بداخلاقیها چگونه جایگاه آیینی انتخابات را مخدوش کرده و مانع انتخاب عقلانی و رشدیافتگی فضای عمومی جامعه میشود
ارمیا عزیزی: با فرارسیدن فصل انتخابات و آغاز تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری، فضای سیاسی کشور خود را آماده یک پوستاندازی ناگهانی میکند. هرچند فضای سیاسی کشور با پدیده انتخابات بیگانه نیست و تقریبا هر 2 سال یکبار آن را تجربه کرده است، کماکان فاصله میان وضع موجود انتخاباتی با وضع مطلوب آن ملموس است. اما انتخابات مطلوب چیست؟ پاسخ به این سوال پیش از همه نیازمند شکلگیری یک ادراک صحیح درباره انتخابات است.
در یک تعریف انتخابات لحظهای مستثنی در جریان عام تحولات سیاسی است. به این معنا که همه چیز جریان دارد و در یک لحظه خاص فصل انتخابات فرامیرسد و با فرارسیدن خود عدهای را به کرسی قدرت رسانده و به پایان میرسد. در این تعریف انتخابات بیش از همه به عنوان یک «ابزار» با کارکرد خاص معنا مییابد و اگر این ابزار یک گزینه خوب را انتخاب کند پس کارکرد صحیحی داشته است. عجیب نیست اگر عمده ادراک جاری در کشور را برآمده از این ماهیت ابزاری بدانیم. چنانکه جریانهای سیاسی هرگاه از نتیجه این ابزار رضایت داشتهاند کارکرد آن را صحیح پنداشتهاند و هرگاه نتیجه نهایی باب میلشان نبوده ابزار انتخابات را با کارکردی منفی و مخرب توصیف میکنند، تا زمانی که انتخابات در قالب ابزاریاش تعریف و درک شود، همه چیز تنها ناظر به نتیجه نهایی فهم و حتی هنجارهای زیادی توجیه میشود.
اما تعریف دوم از انتخابات که نافی کارکرد ابزاری آن نیست به این پدیده به چشم یک «آیین» نگاه میکند. آیینها برخلاف ابزارها نه تنها از زمانه خود منفک نیستند که تداوم آنها را در زندگی نیز میتوان یافت. آیین، لحظهای خاص است که پیوندی تاریخی و فرهنگی با تمام عناصر جامعه خود برقرار میکند. آیینها هرچند ماهیت ابزاری و سازنده دارند اما اجزای جامعه خود را هم نمایندگی میکنند. ادراک انتخابات به عنوان عالیترین آیین سیاسی کشور باعث میشود فراتر از نتیجه نهایی به کیفیت برگزاری آن نیز اندیشیده شود. برای نمونه اگر مولفه انتخاب مردم برآمده از عقلانیت و گرایش به خیر جمعی باشد میتوان فضای عمومی جامعه را فضایی رشدیافته دید اما اگر جامعهای برپایه هیجان و بیاعتنا به خیر جمعی دست به انتخاب بزند میتوان فضای عمومی جامعه را عقبمانده و دور از فضیلت یافت. زمانی که انتخابات از منظر یک آیین سیاسی و ملی فهمیده شود، نتیجه نهایی تنها هدف فعالان حاضر در صحنه رقابت نخواهد بود؛ آنها به اخلاق، آبرو، عقلانیت و منطق جامعه پیش از نتایج آماری اهتمام میورزند و این آیین را محل رشد و ارتقای جامعه خود مییابند. تجربه برگزاری دهها انتخابات از سال 58 تاکنون جامعه ایران را با خاطرات جمعی فراوانی روبهرو ساخته است. در پس این خاطرات اما همواره مخاطرات آشنایی نیز وجود داشته که صحنه مشارکت جمعی را میدانی برای قربانی شدن انسجام ملی کرده است. قربانی شدن اخلاق و اتخاذ سیاستهای تخریبی به جای تبلیغات تبیینی از مخاطرات تجربهشده در انتخاباتهای ادوار ریاستجمهوری بوده است؛ تخریبی که فارغ از تاثیری که بر نتیجه نهایی انتخابات و رای مردم داشته است، فضای سیاسی کشور را نیز نازل کرده است. رهبر انقلاب 10روز پیش در سخنرانی روز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی در مرقد امام خمینی(ره) تقریبا نیمی از بیاناتشان درباره انتخابات پیش رو را به تذکر نسبت به قربانی نشدن مساله اخلاق و نهی کاندیداها از تخریب یکدیگر اختصاص دادند و فرمودند: «در این حرکت عظیمی که انجام میگیرد، در رقابتهای پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، تهمت زدن، لجنپراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند، به آبروی ملی هم لطمه میزند. صحنه انتخابات صحنه عزت و حماسه است، صحنه رقابت برای خدمت است، صحنه کش و واکش برای به دست آوردن قدرت نیست. برادرانی که وارد میدان مبارزه انتخاباتی و رقابت انتخاباتی میشوند، این را به عنوان یک وظیفه بدانند؛ آنها به وظیفهشان عمل کنند، خدای متعال هم دلهای مردم را انشاءالله هدایت خواهد کرد به بهترین گزینه و انشاءالله یک رئیسجمهور شایسته برای ملت ایران تعیین خواهد شد».
