printlogo


کد خبر: 286070تاریخ: 1403/3/16 00:00
بررسی فرصت‌های طلایی ازدست‌رفته که نصیب نکونام شد اما او قدرش را ندانست
مساوی برادر باخت بود

مهدی طاهرخانی: هیچ عذابی بالاتر از «تعلیق» در دنیای اما و اگرها نیست و هیچ شکنجه‌ای دردآورتر از امید بخشیدن و سپس مأیوس کردن‌های متوالی. هواداران استقلال معنی این «عذاب» را بهتر از هر توده دیگری در فوتبال ما می‌دانند، چراکه طی این فصل بارها شاهد سلسله وقایعی بودند که یک‌ بارش هم هر اراده محکمی را خرد می‌کرد، چه برسد به وقوع چندباره‌اش.
۲۱ هفته صدرنشینی و در آخر نرسیدن به جام، از آن دست حوادثی بود که آنها بعید است به این زودی‌ها فراموشش کنند. تیم نکونام نه اینکه توانایی بازی رو به جلو  و تماشاگر‌پسند را نداشته باشد، نه اینکه قادر به ارائه یک فوتبال سراسر هجومی نباشد اما طرز تفکر سرمربی آبی‌ها اینگونه‌ است که علاقه‌ای به غافلگیر شدن ندارد. نشان به این نشان که در طول این فصل آنها تنها ۲ بار بعد از به ثمر رساندن گل برتری، نتوانستند صاحب ۳ امتیاز کامل مسابقه شوند. در این ۲ پیکار خاص، شاگردان نکونام از حریف پیش افتادند، به لایه تدافعی فرو رفتند اما گل تساوی را خوردند. این ۲ دیدار، بازی‌های خارج از خانه استقلال مقابل ذوب‌آهن و شمس‌آذر بود. پس باید به نوع فوتبال تدافعی آبی‌ها نمره قبولی داد اما چه شد که آنها یک امتیاز کم آوردند؟ نکونام همه چیز را خوب محاسبه کرد اما در ۲ بزنگاه باید شجاعت به خرج می‌داد و کار را تمام می‌کرد که چنین نکرد.
* محاسبه‌گری همیشه جواب نیست
نه اینکه محاسبات اتفاقات پیش رو و حدس زدن نتایج روی کاغذ، درست نباشد اما در پدیده‌ای مثل فوتبال که عجین شده با غافلگیری و اتفاقات شگفت‌آور، نباید به صورت ریاضی همه چیز را  به شکل اعداد محاسبه کرد. استقلال یک امتیاز کم آورد. این اتفاق در صورتی رخ داد که در اواخر لیگ، آنها چند فرصت ویژه برای زیاد کردن فاصله داشتند که قدر هیچکدام را ندانستند. از داربی برگشت شروع کنیم. ۲ تیم در روزهای پایانی ۱۴۰۲ در حالی مقابل هم قرار گرفتند که پرسپولیس از حیث فوتبال هجومی در بهترین حالت ممکن قرار داشت ولی یک اتفاق بزرگ، خلأ عجیبی را در خط تدافعی آنها به وجود آورد. کنعانی‌زادگان محروم بود و گولسیانی مصدوم. برای نخستین و آخر بار در لیگ سپری‌شده پرسپولیس مجبور شد از زوج فرشاد فرجی و علی نعمتی در قلب دفاع استفاده کند. حقیقتا جواد نکونام چقدر از این فرصت پیش آمده استفاده کرد؟ برای او گویی هیچ فرصت بکری به وجود نیامده است. بی‌توجه به این خلأ، با همان تاکتیک همیشگی وارد میدان شد. تساوی را بهترین نتیجه می‌دانست و تصور می‌کرد با توجه به تساوی یک - یک بازی رفت که پرسپولیس روی کاغذ میزبان بود، در این بازی تساوی بدون گل، یک امتیاز به نفع اوست. اگرچه بعدا سازمان لیگ اعلام کرد با توجه به تساوی دو تیم در ۲‌ دیدار، در صورت هم امتیاز شدن، تقاضل گل قهرمان را مشخص می‌کند نه گل‌ زده در خانه حریف. نکونام با تفکرات تدافعی‌اش، موفق شد یکی از کم‌موقعیت‌ترین داربی‌های تاریخ را خلق کند. نه تیم خودش جلو کشید و نه به پرسپولیس اجازه ارائه فوتبال همیشگی‌اش را داد. شاید اگر یک مربی دیگر با افکار متفاوتی روی نیمکت استقلال حضور داشت از نبود زوج خط دفاعی پرسپولیس، بیشترین بهره را می‌برد. بدون شک در صورت استمرار حملات آبی‌پوشان، نعمتی و فرجی در بهترین حالت تنها ۵۰ درصد توانایی‌های زوج اصلی خط دفاعی قرمزها را داشتند اما نکونام مشتاقانه برای مساوی، آغوش گشود و موفق به کسبش هم شد. از آنجا که استقلال سال ۱۴۰۲را با صدرنشینی تمام کرد در آن فضا هیچ‌کس به این موضوع نپرداخت اما مشخص بود اگر یک نتیجه غیرمترقبه در ادامه رخ دهد (همانند اتفاق قائمشهر)، آبی‌ها حسرت این فرصت بزرگ  را خواهند خورد. فضای رسانه‌ای و هواداری ما آنقدر در هم تنیده شده که نمی‌شود به درستی تشخیص داد کدام یک بر دیگری اثرگذار است، لذا در این مواقع به واسطه «نتیجه‌گرا بودن محض»، دچار «لکنت» می‌شود. حالا که کار تمام شده آبی‌ها حسرت آن فرصت را می‌خورند.
