ارمیا عزیزی: با اعلام اسامی 6 کاندیدای احراز صلاحیت شده برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، فضای تبلیغات و فعالیتهای سیاسی از زیر سایه اما و اگرها خارج شد و از دیروز هر کنش و واکنشی در پوشش تاثیری که بر آرای این 6 کاندیدا میگذارد، سنجیده میشود. 17روز دیگر در شرایطی مردم برای دومین بار در طول تاریخ در ماه تیر (بعد از 3 تیر 84 که دور دوم انتخابات دوره نهم برگزار شد) پای صندوقهای انتخابات ریاستجمهوری میروند که فضای این انتخابات از چند جهت متمایز از ادوار پیشین است. نخستین عامل این تمایز ناتمام ماندن دولت سیزدهم با شهادت رئیسجمهور و هیات همراه ایشان است که باعث شد انتخابات آتی در خارج از تقویم پیشبینی شده برگزار شود. یقینا از این جهت نه کاندیداها با آمادگی همیشگی در صحنه حاضر شدهاند و نه فضای سیاسی از یک سال مانده به انتخابات در حال ارتباطگیری با جامعه بوده است. دومین عامل این تمایز اما به شرایط تجربه شده در سالهای اخیر بازمیگردد. ثبت 3 مشارکت زیر 50 درصد در انتخاباتهای 1398، 1400 و 1402 که در نوع خود بیسابقه است تا حد زیادی فضای انتخاباتی کشور را از شور و رقابتهای سابق دور کرده است. در نهایت نیز آنکه برخلاف الگوی تثبیت شده در ادوار انتخابات که کاندیداها در قامت همسویی یا مخالفت با یک دولت با کارنامه 4 یا 8 ساله در صحنه حاضر میشدند اما این بار به سختی میتوان چنین خطکشیای را در شناخت کاندیداها در نظر داشت.
کنار هم قرار دادن این 3 جنبه تا حدی سیمای متفاوت نخستین انتخابات ریاستجمهوری را که در سالی فرد برگزار میشود، برای همه روشن میکند. با این حال سادهاندیشانه است اگر انتخابات پیش رو را یک انتخابات ساده و بدون امکان سورپرایز سیاسی در نظر گرفت. توجه به چند متغیر تا حدی میتواند نشانههای امکان سورپرایزهای سیاسی را روشن کند. برای نمونه طبق نظرسنجیهای موجود هیچ کاندیدایی در لحظه فعلی بیش از 50 درصد آرای مردم را در صندوق ندارد. این وضعیت در حالی شکل گرفته که اتمام ناگهانی دولت قبلی بسیاری از برنامهریزیهای جامعه را در معادلات سیاسی به هم ریخت. در سادهترین حالت ممکن میتوان تصور کرد اکثر قریب به اتفاق 18 میلیون نفری که سال 1400 به شهید سیدابراهیم رئیسی رای داده بودند قصد تکرار این رای را در سال 1404 نیز داشتند و احتمالا چند میلیون نیز به این عدد افزوده میشد اما با شهادت ایشان یک سرگردانی قابل پیشبینی در میان این بدنه رای بزرگ وجود دارد. با این حال میتوان پیشبینی کرد عمده این آرا به سمت کاندیدا یا کاندیداهایی هدایت میشود که بتوانند بیشترین قرابت فکری، مدیریتی و گفتاری را با شهید رئیسی برقرار سازند. سرمایه معنوی رئیسجمهور سابق که در الگوی ریاستجمهوری ایشان عینیت یافته بود با شهادتشان افزایش ملموسی یافته است و به همین خاطر میتوان جایگاه شهید رئیسی در انتخابات 8 تیر را جایگاه حاضرِ غایب دانست که هر کس بیش از همه به او شباهت داشته باشد امکان مییابد اعتماد مردم را جلب کند.
مساله دوم تغییرات ملموسی است که در الگوی رای دادن مردم در سالهای اخیر جلوه کرده است. برای نمونه افزایش معنادار تعداد آرای باطله در انتخاباتهای این چندساله حکایت از بزرگ شدن یک بدنه معترض دارد که با کاندیداهای حاضر در انتخابات همسو نبوده اما طرفدار ایده صندوق رای است. برای نمونه در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 تعداد آرای باطله بیش از 3 میلیون و 700 هزار رای بود که 13 درصد مشارکتکنندگان را نمایندگی میکرد. این آرا در کنار جمعیت بالقوه مردد درباره مشارکت در انتخابات که احتمال تجدیدنظرشان و حضور در انتخابات زیاد است میتواند یک پایگاه معنادار و غیرقابل پیشبینی را به وجود آورد. طبیعتا کاندیداهای جبهه انقلاب علاوه بر نگاهی که به پایگاه رای بالقوه شهید رئیسی دارند باید استراتژی مناسبی نیز برای همراه کردن این طیف چند میلیونی با خود داشته باشند. از سوی دیگر پس از شکست ایده تحریم انتخابات در اسفند سال گذشته به نظر میرسد بخشی از بدنه مردد در رفتار سیاسی خود تجدیدنظر کند و با این فرض که در صورت تحریم نیز میزان مشارکت سقوط آشکاری نمیکند رای دادن را به رای ندادن ترجیح دهد.
در نهایت اینکه شرایط منحصر به فرد انتخابات 8 تیر به گونهای است که برای نخستین بار جمعیتی که خواهان امتداد راه دولت مستقر است باید به گزینهای جز رئیسجمهور مستقر رای دهد. در این فضا بیش از آنکه هویت جناحی چهرهها تعیینکننده باشد، هویت گفتمانی آنها و کارنامه اجراییشان در معرض قضاوت قرار میگیرد. مرام شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهوری که سمبل وفاداری به ارزشهای انقلاب اسلامی و مدیریت جهادی و خستگیناپذیر بود باید در الگوی رفتار انتخاباتی کاندیداهای جبهه انقلاب عینیت حداکثری پیدا کند. بدرقه تاریخی خادم شهید جمهور از سوی جمهور در تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد نشان داد الگوی صادقانه خدمت و دوری جستن از بیاخلاقیهای سیاسی میتواند یک مقام اجرایی را تا چه اندازه برای مردم عزیز کند. از همین رو میتوان انتظار داشت با فضای ایجاد شده پس از شهادت شهید جمهور قرابت رفتاری و مدیریتی با شهید رئیسی باعث جلب آرای بخش بزرگی از جامعه به هر کاندیدا شود؛ آرایی که چه بسا سال 1400 نیز در صندوق ایشان ریخته نشد اما اکنون امکان ظهور و بروز آن برای امتداد راه رئیسجمهور شهید باشد.