم و دفاع از مظلوم است. به همین دلیل ایشان این حرکت را پیوند دادند با مفاهیم قرآنی همچون حرمت ظلم و در عین حال ظلم‌پذیری و اینکه استقامت کنید و افزودند شما دانشجویان آمریکایی نیز گویی به همین پیام جهانی قرآن عمل کرده و از همین رو کار شما قابل ارج است. ایشان تأکید کردند گمان نکنید این حرکت در فاصله دوری از جهان رخ می‌دهد و تأثیر ندارد، بلکه یک حادثه مهم و اثر گذار است که استمرار آن می‌تواند هزینه‌های سنگین‌تری را برای سردمداران سلطه جهانی به ارمغان بیاورد. در مرحله بعد برآورد امید‌آفرینی را به این دانشجویان داده و می‌گویند تاریخ در حال ورق خوردن بوده و در منطقه غرب آسیا اتفاقات جدیدی در حال شکل‌گیری است و به‌رغم میل مستکبران برای بسط سلطه خود، اما پیروزی جبهه مقاومت حداقل در غرب آسیا بیش از پیش متصور است. به همین دلیل نوعی تشویق نسبت به استمرار حرکت داشتند.
رهبر معظم انقلاب در فراز پایانی این نامه به برخی آیات قرآن ارجاع داده‌اند، همچنین دانشجویان آمریکایی را دعوت کردند ده‌ها پیام از این قبیل را که در قرآن وجود دارد و باید با آنها آشنا شوید بخوانید. حالا می‌خواهم چند نمونه محدود از این موارد را که مناسب است عرض شود ذکر کنم. یکی از این آیات، آیه ۳۲ سوره مائده است و ما باید این مضمون را برای جهانیان و به ویژه مخاطبان نامه مطرح کنیم که: «مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا» این نشان‌دهنده نگاه جهانی قرآن و کرامتی است که خدای متعال برای فرهنگ توحیدی و کرامت انسان قائل است. خداوند می‌فرماید ما به بنی اسرائیل نوشتیم کسی که انسانی را بدون علت به قتل برساند مانند آن است که همه مردم را کشته است. این فرهنگ انسانی است، این فرهنگ قرآنی است که قتل بی‌وجه یک نفر، به واسطه احترام فراوان خداوند برای انسان به گونه‌ای است که گویی همه انسان‌ها را کشته‌اید. در نقطه مقابل اگر از کشته شدن یک نفر که به ظلم مورد تعدی قرار گرفته پیشگیری کنید، گویی کل جهانیان را احیا کرده‌اید و جوانان آمریکا و اروپا باید بدانند بر اساس این فرهنگ قرآنی باید نسبت به انسان نگاه و از قضیه فلسطین دفاع کنند.
همچنین درباره راهبرد‌هایی که خداوند متعال برای دفاع از مظلوم در کتاب خود بیان کرده نیز نمونه‌های کوتاهی را مورد توجه قرار می‌دهم. خداوند می‌فرماید: «إِنَّ‌الله لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ».۲ جوانان آمریکا باید بدانند اگر می‌خواهند تغییری در وضعیت ستم‌وار جهانی شکل دهند باید اراده‌های خود را مصمم و متحد کنند و بدانند طبق بیان خدای متعال سرنوشت قومی تغییر نمی‌کند مگر آنکه خود آن قوم بخواهند و حرکتی که رخ داده طبیعتا نشان‌دهنده این موضوع است که خواست و اراده‌ای از سوی ملت آمریکا برای تغییر شکل گرفته است.
خداوند متعال می‌فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌الله جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا».۳ یکی از راهبرد‌های اثربخش برای مقابله با ظلم اتحاد و انسجام است که البته محور اتحاد و انسجام کلمه توحید خواهد بود.