اگر به صورت مساله انتخابات در منظومه فکری رهبر و کارنامه ایشان در بیش از 3 دهه رهبری انقلاب نظر بیندازیم متوجه میشویم قائل شدن جایگاه آیینی برای انتخابات یکی از اصول تخلفناپذیر ایشان بوده است. ایشان همواره مشارکت را بر نتیجه ارجح دانستهاند و انتخابات را فراتر از یک ابزار جابهجایی قدرت و تعیین منتخبان به عنوان یک آیین سازنده تعریف کردهاند؛ آیینی که پیوند میان فرد فرد جامعه با سیاست را حفظ و مسؤولیتپذیری را به عنوان یک فضیلت مدنی و دینی تثبیت میکند. ایشان در این بیانات نیز نهی از بیاخلاقی را بیش از آنکه در نسبت با نتیجه ظاهری انتخابات تعریف کنند در نسبت با یک امر والاتر یعنی «آبروی ملی» مورد اشاره قرار میدهند. زمانی که در یک نظام سیاسی عالیترین سطح رقابت با حفظ اخلاق و ایمان جلو میرود چهره بیرونی آن نظام و ملت نیز وجهه نیکوتری پیدا میکند. از سوی دیگر این فضای رقابتی عملا ماهیت جامعهپذیری دارد. به این معنا که وقتی رقابت سیاسی میان کاندیداها به دور از تخریب پیگیری میشود، افراد جامعه نیز شکل صحیح اختلافنظر و حفظ تفاهم را میآموزند. خشونت کلامی و تخریب شخصیت در فضایی که هر کاندیدایی در پشت سر خود میلیونها هوادار دارد تنها جامعه را برای نفی یکدیگر آماده میکند. دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در خرداد 88 را از جهات مختلفی میتوان پرشورترین انتخابات تجربه شده در سالهای اخیر دانست که نصاب بالایی از مشارکت را نیز با خود به همراه داشت. با این حال این انتخابات از نظر آیینی نتوانست به تجربهای سازنده تبدیل شود. رفتار طرف شکستخورده در نپذیرفتن نتیجه انتخابات، رواج ادبیات خشن تخریبی علیه رقبا و هوادارانشان و در نهایت ایجاد آشوبهای خیابانی یکی از بزرگترین فرصتهای سیاسی کشور را به یک تهدید تبدیل کرد. مواضع وقت رهبر انقلاب نیز درباره آن انتخابات نشان از آن داشت که ایشان نسبت به ضربه واردشده بر «آبروی ملی» ایرانیان و هتک مهمترین آیین سیاسی جامعهساز کشور، نگرانی دارند. در برهه دیگر از جمله روی کار آمدن دولت سابق که رئیس وقت جمهور از ادبیات تخریبی علیه منتقدان خود استفاده میکرد هم ایشان بارها همه طرفها را نسبت به استفاده از ادبیات هتاکانه و مخرب انذار دادند.
حالا نیز ایران 2 هفته فشرده و مهم را پیش رو دارد؛ 2 هفتهای که قرار است در پس آن و در پس یک حادثه تلخ و ناگوار، دولتی جدید برای اداره کشور روی کار بیاید. تنور رقابتهای انتخاباتی در حال داغ شدن است و 6 بالقوه رئیسجمهور قرار است برای بالفعل کردن این مقام با یکدیگر به رقابت بپردازند. مسؤولیت نخست این 6 نفر عیان ساختن غنای اخلاقی و عقلانی خویش در برابر یکدیگر است که هم به ارتقای کارکرد ابزاری انتخابات یعنی انتخاب رئیس از سوی جمهور کمک کند و هم بزرگترین آیین سیاسی ایرانیان را ارتقا ببخشد. اگر ایران نیازمند ایده و اندیشهای برای بهبود شرایطش است ابتدا باید فضای تبیینی ایدهها را تجربه کند که چنین فضایی از دل یک رقابت غیراخلاقی بیرون نمیآید. اگر ایران نیازمند یک مفاهمه و همدلی جمعی است ابتدا باید آن را در سطح رقبایی ببیند که مدعی به وحدت رساندن کشور از دل تکثرهایش هستند. اگر ایران نیازمند یک رشد سیاسی است این رشد را ابتدا باید در رفتار و گفتار نخبگان سیاسی خود پیدا کند. 8 تیر قرار نیست یک روز حساس بیگانه از دیگر روزهای تقویم باشد. این روز باید بیش از هر چیز الگویی برای روزهای بعد از خود باشد؛ روزهایی که عقلانیت، اخلاق و همدلی باید در آن حفظ شود.
مفهوم رای اولی، مفهوم آشنا و پرتکراری در فضای سیاسی کشور است. رای اولیها تنها برشی کوچک از جامعه نیستند که قرار است برای نخستین بار شرکت در انتخابات را تجربه کنند؛ آنها نمادی از نسل جدیدی هستند که قرار است به بازیگران آتی سیاست کشور تبدیل شوند. رای اولیها در نخستین تجربه مشارکت سیاسیشان با رقابت سیاسی آشنا میشوند و این آشنایی الگویی برای آینده فعالیت و انتخابهای آنها ایجاد میکند. فضای اخلاقی و عقلانی در یک انتخابات رقابتی نسل جدیدی از کنشگران را پرورش میدهد که اخلاق و عقلانیت را پیششرط هر رفتاری در سپهر سیاسی کشور میبینند. از همین رو وقت آن رسیده است که همه انتخابات را فراتر از کارکرد ابزاریاش به عنوان یک آیین ملتساز در مقابل خود ببینند.