* قدر هدیه سپاهان را ندانستند!
در هفته بیست‌وپنجم باز هم یک فرصت مناسب دیگر برای استقلال پدید آمد تا ۲ امتیاز بیشتر از پرسپولیس جمع کند. آنها در تبریز زودتر از بازی پرسپولیس و سپاهان، به مصاف تراکتور رفتند. به وضوح مشخص بود که باز هم یک احتیاط در دستور کار نکونام قرار دارد. آنها خیال‌شان از یک‌ طرف جمع بود که سپاهان می‌آید
تا از پرسپولیس امتیاز بگیرد، از این رو عوض ۳ امتیاز کامل مسابقه، همان یک امتیاز را برای صدرنشینی کافی دانستند. در صورتی که استقلال اگر واقعا قصد تمام کردن کار را داشت باید ۳ امتیاز آن مسابقه را می‌گرفت، یا دست کم با فوتبال هجومی پا پیش می‌گذاشت. آنها یک امتیاز از تبریز گرفتند اما سپاهان که هیچ امیدی به قهرمانی نداشت، تنها و تنها برای متوقف کردن پرسپولیس بازی کرد. آن دیدار هم یک بازی کم‌موقعیت و کسل‌کننده از آب در آمد. تیتر فردای آن روز رسانه‌ها باز هم به صدرنشینی استقلال اختصاص داشت اما کمتر کسی به این موضوع پرداخت که تراکتور با توجه به خروج ناگهانی و شوکه‌کننده پاکو خمس، حریف به مراتب آسان‌تری نسبت به سپاهان به حساب می‌آمد. با وجود این نکونام ترجیح داد با همان یک امتیاز، صدر را حفظ کند. نیمه دوم آن بازی و عقب کشیدن استقلال به وضوح نشان می‌داد آنها همان یک امتیاز را کافی می‌دانستند. اگر استقلال در آن بازی با فوتبال شجاعانه‌تر موفق به شکست تراکتور می‌شد چه بسا پرسپولیس برای عقب نماندن بیشتر در کورس، هجومی‌تر مقابل سپاهان ظاهر می‌شد و با این ریسک، احتمال گل خوردنش در ضدحملات وجود داشت. یعنی استقلال این فرصت را پیدا می‌کرد که ۳ امتیاز دیگر فاصله بین خودش و تعقیب‌کننده‌اش بیندازد. آن هم در فاصله ۵ هفته تا پایان لیگ! 
