گروه فرهنگ و هنر: تولید سریال «رویای نیمه شب» پس از وقفه چند روزه درپی درگذشت 2 نفر از عوامل سریال در بهمنشیر آبادان طی 3 هفته پیش، روز گذشته در شهرک سینمایی دفاع مقدس از سر گرفته شد؛ سریالی که به کارگردانی حسن آخوندپور و تهیهکنندگی سعید سعدی محصول سازمان رسانهای اوج است و روایتی تاریخی با نگاهی روان و امروزی دارد. این سریال پس از فیلمبرداری، روی آنتن سیما خواهد رفت. این سریال به قلم سیدحسین امیرجهانی اقتباسی آزاد از رمان مطرح «رویای نیمهشب» نوشته مظفر سالاری است؛ رمانی که اواسط دهه 90 با چاپ و انتشار در مدت زمان کوتاهی به چاپ دوم رسید و با استقبالی که از آن شد باید سریال «رویایی نیمه شب» را از اکنون جزو آثار موفق در پخش دانست.
«رویای نیمه شب» روایتگر عشق پسری سنی با نام هاشم به ریحانه دختری شیعه در شهر حله عراق در بستر تاریخی است. رویایی که مانند همه قصهها و داستانهای عاشقانه با موانعی در راه رسیدن برخورد میکند اما در این رمان مسیری متفاوت از قصص عاشقانه که تاکنون خوانده و شنیدهایم طی میشود.
رمان فاخر رویای نیمه شب اثر مظفر سالاری از معدود آثار هنریای است که در موضوع وحدت بین مسلمانان با قلمی شیوا، شیرین و روان و با داستانپردازی بسیار عالی وارد شده و منشأ تمام اختلافات را در بین فرق اسلامی بیان کرده است.
این اثر داستانی است عاشقانه با زمینه مذهبی که یک حکایت عاشقانه از دلدادگی جوانی پاکسیرت از اهل سنت به دختری شیعه مذهب در یک بستر پاک و اخلاقی دارد که در راه وصال با موانع و اتفاقاتی تلخ و شیرین مواجه است. جذابیت قلم نویسنده به اندازهای است که مخاطب را دچار و تا انتهای داستان همراه میکند.
از ویژگیهای شاخص و اصلی رمان میتوان به واقعی بودن آن اشاره کرد؛ داستانی که در جلد دوم کتاب شریف عبقریالحسان نیز نقل شده و مظفر سالاری با پردازش آن، اثری فوقالعاده خلق کرده است. همین امر باعث شده تا خواننده با اطمینان قلبی و اعتماد به کتب معتبر اقدام به خوانش داستان کند که این تاثیرگذاری آن را دوچندان میکند.
«رویای نیمهشب»، ترسیم شیوه معاشرت و همزیستی مسالمتآمیز مردمی است که معتقد به 2 مکتب متفاوت هستند، اما در زیر چتر مشترکات اعتقادی خود چون خدا، قبله، کتاب و پیامبر با صمیمیت و دوستی به مراوده با یکدیگر میپردازند. مردم این شهر اگر چه در بعضی از مؤلفههای اعتقادی با هم اختلاف دارند اما به خانههای یکدیگر میروند و مقدسات یکدیگر را محترم میشمارند؛ سر سفره یکدیگر مینشینند و یکدیگر را اگر چه از 2 مذهب مختلف، امین هم میدانند. آنها در این فضای مسالمتآمیز در مخاطراتی که توسط حکومتهای ناصبی و تکفیری برایشان به وجود میآورد به یاری هم میشتابند و در این بستر چون حق را ببینند و بشناسند به آن گرایش پیدا میکنند. 2 کاراکتر اصلی این داستان عبارتند از هاشم نوه ابو نعیم زرگر، تاجر بزرگ جواهرات در حله که سنی مذهب است و عاشق ریحانه، دختر شخصیت دوم داستان یعنی ابو راجح حمامی میشود که از شیعیان مخلص و دانای اهلبیت علیهمالسلام است اما به خاطر اختلاف مذهب جرأت ابراز عشق خود را ندارد. او میداند به خاطر شکافی که مذهب بین او و معشوقهاش به وجود آورده است هرگز امکان رسیدن به ریحانه برایش وجود ندارد و از 2 طرف با مخالفت مواجه خواهد شد.در این بین حاکم حله که شخصی ناصبی است، سعی میکند با سرکوب شیعیان و ایجاد نفرت در بین طوائف سنی و شیعه نسبت به یکدیگر، جایگاه خود را محکم کند اما سعهصدر مردم حله تا حد زیادی از این فتنه جلوگیری میکند تا آنکه در سیر دستگیری شیعیان نوبت به ابو راجح حمامی میرسد و بعد از اتفاقاتی که میافتد ابو راجح در یک قدمی مرگ نجات یافته اما به خاطر شدت جراحات امیدی به زنده ماندن او نمیرود. در این زمان اصلیترین اتفاق داستان یعنی تشرف ابوراجح حمامی به محضر امام زمان(عج) رخ میدهد؛ تشرفی که باعث دگرگونی اعتقادی در حله شده و باعث میشود مردم با دیدن کرامتی شگفتانگیز از امام غایب شیعیان به سمت مکتب تشیع گرایش پیدا کنند. بدیهی است این اتفاق فقط در بستر زندگی مسالمتآمیز و در فضای به دور از جدل خواهد افتاد و الا در فضای متشنج و در زمانی که افراد به توهین به مقدسات و تکفیر یکدیگر روی آوردهاند، حتی اگر معجزه هم آورده شود بیاثر خواهد بود. نویسنده با قلمی بلیغ و رسا که بر خاسته از روح هنر متعهد است، بخوبی این نکته را ترسیم میکند که مسلمانان با هر اعتقاد و مذهبی که باشند، حقیقتا نقش اصلی در تفرقه بین مذاهب ندارند و این حاکمان دنیاطلب هستند که به خاطر منافع خود دست به ایجاد شکاف و تفرقه در میان امت واحده اسلامی میزنند.