راهبرد دیگر عدالت‌خواهی است. به تعبیر قرآن کریم 
« إِنَّ‌الله یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ». ۴
برافراشتن پرچم عدالت‌خواهی یکی از رموز پیروزی و تفوق جبهه مقاومت است. عدالت‌خواهی نه از نوع سوسیالیستی، بلکه عدالت‌خواهی بر محور کلمه توحید یکی دیگر از راهبرد‌ها برای مقابله با سردمداران سلطه قهرآمیز جهانی است که می‌تواند موثر باشد. نمونه‌های کوچک و محدودی از پیام‌های قرآن را که قابل فهم و تطبیق برای همه آزادی‌خواهان عالم بود من عرض کردم و مناسب است فرهیختگان جامعه بیش از این مضامین قرآن را در اختیار همه جوانان قرار دهند تا به این ترتیب حرکتی که در جبهه مقاومت و مرز جدیدی که برای جبهه مقاومت باز شده بتواند توانمند پیش برود و همچون گذشته مناسبات سردمداران سلطه جهانی اشتباه از آب دربیاید.
موضوع دیگری که ممکن است برای مخاطبان مسلمان این نامه سوال شود، ‌گذاری است که از مفاهیمی همچون کفر و ایمان به عدل و ظلم انجام شده است. در تحلیل این مساله باید گفت همان‌طور که خود جبهه مقاومت چند لایه است، مفاهیم، مضامین و به تبع انگیزه‌ای که برای حضور در جبهه مقاومت نیز وجود دارد، چندلایه خواهد بود. لذا طبیعی است آن مفاهیم و به تبع آن انگیزه‌ای که برای یک جوان شیعه اهل بیتی در مقابله با مثلا داعش وجود دارد، انتظار نیست آن جوان مسیحی آمریکایی نیز با همان ادراک وارد صحنه شود و مقاومت را شکل دهد اما از سوی دیگر این تفاوت در اعتقادها و باور‌ها مانع نکته مهمی که رهبری بر آن تأکید کردند و به این ترتیب متصل می‌کنند رفتار‌ها، فرهنگ‌ها و باور‌های مختلف را به هم و از این طریق متصل می‌کنند به جبهه مقاومت، نیست. ایشان بر همین اساس می‌فرمایند آنچه همه بشر، یعنی بشری که دارای آگاهی وجدانی است، دارای آزادیخواهی است، بر اساس فطرت خود عمل می‌کند یک ادراک مشترک و یک مفهوم پیونددهنده با یکدیگر می‌توانند داشته باشند و آن هم دفاع از عدل و مقابله با ظلم است. دفاع از مظلوم است، آن هم در مصادیقی که بدون شک و شبهه همه جهانیان با هر فرهنگ و معیاری تصدیق می‌کنند که در فلسطین ظلم رخ داده است. بنابراین به دلیل آنکه رژیم احساس خطر هویتی می‌کند و همه پرده‌ها را کنار ‌زده است، سردمداران سلطه جهانی نیز برای منفعتی که بقای اسرائیل برای آنها دارد، با تمام قوا پشت اسرائیل ایستاده‌اند، همین موضوع باعث شده است به عبارتی واکنش مردم آزاده جهان بیش از همه موارد دیگر باشد. این عمل رژیم صهیونیستی بی‌حرمتی به کرامت انسانی است. عرض من آن است که این واقعه باعث شده مفهوم مشترک و صحیحی همچون عدالت باعث پیوند اراده‌ها و عزم‌ها با یکدیگر شود. به این ترتیب آن شکلی که رژیم و حامیان آن عمل کرده‌اند باعث شده مفاهیمی که خود غربی‌ها سعی بر وارونه معنا کردن و وارونه مصداق معین کردن برای او داشته‌اند با همه سیطره رسانه‌ای که داشتند طور دیگری معنا شود و آنها نتوانند آن انحراف فرهنگی و سیاسی را حتی برای مردم خود بزک کرده تا حداقل در نهایت درصد خوبی از مخاطبان خود را از دست بدهند. مهم نیز آن است آن درصدی که از مخاطبان اینها کم شده، از نسل جوان تحصیلکرده بوده و اینها در حال شبکه شدن با یکدیگر هستند. چنین رخدادی می‌تواند در نهایت با استمرار خود به تحولات ژرفی در منطقه و جهان بینجامد.
______________________
پی‌نوشت
1-   بقره / ۲۱۳
۲- رعد / ۱۱
۳- آل‌عمران / ۱۰۳
۴ - نحل / ۹۰

Page Generated in 0/0082 sec