* فرصتی که در قائمشهر تهدید شد
۲۷ هفته با محاسبه همه اتفاقات جلو آمدند و وقتی به 3 هفته پایانی رسیدیم، نکونام خیالش از همه چیز جمع بود. با توجه به آسان بودن استقلال خوزستان روی کاغذ، خیالش از برد پرسپولیس جمع بود از این رو این بار برخلاف تبریز تیمش را کاملا هجومی روانه میدان کرد اما بهترین اخباری که می‌توانست دریافت کند، یک به یک مخابره شد. شادی هواداران استقلال روی سکو، 3 بار متوالی تکرار شد. این یعنی همان یک امتیاز قائمشهر هم در جدول محاسبات نکونام، سوخت کافی تا مقصد بود. استقلال با فرض پیروزی مسلم پرسپولیس به قائمشهر رفت اما ۳ گل استقلال خوزستان در نیمه اول روی افکار آنها تاثیر گذاشت. تا دقیقه ۷۵ هم خیال‌شان راحت بود و عوض حملات همه‌جانبه روی دروازه نساجی، بیشتر به مهندسی بازی فکر می‌کردند. نه اینکه برد نخواهند اما فوتبال ریسکی انجام ندادند تا غافلگیر نشوند. این بزرگ‌ترین و آخرین اشتباه محاسباتی نکونام بود. پرسپولیس ناباورانه ۳ گل زد و وقتی داور در قائمشهر سوت پایان را زد هنوز صدر جدول در دست استقلال بود اما یک دقیقه بعد گل چهارم ‌زده شد تا استقلال بفهمد چه فرصت بزرگی را برای قهرمانی از دست داده است. صحبت‌های ناامیدانه نکونام بعد از بازی با نساجی، نشان می‌داد او در جدول محاسباتش، ۶ امتیاز باقیمانده را تمام و کمال به قلک پرسپولیس واریز کرده است. همه چیز را محاسبه کرده بود و می‌دانست اگر هفته بیست‌وهشتم را به سلامت پشت سر بگذارد، کار جام تمام است. اگرچه ۲ روز بعد در مصاحبه گزینشی خاص سعی کرد طور دیگری جلوه دهد و حتی امیدوارانه از قهرمانی بگوید اما خودش هم می‌دانست دیگر ابتکار عمل در دستش نیست. در فوتبال هیچ‌چیز غیرممکن وجود ندارد، همان‌طور که مس رفسنجان موفق شد ۸۵ دقیقه برابر یک ورزشگاه پر از هوادار پرسپولیسی مقاومت کند. در فوتبال با وجود کمک‌داور ویدئویی، ده‌ها شگفتی در بطن ثانیه‌ها نهفته است. حالا ما کمک‌داور ویدئویی هم نداریم، حساب کنید احتمالات پیش‌ رو را. 
گل پرسپولیس آفساید بود؟ تصاویر تلویزیونی می‌گوید بله! اما حالا دیگر چه اهمیتی دارد؟ این درد جانکاهی است که هواداران استقلال تحمل می‌کنند. آنها بیش از هر هوادار دیگری حتی در مقایسه با خودشان در فصول گذشته، بیشترین عذاب را تحمل کردند. هواداران استقلال به واسطه اختلافات خطیر و نکونام و مصاحبه‌های کادر فنی، خودشان را برای یک فصل بی‌عنوان آماده کرده بودند اما هرچه به جلو پیش رفتند، دیدند صدر جدول آبی آبی است تا هفته بیست‌وهشتم خود را امید اول قهرمانی می‌دانستند اما ناگهان آنچه نباید رخ داد.
اما این پایان کار نبود. در روز آخر ۶۰ دقیقه از ۹۰ دقیقه فوتبالی را به صدر بازگشتند. پرسپولیس به وضوح اسیر استرس بود. فشار تماشاگران تاثیر منفی روی آنها گذاشت، به طوری که برخلاف بازی‌های قبل از خلق موقعیت پر تعداد هم عاجز بودند. استقلال در اکباتان ۲ گل‌ زده بود و تصور می‌کردند محرم نویدکیا شاید همان فرشته نجات‌شان باشد. وقتی در جایگاه ویژه ورزشگاه دستگردی، خبر گل پرسپولیس مخابره شد، صدای یک نفر بیش از دیگران جلب توجه می‌کرد. او که در فیلم دیده نمی‌شود، با صدای بلند چند بار گفت: «حالا وقتش بود؟» آبی‌ها که خودشان پیش‌تر قید جام را ‌زده بودند باز هم امیدوار شدند. تا دقیقه ۸۵ در صدر بودند ‌‌و صاحب جام، که ناگهان پرسپولیس به گل رسید که آن گل هم آفساید بود. یعنی یک عذاب مضاعف دیگر، یک شکنجه پنهان. اگر یک نویسنده می‌خواست بدترین سناریوی ممکن را برای هواداران استقلال پیش‌بینی کند، بعید بود اینچنین بنویسد که در عالم واقعیت رقم خورد.

Page Generated in 0/0056 sec